آیا هیچ وقت چنین چیزی برای شما اتفاق افتاده است ؟ کتابی را بر می دارید و کلمه ای از داخل صفحه بیرون می جهد ، چنانکه گویی خاص شما نوشته شده است . یا راز نهفته ای در آوازی را در می یابید چنانکه گویی فرشته ای در گوشتان زمزمه می کند .
یکی از روزهای عادی زندگی ام ، به نظر می رسید سخت از اینکه نمی توانم چیزهای مورد علاقه ام را بخرم کلافه و آشفته ام ، انگار در دام خطرناکی گرفتار آمده باشم . هرچه بیشتر به این عدم توانایی فکر می کردم افسرده تر می شدم . هرچه افسرده تر می شدم حواسم بیشتر متوجه کاستیهای زندگی ام می شد . روحم نجوا می کرد آنچه که در اشتیاقش می سوزم تامین مالی نیست بلکه آسودگی مالی است . سعی می کردم در سکوت کامل نجواهای روحم را بشنوم ... در این لحظه بود که آرزوی قلبی ام را شناختم . آنچه در اشتیاقش بودم آرامش درونی بود ، چیزی که دنیا نتواند آن را از من بگیرد . از او درخواست کمک کردم و متعهد شدم به جایی بروم که روحم مرا سوق می دهد . برای اولین بار هدف های گذشته ام را دور ریختم و تبدیل به یک جستجوگر و سالک و زائر شدم .
وقتی آرزوهایم را به جای تامین مالی بر آسودگی مالی متمرکز ساختم ، با پشیمانی ، باز به زندگی ام نظر انداختم و دریافتم که چیزهای بسیاری برای شکر کردن دارم . چطور می توانستم از دنیا انتظار بیشتری داشته باشم در حالیکه از آنچه تا به حال داشتم سپاسگزاری نکرده بودم ؟
به سرعت شروع به تهیۀ فهرستی از چیزهایی که داشتم کردم ، اقلام فهرستم لحظه به لحظه افزایش می یافت .
از صمیم قلب عقیده دارم از هر دست که بدهید با همان دست پس می گیرید ، (( شاید نه یک جا ، آنطور که انتظارش را دارید )) اما هرگاه بهترین ها را هدیه کنید ، بهترین ها به شما باز می گردد .
قلبم از شوق سپاسگزاری لبریز شد و شروع به تشکر از هر آنچه داشتم کردم . هر روز لحظاتی سرشار از لذت و رضایت خاطر به من هدیه می داد . آیا این روزها قبلا وجود نداشتند ؟ تفاوت در این بود که من اکنون به همۀ آنها توجه و از آنها سپاسگزاری می کردم . از تک تک هدایای هر روز . قدرت و نیروی نهفته در سپاسگزاری مرا به شگفتی وا داشته بود .
امروز تمام خواستۀ من از شما این است که چشم دل خود را بگشایید و به زندگیتان نگاه تازه بیندازید . آیا نیازهای اولیۀ شما برآورده شده اند ؟ آیا سرپناهی دارید ؟ یا غذایی برای خوردن ؟ یا لباس برای پوشیدن ؟ آیا حقوق مرتبی دارید ؟ چه رویاهایی در سر می پرورانید ؟ سلامت هستید ؟ می توانید راه بروید ، حرف بزنید و زیبایی هایی که شما را احاطه کرده اند ببینید ؟ به موسیقی که در گوش جانتان فرو می ریزد و پاهایتان را به جنبش وا می دارد گوش کنید ؟ آیا دوستانی دارید که دوستشان بدارید و آنها نیز شما را دوست بدارند ؟
پس کمی درنگ کنید . بخاطر همۀ اینها شکر خدا را بجا آورید . بگذارید دلتان به قدرت شگفت انگیز شکر کردن واقف شود . خود را آماده کنید که نیازهای مالی و عاطفی خود را به آسودگی مالی بدل نمایید .
آگنس دومیل می گوید : (( زمانی که تصمیمات مهم و بزرگ زندگیمان اخذ می شوند صدای شیپوری به گوش نمی رسد . سرنوشت ما در سکوت خلق می شود . ))
فرناز زرساز
تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270
شاد و تندرست باشید
یکی از روزهای عادی زندگی ام ، به نظر می رسید سخت از اینکه نمی توانم چیزهای مورد علاقه ام را بخرم کلافه و آشفته ام ، انگار در دام خطرناکی گرفتار آمده باشم . هرچه بیشتر به این عدم توانایی فکر می کردم افسرده تر می شدم . هرچه افسرده تر می شدم حواسم بیشتر متوجه کاستیهای زندگی ام می شد . روحم نجوا می کرد آنچه که در اشتیاقش می سوزم تامین مالی نیست بلکه آسودگی مالی است . سعی می کردم در سکوت کامل نجواهای روحم را بشنوم ... در این لحظه بود که آرزوی قلبی ام را شناختم . آنچه در اشتیاقش بودم آرامش درونی بود ، چیزی که دنیا نتواند آن را از من بگیرد . از او درخواست کمک کردم و متعهد شدم به جایی بروم که روحم مرا سوق می دهد . برای اولین بار هدف های گذشته ام را دور ریختم و تبدیل به یک جستجوگر و سالک و زائر شدم .
وقتی آرزوهایم را به جای تامین مالی بر آسودگی مالی متمرکز ساختم ، با پشیمانی ، باز به زندگی ام نظر انداختم و دریافتم که چیزهای بسیاری برای شکر کردن دارم . چطور می توانستم از دنیا انتظار بیشتری داشته باشم در حالیکه از آنچه تا به حال داشتم سپاسگزاری نکرده بودم ؟
به سرعت شروع به تهیۀ فهرستی از چیزهایی که داشتم کردم ، اقلام فهرستم لحظه به لحظه افزایش می یافت .
از صمیم قلب عقیده دارم از هر دست که بدهید با همان دست پس می گیرید ، (( شاید نه یک جا ، آنطور که انتظارش را دارید )) اما هرگاه بهترین ها را هدیه کنید ، بهترین ها به شما باز می گردد .
قلبم از شوق سپاسگزاری لبریز شد و شروع به تشکر از هر آنچه داشتم کردم . هر روز لحظاتی سرشار از لذت و رضایت خاطر به من هدیه می داد . آیا این روزها قبلا وجود نداشتند ؟ تفاوت در این بود که من اکنون به همۀ آنها توجه و از آنها سپاسگزاری می کردم . از تک تک هدایای هر روز . قدرت و نیروی نهفته در سپاسگزاری مرا به شگفتی وا داشته بود .
امروز تمام خواستۀ من از شما این است که چشم دل خود را بگشایید و به زندگیتان نگاه تازه بیندازید . آیا نیازهای اولیۀ شما برآورده شده اند ؟ آیا سرپناهی دارید ؟ یا غذایی برای خوردن ؟ یا لباس برای پوشیدن ؟ آیا حقوق مرتبی دارید ؟ چه رویاهایی در سر می پرورانید ؟ سلامت هستید ؟ می توانید راه بروید ، حرف بزنید و زیبایی هایی که شما را احاطه کرده اند ببینید ؟ به موسیقی که در گوش جانتان فرو می ریزد و پاهایتان را به جنبش وا می دارد گوش کنید ؟ آیا دوستانی دارید که دوستشان بدارید و آنها نیز شما را دوست بدارند ؟
پس کمی درنگ کنید . بخاطر همۀ اینها شکر خدا را بجا آورید . بگذارید دلتان به قدرت شگفت انگیز شکر کردن واقف شود . خود را آماده کنید که نیازهای مالی و عاطفی خود را به آسودگی مالی بدل نمایید .
آگنس دومیل می گوید : (( زمانی که تصمیمات مهم و بزرگ زندگیمان اخذ می شوند صدای شیپوری به گوش نمی رسد . سرنوشت ما در سکوت خلق می شود . ))
فرناز زرساز
تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270
شاد و تندرست باشید
پستها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر