۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

بالاخره برف آمد


سلامی به زیبایی زمستان و برف

همیشه عاشق زیبایی زمستان بودم. خودنمایی زمستان امروز خیلی زیبا بود. همه جا سپیدپوش مانند عروسی زیبا و مغرور که به همه کس و همه جا فخر می فروخت.

غار غار کلاغهای بازیگوش لا به لای شاخه ها ی پربرف، من را به وجد می آورد. شاخه هایی که نور خورشید را با سرمستی میزبان بودند و گاهی برفهای سست شده را بر سر رهگذران و خودروهای پارک شده می ریختند.

برف ماده اصلی بیشتر بازی های زمستانی می باشد، ابتدایی ترین این بازی ها پرتاب گلوله های برف به سمت دوستان است البته بسته به شرایط، گاه می توان پای غریبه ها را هم وسط کشید. ساخت مجسمه های برفی و یخی یکی از سرگرمی های مردم دنیا در فصل زمستان است.

برف بازی کردن زمان دانشجویی و در محوطه دانشگاه صفای دیگری دارد. صدای خنده های دانشجویان فضای نشاط آوری ایجاد می کند البته ما لیز خوردن را هم در کنارش داریم.

روزهای زمستانی تان قشنگ
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر