‏نمایش پست‌ها با برچسب اعتمادبه نفس. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب اعتمادبه نفس. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

جملاتی از گاندی



من می توانم بد ، خوب ، خائن ، وفادار فرشته خو یا شیطان صفت باشم
من می توانم تو را دوست داشته باشم یا از تو متنفر باشم
من می توانم سکوت کنم ، نادان یا دانا باشم
چرا که من یک انسانم و این صفات نیز انسانی ست
و تو هم به یاد داشته باش ، من نباید چیزی باشم که تو می خواهی
من خود را از خودم ساخته ام
تو را دیگری باید برایت بسازد
و تو هم به یاد داشته باش
منی که من از خود ساخته ام ، آمال من است
تویی که تو از من می سازی آرزوها یا کمبودهایت هستند
لیاقت انسانها کیفیت زندگی را تعیین می کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزی باشم که تو می خواهی
و تو هم می توانی انتخاب کنی که مرا می خواهی یا نه
ولی نمی توانی انتخاب کنی که از من چه می خواهی
می توانی دوستم داشته باشی ، همین گونه که هستم و من هم
می توانی از من متنفر باشی ، بی هیچ دلیلی و من هم
چرا که ما هر دو انسانیم
این جهان مملو از انسانهاست.
پس این جهان می تواند هر لحظه مالک احساسی جدید باشد
تو نمی توانی برایم به قضاوت بنشینی و حکمی صادر کنی و من هم
قضاوت وحکم بر عهدۀ نیروی ماورایی خداوندگار است
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می ستایند
حسودان از من متنفرند ولی باز می ستایند
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستی خواهم داشت ، نه حسودی ، نه دشمنی و نه حتی رقیبی
من قابل ستایشم و تو هم
یادت باشد اگر چشمانت به این نوشته افتاد
به خاطر بیاوری که آنهایی که هر روز می بینی و مراوده میکنی
همه انسان هستند و دارای خصوصیات یک انسان ، با نقابی متفاوت اما همگی جایز الخطا
نامت را انسانی با هوش بگذار اگر انسان ها را از پشت نقاب های متفاوتشان شناختی و یادت باشد!...
موفق باشید!
هدی صادقی :) کارشناس ارشد روان شناسی
کد مشاوره 2380
زمینه های فعالیت : مشاورۀ فردی ، خانواده و ازدواج

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

چگونه می توانم در قاطعیت ورزی به مهارت برسم؟




قسمت دوم










در ادامه بحث گذشته
باید بگویم که ما برای قاطع بودن نیاز داریم خود در مورد آنچه می گوییم مطمئن باشیم تا صحبت مان را با لحنی محکم، محترمانه و مطبوع بیان کنیم. حال اگر سؤال یا درخواستی از شما شود که در مورد پاسخ آن مطمئن نیستید یا در مراحل ابتدایی تمرین قاطعیت هستید می توانید پاسخ خود را به زمان مشخص دیگری موکول نمایید تا در موردش تصمیم بگیرید.

مهارت قاطعیت مؤثر چگونه شکل می گیرد؟

- از حالات بدنی قاطع استفاده کنید. به چهره طرف مقابل نگاه کرده و ارتباط چشمی داشته باشید. درعین خوشرو بودن، حالات چهره ای جدی داشته باشید. بهتر است آرام ولی محکم صحبت کنید.

- عبارت های خود را با «من» شروع کنید (من فکر می کنم که...... )

- سعی کنید از رفتار فرد انتقاد کنید، نه از خود فرد. برای مثال به جای اینکه بگویید: تو همیشه منو عصبی می کنی. بهتر است بگویید وقتی که زیر قولت می زنی، من عصبی می شم.

- سعی کنید به جای قضاوت یا دستور دادن، از وجه سؤالی استفاده کنید. برای مثال به جای اینکه بگویید با این پیرهن کثیف بیرون نرو. بهتر است بپرسید می دونی پیرهنت لکه برداشته؟

- واضح، مستقیم و محترمانه درخواست خود را مطرح کنید. برای مثال به جای گفتن پنجره را باز نمی کنی!؟ بهتر است بگویید ممکنه لطفاً پنجره را باز کنید؟

در پایان خاطر نشان می کنم که استفاده از مهارت قاطعیت به ویژه برای نوجوانان که به دلیل ویژگی های سنی خاص شان در بسیاری موارد تحت فشار گروه همسالان قرار می گیرند، نقش مهمی دارد.

آرزومند سرافرازی شما در زندگی
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره



۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

چگونه می توانم در قاطعیت ورزی به مهارت برسم؟






قسمت اول









با سلام به همه دوستان
اول باید بدانید که قاطعیت چیست و چه رفتارهایی را شامل نمی شود؟

قاطعیت یعنی این که بتوانیم عقاید، افکار و نیازهای خود را واضح، صادقانه و مؤدبانه بگوییم به شیوه ای که به حقوق دیگران تجاوز نشود. قاطعیت با پرخاشگری فرق دارد. در پرخاشگری به قوانین دیگران احترام نگذاشته و به احساسات شان توجه نمی شود که حاصل آن چیزی جز کدورت در روابط بین فردی نیست. درحالی که قاطعیت موجب استحکام روابط ما، کاهش استرس و ایجاد احترام متقابل می شود. قاطعیت ورزی وابسته به احساس اعتماد به نفس، عزت نفس و خودکارآمدی ماست.
در قاطعیت، ما حق داریم درخواستی را که از ما می شود نپذیریم و به آن «نه» بگوییم.
در قاطعیت، ما حق داریم افکار، عقاید و احساسات مان را در صورت تمایل بیان کنیم.
در قاطعیت، ما حق داریم از دیگران بخواهیم یه حقوق مان احترام بگذارند.
در قاطعیت، اگرطرف مقابل برای نیل به خواسته اش اصرار می ورزد، ما نیز حق پافشاری روی خواسته مان را داریم.

عدم قاطیت ورزی به چه چیزی برمی گردد؟
بسیاری از افراد یاد گرفته اند که ما باید دیگران را از خود خشنود و راضی نگهداریم و نباید کاری کنیم که کسی از دست ما دلخور شود. بسیاری دیگر ممکن است چنین اعتقادی نداشته باشند ولی مهارت قاطعیت ورزی را به خوبی نیاموخته اند.

چرا قاطعیت ورزی مهم است؟
- اگر شما نتوانید خشم خود را به شیوه ای مناسب بروز دهید، ممکن است به حدی جوش بیاورید که منجر به خشونت شود. علاوه بر این افسردگی درواقع ناشی از خشمی است که به سمت درون فرد معطوف شده و فرد احساس درماندگی و ناامیدی را تجربه می کند.
- عدم قاطعیت منجر به رنجش ناشی از احساس به بازی گرفته شدن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن می شود.
- ناتوانی دربروز خشم به شیوه مناسب می تواند اضطرابی ایجاد کند که منجر به اجتناب و دوری از بعضی موقعیت ها و افراد شود.
-
ناتوانی در بیان قاطعانه احساس می تواند منجر به سردرد، زخم معده، فشارخون بالا و شکایات جسمانی از این قبیل شود.

رابطه قاطعانه سه بعد دارد:
1- بیان همدلانه: به طرف مقابل نشان دهید که شرایط او را درک می کنید. برای مثال: می دانم که این رفتار از نظر تو یک تغییر است که شاید احساس خوبی نداشته باشید.

2- بیان مسأله: مشکل و ناراحتی خود را بیان کنید و دلیل خواسته تان را بگویید. برای مثال: این شرایط مرا ناراحت می کند و نمی توانم با آن کنار بیایم.

3- بیان آنچه شما می خواهید: یعنی درخواستی مشخص برای تغییری معین در رفتار طرف مقابل در نظر بگیرید. برای مثال: چیزی که من ازت می خوام اینه که وقتی حرف می زنم به من توجه کنی.
ادامه دارد....
مهارتهای قاطع بودن را در قسمت دوم دنبال کنید.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره


۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم؟

سلام دوستان!
شما حتماً قبول دارید که وقتی اعتماد به نفس پایین است، فرد دائماً یک گفتگوی درونی شبیه جملات زیر را با خود دارد.
من خوب نیستم، من فرد بی فایده و بی ارزشی هستم، دوست داشتنی نیستم.

اعتماد به نفس پایین در بسیاری از جنبه های زندگی، فرد را در یک دور معیوب به خود تخریبی گرفتار می کند. بد نیست قبل از پرداختن به برخی از شیوه های افزایش اعتماد به نفس تعریف مشخصی از آن داشته باشیم:
اعتماد به نفس، قضاوت و نگرشی است که شخص به طور مداوم و پیوسته در کلیه جنبه های فردی، خانوادگی، پایگاه اجتماعی و غیره از خود دارد. این نگرش و قضاوت تحت تأثیر عوامل مختلف نظیر فرهنگ، جامعه، و خانواده شکل می گیرد و باعث می شود که شخص خود را «باارزش» یا «بی ارزش» ارزیابی کند.
خوب است بدانید در برخی از موارد ارزش گذاری افراد غیر واقع بینانه تعریف شده است. یعنی نگرش فرد هیچ تناسبی با «خود واقعی» او ندارد. ارزیابی نامتناسب دو حالت دارد:
الف) خود را بسیار بالاتر از واقعیتهای زندگی فردی و اجتماعی اش ارزیابی می کند، یعنی با اغراق و بزرگ کردن تواناییها و امکانات خود در واقع دچار اعتماد به نفس ماسک زده و تغییر شکل یافته می باشد.
ب) خود را بسیار پایین تر از واقعیتهای زندگی فردی و اجتماعی اش ارزیابی می کند. او با کوچک و کم ارزش شمردن تواناییها و امکانات خود هیچ یک از ابعاد فردی، اجتماعی و حتی جسمانی و ظاهری خود را نمی پذیرد و با گفتگوهای درونی منفی خود را ارزیابی می کند.

گام های مؤثر در افزایش اعتماد به نفس

گام اول: خود آگاهی نسبت به موقعیت ها
لیستی از موقعیتهایی که دچار حالت عدم اعتماد به نفس می شوید تهیه کنید.
لیستی از اشخاصی که در ارتباط با آنها دچار عدم اعتماد به نفس می شوید تهیه کنید.
افکار خود را در مواقعی که دچار عدم اعتماد به نفس می شوید بر روی کاغذ بیاورید.
احساسات و هیجانات خود را در مواقعی که دچار عدم اعتماد به نفس می شوید بر روی کاغذ بیاورید.
رفتار خود را در مواقعی که دچار عدم اعتماد به نفس می شوید مشخص کنید.

گام دوم: پذیرش واقعیتهای زندگی تان
نقاط ضعف و قوت خود را بپذیرید. برای پنهان کردن هیجان ترس و دلهره خود، تلاش نکنید. چرا که به میزان انرژی روانی که صرف می کنید تا این واقعیتها را وارونه جلوه دهید، میزان اضطراب در شما بالا می رود و بالا رفتن اضطراب، افزایش علامتهای عدم اعتماد به نفس را سبب می شود. می بینید که چگونه در یک سیکل معیوب فرایند عدم اعتماد به نفس شدت می یابد؟ در سایر زمینه ها نیز «پذیرش خود» در واقع آشتی با خود واقعی است که آرامش ذهنی را برایتان به ارمغان می آورد.

گام سوم: تمرکز بیشتر بر روی نقاط قوت
به نظر من شما ابتدا اهدافی واقع بینانه برای خود در نظر بگیرید اگر چه خیلی کوچک و کوتاه مدت باشند. و برای آن ها برنامه عملی و اجرایی طراحی کنید. همچنین موفقیتهای خود را در هر زمینه و سطحی به شانس یا اتفاق نسبت ندهید. به جای آن نقش خود را در کسب موفقیت، بیشتر در نظر داشته باشید. دردفتر یادداشتی همه تغییرات مثبت خود را بنویسید.

گام چهارم: ارزیابی میزان تغییراتی که داشته اید
کوچکترین تغییرات خود را مهم و با ارزش بشمارید و با گفتگوهای درونی مثبت نظیر من تغییر را شروع کرده ام، یا من از استعدادهایی برخوردارم که در من اعتماد به نفس و امید به موفقیت ایجاد می کند، به خود پاداش دهید. حتی برای خود جایزه ای در نظر بگیرید و یا کاری را که دوست دارید، مثلاً رفتن به سینما و ... انجام دهید.

گام پنجم: خود را در موقعیت های واقعی و عملی ارزیابی کنید
در فعالیتهای اجتماعی داوطلبانه شرکت کرده و زمان بیشتری را برای بودن با دوستان و خانواده اختصاص دهید. با وقایع جدید به عنوان تجربه ای نو روبرو شوید و از برد و باخت نهراسید. در این صورت امکانات جدیدی برایتان فراهم می شود که امیدوارم حس خویشتن پذیری را در شما تقویت کند.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره




۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

اعلام اعتماد به نفس

سلام به همه دوستان و همراهان خوبم
اگر می خواهید بدانید که چگونه می توانید برای یک زندگی شاد و پربار آماده شوید، متن زیر را بخوانید.

من، من هستم.
در تمام دنیا، هیچ کس دقیقاً مثل من نیست. بعضی ها کمی شبیه من هستند، اما هیچ کس دقیقاً مثل من نیست. بنابراین هر عملی که انجام می دهم، هر حرفی که می گویم و هر اندیشه ای که در ذهن دارم، فقط متعلق به من است. زیرا این من هستم که شخصاً آن را برگزیده ام.
من مالک تمام چیزهایی هستم که دارم. جسم من هر کاری که می کند، هرچه در فکرم می گذرد، چشمهایم هرچه می بیند، احساساتم همچون خشم، شادی، دلتنگی، عشق، یأس و هیجان همه از آن من است. کلماتی که دهانم می گوید، مؤدبانه و دلنشین، یا خشن و نامناسب، درست یا نادرست، صدایم چه خشن باشد یا ملایم، همه از آن من است.
من مالک تخیلات، رؤیاها، آرزوها و ترسهایم هستم.
من مالک پیروزیها و شکستها، ناکامیها و خطاهایم هستم.
و چون مالک همه چیز خود هستم، در نهایت می توانم خودم را بشناسم. می توانم در ابعاد مختلف زندگی با «من» خود دوست باشم. می دانم ویژگی هایی دارم که گیجم می کند و آنها را نمی شناسم، اما تا وقتی با خود دوست هستم و خود را دوست دارم، می توانم جسورانه و با دلی لبریز از امید، راه حل مشکلاتم را بیابم و در مورد خود چیزهای بیشتری یاد بگیرم. آن گونه که مرا می بینند، آنچه که می گویم یا انجام می دهم، آنچه می اندیشم و احساس می کنم، همان «من» درونی من است و نشان می دهد که کجا هستم.
بعدها که اعمال، حرفها، احساسات و افکار خود را بررسی می کنم، شاید بعضی از آنها نامطلوب به نظر برسند. آن وقت می توانم ویژگی های نامطلوب خود را حذف و ویژگی های خوبی را جایگزین آن کنم. من می توانم ببینم، بشنوم، حس کنم، بیندیشم، حرف بزنم و کارهایی انجام دهم. من ابزاری برای بقا، نزدیکی به دیگران، باروری و درک متقابل دارم. من مالک خودم هستم، پس می توانم خودم را به دلخواه بسازم. من، من هستم. من خوب هستم....

ویرجینینا ساتیر
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

خود را باور کنید


در افسانه ها آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترکهای کوچکی داشت. هر بار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود، نصف آب کوزه می ریخت. مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو، مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده، به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده، شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هرچند می دانست آن ترکها میراث سالها کار است.

کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز، وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد، تصمیم گرفت با او حرف بزند: «از تو معذرت می خواهم که تمام زحمات تو را به هدر می دهم. من اصلاً فایده ای ندارم. بهتر است کوزه دیگری را جایگزین من کنی. تمام این مدت فقط از نصف حجم من سود برده ای و فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه منتظرند، فرو نشاندی.»

مرد خندید و گفت: «این گونه قضاوت کلی نکن. وقتی برگردیم با دقت مسیر را نگاه کن.»

موقع برگشت، کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده یعنی سمت خودش، گل و گیاهان زیبایی روییده اند.

مرد گفت می بینی که طبیعت در سمت تو چه قدر زیباست؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری، تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده، بذر سبزیجات و صیفی جات و گل پخش کردم و تو هم آنها را آبیاری کردی. به خاطر این ویژگی تو بود که حالا این طرف جاده آباد و سرسبز و خرم است.

اگر منصفانه نگاه کنیم تفاوت عیب نیست، بلکه در بسیاری از مواقع مزیت است.

با این داستان کلام مارکوس گداویر در ذهنم تداعی شد که فرمودند:
«سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم.»

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

چگونه اعتماد به نفس فرزندان خودرابالا ببریم؟


سوال:
مادری34ساله ودارای یک پسر11هستم اوخیلی خجالتی است ونمی تواندبادیگران ارتباط برقرارکندچگونه می توانم اعتمادبه نفس فرزندم راافزایش دهم؟
پاسخ مشاور:
مادرعزیزاعتمادبه نفس به صورت یک جابوجودنمی آیدبلکه درطول زمان ایجادمی شودوباید به این نکته توجه داشته باشید که بچه هاازنظرجسارت با یکدیگرمثفاوتندوبرای افزایش اعتمادبه نفس فرزند خودمی توانیداین روشهارابکارببرید:
بایداجازه دهید که خودش تصمیم بگیرداورابادیگران مقایسه نکنید وکارهای مثبت اوراتشویق کنید ودیگراینکه نبایدحمایت افراطی داشته باشید اورا تحقیروسرزنش نکنید وفرزندخودرابه ورزش علاقمندکنید مهمتر ازهمه برای اوالگوی مثبت باشید وامنیت وآرامش را درخانواده افرایش دهید ودیگراین که به اوعشق بورزیدودرآخرمهارتهای زندگی رابه اوآموزش دهید.دوست عزیزراهکارهای ذکرشده را بکارببریدوکمی هم حوصله بخرج دهیدکم کم می بینید که رفتارفرزندتان تغییرمی کند.

به امیدموفقیت برای شمادوست عزیز
فاطمه یوزباشی کد مشاوره 3270

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

چند تمرین ساده برای افزایش اعتماد به نفس

من یه دختر 30 ساله هستم که همیشه توی ارتباطاتم ناموفق هستم.
میتونی برام توضیح بدی نا موفق یعنی چی؟
یعنی موقع روبرو شدن با دیگران خصوصا افراد تازه ویا صحبت کردن برای جمع اضطراب زیادی دارم.
واکنشت توی این موقعیتها چیه؟
در بیشترمواقع سعی میکنم از روبرو شدن با چنین موقعیتهایی فرار کنم .
اگه مجبور شدی توی همچین فضایی باشی چی؟ چه واکنشی نشون میدی؟
اگه باالجبار تو همچین فضایی باشم نمی تونم تمام اون چیزایی که مد نظرمه رو به خوبی مطرح کنم. گاهی حتی فکر کردن به این موضوع که مثلا قراره برای یک عده از افراد صحبت کنم به شدت آزارم میده. من حتی نمی تونم عقایدمو مطرح کنم. خیلی پیش اومده که فکری توی ذهنم بوده ولی ترسیدم ابرازش کنم. هنگام صحبت كردن نمی تونم توی چشمان فرد مقابلم نگاه کنم. گاهی دستام میلرزه. می ترسم
چرا می ترسی؟
خوب می ترسم فکرم مورد نقد قرار بگیره یا مسخرم کنن، می ترسم موفق نباشم و مورد پذیرش قرار نگیرم، وقتی کسی نگاهم می کنه فکر می کنم داره به ضعفهام فکر می کنه. وقتی دیگران ازم تعریف میکنن احساس میکنم نظر واقعیشون رو نمی گن. توی جمع همش مراقب رفتارم هستم که مبادا خطایی ازم سر نزنه و دیگران تردم کنن این باعث اضطرابم میشه حتی بعضی وقتها صدای ضربان قلبم رو می شنوم. من همیشه فکر میکنم از دیگران پایین تر هستم .
پاسخ کلی
مشکل این دوست عزیز اعتماد به نفس پایینه که باعث ترس از حضور در جمع شده و برای شروع باید ابتدا زیر ساختهای شناختی اصلاح شود یعنی پذیریم که اعتماد بنفس حقیقی یعنی پذیرش خود بدون وابستگی به جهان خارج، رویدادها، موفقیتها، شكستها و افراد دیگر. همچنین باید بدانیم كه ارزش ما به عنوان یك انسان بستگی به داشتن وزن ایده آل، زیركترین و باهوشترین بودن، مشهوربودن، محبوب ترین بودن، سریع ترین بودن، بالاترین نمره و یا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترین بودن، خوش لباس ترین بودن، بهترین خانه و ماشین را داشتن و بهترین دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودمان بستگی دارد.
چند تمرین ساده
1.هنگامی که در موقعیت خاصی قرار دارید سعی نکنید آن را با موقعیتهای پیشین مقایسه کنید. همیشه خود را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید عفو کنید.
2. بر روی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید( مثل اینکه من چاق هستم ، نمی توانم روان و فصیح صحبت کنم و ...) ، هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
3. اگر در حضور دیگران مرتکب خطا شدید و دیگران خندیدند شما هم بخندید همین خنده به ذهن شما فرصت می دهد که خود را جمع و جور کند. خود را تحقیر و و سرزنش نکنید.
4. نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید. ایده آل گرایی خوب است اما توجه داشته باشید که ما نمی تونیم در تمام زمینه ها بهترین باشیم. پسخود را بر اساس یك سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهید.
5.به نظر دیگران احترام بگذارید اما یاد بگیرید كه شما یك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصمیم گیریهای زندگیتان میباشید.
6. در زندگی خود دقیق ، فعال و با پشتکار باشید و اهداف مشخصی برای خود تعریف کنید. به راحتی برنامه‌ها و اهداف خود را تغییر ندهید و در ادامه برنامه‌های خود برای رسیدن به اهدافتان مصر باشید و بیاموزید كه با پشتكار و سماجت قادر خواهید بود به موفقیت دست یابید و خودتان تعیین كننده مفهوم موفقیت باشید.
7. احساسات خود را صادقانه و راحت بیان کنید. در وقت مناسب نه بگوئید. . در مقابل رفتارهای نامناسب دیگران واکنش نشان دهید و در صورت نیاز ابراز عقیده کنید و یا از عقیده مطرح شده دفاع کنید. به طور کلی سعی کنید روی پای خودتان بایستید.
8. هنگام صحبت کردن از تماس چشمی و نگاه قدرتمند استفاده کنید. سعی کنید به طور مستقیم ولی نه خیره به چشمان دیگران نگاه کنید. یادتان باشد نگاه سطحی و گذرا زننده است.
9. به حالات بدن و چهرۀ خود توجه کنید. اگر روی صندلی نشسته اید خیلی راحت تکیه دهید. از بازی کردن با انگشتان یا وسایل مختلف خودداری کنید . مراقب حالات صورت خود نیز باشید. چهره خود و خطوط آن را جدی نمایش دهید و توانمند جلوه کنید. سر خمیده به پائین ، شانه‌های افتاده و بدن جمع شده، چشم‌هایی خیره به زمین ، ناتوانی شما را نمایش می‌دهد.
10. روان صحبت کنید. بلند صحبت کنید و قاطعیت خود را در صدایتان به نمایش بگذارید. بلندی و لحن صدای شما ، اثرات فزاینده در ابراز وجود شما دارد. طرز استفاده از صدا در برقراری روابط موثر بسیار مهم است. سرعت حرف زدنتان را نیز کنترل کنید. . صریح ، آشکار ، دقیق و محکم سخن بگویید. بلند صحبت کردن همراه با قاطعیت را در تنهایی تمرین کنید.
11. در ابراز وجود کردن، توجه به پیام گوینده نیز ضروری است. باید ببینید طرف شما دارد درباره چه موضوعی صحبت می کند. نکات مهم صحبت او چیست و روی چه چیزهایی تاکید بیشتری دارد. شاید مقصود او چیز دیگری باشد. به نکات ضعف و قدرت او در ارتباط نیز پی ‌ببرد. مطمئن باشید او هم چندان راحت اقدام به چنین در خواستی از شما نکرده ‌است و او نیز در موقعیت چندان راحتی نیست. از این نکات می‌توانید بهره مفیدی برای دفاع از حق خود ببرید.
هدی صادقی کد2380

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

چقدر بدن خودتان را دوست دارید؟؟؟؟

با سلام خدمت مدیران سایت .من جوانی هستم که امسال 26 ساله میشوم و من مشکلی دارم که مدتهاست مرا از 18 سالگی تا بحال می آزارد که هر سال هم بیشتر من ناراحت و دلگرفته میشوم.مشکلم اینست که ظاهر جسمانی و چهره من با سنم تناسب ندارد به این دلیل که در هر سنی که از 18 سالگی به بعد وارد شدم همه فکر میکردند که من چند سال سنم پایین تر است و الان که 26 سالم است وقتی کسی با من برخورد میکند احساس میکنم که او مرا به چشم فردی به اندازه سنم نمیبیند و فکر میکند که خیلی کمتر هستم و وقتی سنم را می گویم او ناگهان متعجب میشود و من هم شدید از این موضوع ناراحتم و همیشه غصه میخورم و اعتماد بنفسم هم بشدت پائین هست و هیچ کس هم مشکل مرا متوجه نمیشود حتی پدر و ماردم هم با اینکه من دارد 26 سالم میشود و میدانند که من چند سالم است با من مانند کم سنان برخورد میکنند.!احساس میکنم که صورتم و سرم هست کوچک و البته ریش و سبیلهایم هم کم و ناقص درآمده و رنگ پوستم هم سفید است و البته موهای سرم هم ریزش کرده و در وسط و دیگر نقاط کم پشت شده است و بدنم هم استخوان بندیش ریز نقش است و لاغر هم هستم.الان 9 سال است این موضوع مرا آزار میدهد دکتر هم رفته ام ولی کسی دقیق متوجه نمیشود و من از این موضوع بشدت ضربه خورده ام و دچار ترس و استرس و ناامیدی و گوشه نشینی و دوری از جامعه و حسرت شده ام و وقتی همسالان خود و کسانی که حتی کوچکتر از من هستند ولی این مشکل جهنمی مرا ندارند بشدت حسرت میخورم.لطفا یک راهنمائی مرا بفرمائید که با این توصیفات من چه میتوانم انجام دهم که از این جهنم بیرون بیایم چون واقعا برای من این موضوع از جهنم هم بدتر است. من سه سال پیش آزمایش هورمونی دادم که همه نرمال بود و از نظر میل جنسی و تناسلی هم مشکل ندارم ولی ناراحتم و نمیدانم دردم را دیگر به که بگویم به این دلیل که من همش ناراحتم و به خاطر این ناراحتیم تمرکز ندارم و در زندگی موفق نبوده ام و همش با خودم درگیر هستم.مثلا من در کلاس زبان هستم و از همه افراد کلاس هم بزرگتر ولی آنها فکر میکنند که من کوچکم و کسی که از من سنش کمتر است اما بقیه که کوچکترند فکر میکنند که او بزرگتر از همه است چون ابهت مردانگی و جذابیت و ظاهر بزرگسال و مردانه کامل دارد و ظاهرش با سنش هماهنگ است به او احترام میگذارند و او با غرور و اعتماد بنفس میگوید من مثلا 23 سالم است ولی من وقتی مثلا میگویم 26 سالم است یا 6 سال است گواهینامه گرفته ام یا مثلا صحبت پیش می آید من میگویم که من سال 69 رفته ام مدرسه و طرف تعجب میکند و یک نگاه عجیبی میکند که باعث استرس و ترس من میشود و همین باعث کم حرفی و گوشه گیری و عدم جوشش با مردم هم در من شده است و خلاصه من از اینکه کمتر از سنم نشان میدهم ناراحتم و معتقدم که من که 26 سالم است ولی ابهت و جبروت مردانگی ندارم و همه فکر میکنند که من در سنین بسیار پایین هستم و با من مانند یک مرد بالغ بزرگسال جوان برخورد نمیشود و همین مرا بشدت ناراحت و غمگین و افسرده و دلتنگ و کرده است.حالا با این اوصاف نمیدانم که راهی برای اینکه من انقدر عذاب نکشم و در ناامنی روانی نباشم وجود دارد یا نه؟لطفا به من یک کمکی بدهید که من چه کنم که از این برزخ جهنمی بیرون بیایم و انقدر غصه نخورم.با تشکر
پاسخ مشاور
سلام ... جان
مشابه مشکل شما تا حال زیاد دیده و شنیده ام و بدان که در این دنیا مثل تو باز هم هست ، زیاد هم هست و این موضوعی که تو باهاش درگیری یک مشکل جسمی نیست بلکه صرفا یک مشکل ذهنی است و یک چیزی که بهش می گن تصویر بدنی ضعیف negative body image و ریشه آن کمبود خودباوری و ضعف دوست داشتن خود و پذیرفتن خود است
البته قابل حل می باشد و راه آن این است که باید یک راهنما و مشاور مناسب برای درک موضوع خودت و رفع آن داشته باشی
من به شما توصیه می کنم در این خصوص با مشاور خوب ما خانم غلامی نژاد تماس بگیری و اگر بدنبال حل مسئله هستی این روش خیلی کمک کننده است
تلفن تماس ایشان 9092301919 و کد ایشان 2820 است
درضمن من را هم در جریان پیشرفت خودت بگزار
دکتر امیر سخاوتی

۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

راهکارهایی برای افزایش اعتمادبه نفس

سوال:
دختری 27 ساله هستم دوست ندارم که درجمع باشم زمانی که دریک مهمانی شرکت می کنم خجالت می کشم ونمی توانم باکسی ارتباط برقرارکنم همیشه فکرمی کنم دیگران ازمن بهتروبالاترهستندبه همین خاطرهیچوقت احساس خوبی ندارم وتنهایی رابه همه چیزترجیح می دهم.نمی دانم چکارکنم واین مشکل آسیب زیادی به من زده است وباعث شده که روز به روزتنهاترشوم وازاجتماع فاصله بگیرم خواهش می کنم به من کمک کنید.
پاسخ مشاور:
خانم عزیزمشکل شمابه علت عدم اعتمادبه نفس است وبایداعتمادبه نفس خودرا افزایش دهیدمن راهکارهایی رابرای افزایش اعتمادبه نفس به شماپیشنهاد می کنم که امیدوارم مثمرثمرباشد:
  • هیچ گاه خودرابادیگران مقایسه نکن زیراهربارکه خودراباشخص دیگری مقایسه می کنی بخشی ازاعتمادبه نفس خودراازدست می دهی,به دارایی های خود که دیگران ندارندفکرکن واین راباورکن که یگانه هستی.
  • به خبرهای خوب درباره خودت فکرکن.شماچیزهای زیادی داریدکه خیلی هاندارند.بهترین تاثیری که می توانید بگذاریدزمانی است که خودت هستی.بیشتربه چیزهایی که داری فکرکن.به ویژگی هایی که دروجودشماست امادردیگران وجودندارد.
  • خودت راسرزنش نکن زیراخودباوری راکاهش می دهد.قبل ازهرچیزخودراببخش ودوست داشته باش.بایدخودراازتصمیمات غیرعاقلانه وحرفهای احمقانه گذشته رهاکنی وخطاهاولغزشهای گذشته خودرا ببخشی.زیراکسی که توانایی بخشیدن خودرانداردپیش ازهرچیزآرامش خودراازدست می دهد.
  • آراسته لباس بپوش.زیراافراددارای اعتمادبه نفس لباسهای برازنده می پوشندوموی مرتب دارند.
  • درمقابل یک آیینه بایست وژست اعتمادبه نفس به خودبگیر.

  • باخودمهربان باش.حتی دربدترین لحظات بدان که هنوز یک انسان باارزش وفوق العاده وبااستعدادهستید.
  • ازدوستانی که باعث کاهش اعتمادبه نفس شما می شونددوری کن وبادوستانی رفت وآمد کن که به افزایش اعتمادبه نفس شماکمک می کنند.
  • فرداروزاول است.ازاشتباهات قبلی خوددرس بگیر اما خودرابه خاطرارتکاب آنها سرزنش نکن.هرروزرابه عنوان اولین روز آغازدوباره شروع کن.
دوست عزیزامیدوارم که مطالب ذکرشده بتواندبه حل مشکل شماکمک کند.

باآروزی روزهایی پراز شادی وشادکامی برای تودوست عزیز

فاطمه یوزباشی
کدمشاوره 3270