۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

اعتماد به نفس در کودکان با رسیدن به وزن ایده آل


































سلام به همگی اصلا نمی دونم از کجا شروع کنم . من الهام . ک از تهران هستم . 1 دختر 10 ساله و 2 پسر دو قلوی 12 ساله دارم . دختر من عسل خیلی چاق شده بود و در مدرسه و بیرون و هر جایی که فکرش را بکنید دوستانش او را مسخره می کردند و بر چسب هایی از قبیل چاقالو ، خرس مهربون و ... به او می زدند .

عسل اعتماد به نفسش را خیلی از دست داده بود و هر وقت از مدرسه به خانه می آمد گریه می کرد و من و پدرش را هم نگران و ناراحت می کرد و باید کلی با او صحبت می کردیم تا آرام شود .

از همه بدتر معلم هایش هم به من اطلاع دادند که عسل از نظر تحصیلی خیلی افت کرده . بعنوان مادر که می دانم همۀ مادرها من را درک می کنند خیلی برایش غصه می خوردم چون خودم را مقصر می دانستم . عسل حدودا 1 سال پیش 58 کیلو شده بود و من و پدرش مدام در استرس و نگرانی به سر می بردیم .

یک شب که از غصه خوابم نمی برد به این فکر فرو رفتم که من از وقتی که عسل شروع به غذا خوردن کرد برای اینکه چاق و تپل بشه و خوب غذا بخوره برایش جایزه می خریدم و بهش قول بستنی ، کیک ، شکلات ، چیپس و پفک و ... می دادم و هیچوقت هم به خاطر ندارم که جلوی زیاد خوردنش را گرفته باشم ، تازه تشویقش هم می کردم و می گفتم نوش جونت دخترم . عسل دیگه معنی سیری را نمی فهمید و روز به روز چاق و چاق تر می شد . وقتی دیدم اوضاع وخیم شده از همه چیز محرومش کردم بخصوص جایزه ها و بیرون رفتن ها . پیش خودم گفتم حتما به وزن متناسب بر می گرده ، ولی متاسفانه یک روز متوجه شدم که دور از چشم من در اتاقش تمام تنقلاتی که دوست دارد را می خورد ، دقیقا همان چیزهایی بود که من روزی به عنوان تشویق برایش می خریدم . انگیزه ای هم برای ورزش نداشت و همیشه می گفت ورزش را دوست ندارم .

بعد از پرس و جوهای لازم از دوستان و فامیل و جستجو در اینترنت با خانم زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی صدای سلامت آشنا شدم . خیلی خوشحال بودم که می تونستم یک مشاورۀ تلفنی داشته باشم تا حتی عسل هم بتونه راحت صحبت کنه چون اواخر خیلی خجالتی شده بود بخصوص در صحبت و معاشرت .

روز اول خانم زرساز با صدای گرم و صمیمانۀ خود با عسل صحبت کرد و به عسل یاد داد که چطور مشکلش را حل کند و کلی هم آگاهی های لازم در زمینۀ تغذیه به عسل داده شد .

عسل بعد از صحبت کردن با ایشان خیلی خوشحال و مصمم هم برای یک برنامۀ غذایی صحیح و هم برای ورزش بود . خانم زرساز به عسل گفته بودند که حتما باید صبحانه به طور کامل خورده شود ، شب ها زود بخوابد و صبح ها زود بیدار شود تا عسل بتونه یک شاگرد خوب و زرنگ بشه .

من هم که مدام با ایشان مشاورۀ تلفنی داشتم خیلی خوشحال بودم از اینکه پشتیبانی دارم که لحظه به لحظه می تونه به من کمک کنه .

زنگ تفریح مدرسه برای عسل ساندویچ پنیر و سبزی و گردو آماده می کردم و برایش میوه هم می گذاشتم و او تمامی این خوراکی ها را دوست داشت .

سعی کردم لحظه به لحظه با عسل باشم تا اعتماد به نفسش برگردد . با هم پیاده روی می کردیم ، هفته ای 2 بار به استخر می رفتیم .

عسل هفته ای 350 گرم وزن کم می کرد و بعد از 10 ماه کاملا به وزن مطلوب رسید .

هر بار که عسل خوب وزن کم می کرد به گفتۀ خانم زرساز به جای خرید بستنی ، کیک و ... برایش لباس ورزشی ، دوچرخه و در کل چیزهایی که او را برای ادامۀ راه تشویق می کرد را می خریدم .

حالا وضعیت روحی من عالی شده چون دیگه عذاب وجدان ندارم و دخترم یک زندگی سالمی را دارد .

نهایت تشکر را از خانم زرساز و صدای سلامت دارم چون روز اول که با ایشان تماس گرفتم مرتب گریه می کردم و نا امید بودم ، ولی به طور قاطع به همۀ شما خوانندگان و همراهان عزیز عرض می کنم که واقعا یک تصمیم کوچک من در زندگی الان تاثیر بزرگ خودش را گذاشته و از شما مادران عزیز می خواهم که از همان بدو تولد واقعا به فکر سلامتی فرزندتان باشید چون وظیفۀ ماست که آگاهی های لازم را به آنها بدهیم .

من حتی گاهی اوقات که در منزل نیستم عسل را تشویق می کنم که با خانم زرساز صحبت کند و حس استقلال و اعتماد به نفسش بالا رود .

و الان عسل موفقیت خودش را جشن گرفته و اعلام می کند که من دیگر عضو خانوادۀ صدای سلامت هستم .

با تشکر

بر اساس نظر سنجی از الهام . ک مادر مهربان عسل عزیز

فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی

تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر