اگر به خودتان نگاه کنید، تمام آسیب ناشی از اتفاق رخ داده را تجربه خواهید کرد. شما در این صورت تمامی آسیب و ناراحتی ناشی از به اندازه کافی خوب نبودن، ارزش محبت نداشتن یا سایر اشکال تأیید نکردن خود را، احساس خواهید کرد. برای اجتناب از این آسیب و ناراحتی، شما می رنجید.
البته وقتی چیزی یا شخصی شما را می رنجاند، کاملاً طبیعی است که واکنش منفی از خود نشان دهید. خشم هیجان طبیعی بشر است. خشم نه تنها موجب درد می شود بلکه موجب درد مجدد می گردد. یعنی حتی یادآوری خاطره دردناک مجدداً همان درد و رنجش را بدنبال می آورد. حمل دائمی ترس، تحقیر، رنج، افسوس و خشم درونی تعادل هیجانی و جسمانی شما را برهم می زند و صرف نظر از میزان آزار طرف مقابل، به او اجازه می دهد شما را بیشتر بیازارد. در چنین حالتی شما یا منتظرید موضوع، خودبخود حل شود و یا درصدد انتقام جویی برمی آیید که در هر دو حالت انرژی زیادی از خود می گیرید.
در بسیاری موارد، کسانی که سبب رنجش شما بوده اند دیگر در زندگی شما حضور ندارند و نمی توانید قاطعانه در مقابلشان بایستید. پس می توان گفت بخشش فقط مربوط به شماست نه کسی که به شما صدمه زده. شما می توانید تنها خودتان از آن آگاه باشید. اگر منتظرید که موج گرم بخشش شما را فرا بگیرد در اشتباهید، چون بخشش یک احساس نیست بلکه یک تصمیم و انتخاب روشنگرانه است و این خبر خوبی است.
برای رهایی از خشم لازم است در ذهن و قلبتان به جست و جو بپردازید و همه افرادی که به نوعی شما را مورد آزار قرار داده اند شناسایی و فهرست کنید. با ذکر جزئیات بنویسید، آنها چه آسیبی به شما زده اند و شما چه چیزی را باید مورد بخشش قرار دهید تا از هیجانات منفی رها شوید؟ ببینید چگونه می توانید با هریک از آنها مواجه شوید آیا می توانید مسئله را به طور کامل با خودتان حل کنید یا لازم است نامه ای به آنها بنویسید و افراد خاصی را باخبر کنید. حداقل کاری که می توانید انجام دهید تا به شما اجازه دهد بگویید، همین است که هست، همه چیز به پایان رسیده، من از این ماجرا بیرون هستم، چیست؟
بخشودن بدین معناست که تصمیم بگیرید و بگویید: «نمی توانی به من آسیب بزنی، نمی توانی من را کنترل کنی، نمی توانی دلسردم کنی. این من هستم که انتخاب می کنم. من با بخشودن تو خودم را آزاد می کنم».
به این موضوع دقت کنید که کسی که شما از او رنجیده اید، حالت روان شناختی خاص خود را داشته و دنیا و زندگی را به شیوه خاص خود می بیند. آن شخص آگاهی های محدودی داشته و متناسب با توانایی ها و مهارت های خود عمل می کند. اگر او عاقل تر و آگاه تر بود، شاید طور دیگری عمل می کرد. این شخص براساس توانایی محدودش به بهترین وجه از دیدگاه خودش رفتار می کند. توجه کنید که چقدر او به دلیل محدودیت در توانایی هایش رنج می کشد. اکنون از خود بپرسید، آیا حاضرید او را به خاطر آن که داناتر و آگاه تر نیست ببخشید؟ آیا حاضرید او را به خاطر این که متناسب با توانایی های محدودش رفتار کرده، ببخشید؟ آیا حاضرید او را به خاطر آسیبی که باعث شده است، ببخشید؟
یادتان باشد که سود بخشیدن برای شماست نه برای دیگران. بخشش یک انتخاب است.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره