برای درک دنیای روانی نوجوانان، توجه به دو نکته اساسی لازم است:
1- طرز فکر نوجوان نسبت به خود، همکلاسیها، هم بازیها، افراد بزرگتر، افراد کوچکتر، برادران، خواهران، پدر و مادر.
2- طرز فکر نوجوان راجع به کار، هدفهای آینده، آرزوها و امیالی که درسر می پروراند و طرح هایی که برای زندگی آینده خود پی ریزی می کند.
نوجوانان در مورد طرز فکر راجع به خود، معمولاً از وضع جسمانی و قیافه خود بسیار ناراضی هستند، فکر می کنند خیلی چاق یا لاغر، خیلی بلند یا کوتاه و در کل ساخت بدنشان را ناموزون و ناهماهنگ می دانند. این نارضایتی ها نماینده یک واقعیت اساسی است مبنی بر اینکه آنها مطمئن نیستند که آیا به صورت طبیعی رشد کرده و می کنند یا نه؟ . آیا اشخاص موفقی در جلب نظر جنس متفاوت خواهند بود یا خیر؟
نوجوان با این تصورات و تخیلات وارد دنیای جدیدی می شود که نه خودش و نه دنیای جدید او را درک نمی نمایند و به همین جهت در نوجوانان دو عقده مهم که شاید بتوان آن را ذاتی دانست پیدا می شود، یکی عقده حقارت و دیگری برتری جوئی.
زودرنجی، درون گرایی، تقلید، خودرأیی و خودنمایی، بحث و استدلال، مخالفت، احساساتی بودن، نگرانی، ترس و وحشت و... از خصوصیات این دوران هستند.
نوجوانان نسبت به گروهی از هم ردیفان خود وفادارند. انجمن های مخفی تشکیل می دهند که بزرگترها را به آنجا راهی نیست. زبان و اصطلاحات مخصوصی داشته و رفتارهای ویژه ای از خود نشان می دهند که همگی کوششی برای اثبات شخصیت خود و بدست آوردن استقلال است. این عکس العملها طبیعی و سالم هستند و اگر رفتارهای نوجوان سوء تعبیر گردد، بد تلقی شود و موجبات سرزنش و مؤاخذه را ایجاب کند به نابسامانیهای عاطفی منجر می شود.
برخی والدین امیال و آرزوهای نوجوان را در مقام یک شخصیت مستقل درک نمی کنند و با وجودی که ظاهراً از رشد کودک خود خوشحالند در باطن میل ندارند که تسلط خود را بر فرزندان از دست بدهند. شاید پدران و مادران تصور کنند که معاشرین فرزندان آنها از نظر رفتار و اخلاق منحرف هستند. این اختلاف سلیقه ها موجب مشاجرات بین پدر و مادر از یک طرف و فرزندان از طرف دیگر شده و سوء تفاهات موجود، مشکلات عدیده ای را برای نوجوان به بار می آورد.
باید قبول کرد که نوجوانان در عصری غیر از عصر والدین خود زندگی می کنند و این والدین هستند که باید در عصر فرزند خود زندگی کنند نه اینکه نوجوان را وادار سازند در عصر آنها زندگی کند.
شما والدین عزیز و معلمان دلسوز برای کمک به نوجوان در راه درک خویشتن و سازگاری با تغییرات محیطی بهتر است مسائل جسمی، روانی و بهداشتی را برای نوجوان توجیه نمایید. در مورد رشد و تجلیات طبیعی و غیرطبیعی نیز طوری به او بفهمانید که کم کم بزرگتر و کاملتر خواهد شد و به تدریج خود به قابلیتها و تواناییهایی که در پدر و مادر می بیند، دست خواهد یافت.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره
1- طرز فکر نوجوان نسبت به خود، همکلاسیها، هم بازیها، افراد بزرگتر، افراد کوچکتر، برادران، خواهران، پدر و مادر.
2- طرز فکر نوجوان راجع به کار، هدفهای آینده، آرزوها و امیالی که درسر می پروراند و طرح هایی که برای زندگی آینده خود پی ریزی می کند.
نوجوانان در مورد طرز فکر راجع به خود، معمولاً از وضع جسمانی و قیافه خود بسیار ناراضی هستند، فکر می کنند خیلی چاق یا لاغر، خیلی بلند یا کوتاه و در کل ساخت بدنشان را ناموزون و ناهماهنگ می دانند. این نارضایتی ها نماینده یک واقعیت اساسی است مبنی بر اینکه آنها مطمئن نیستند که آیا به صورت طبیعی رشد کرده و می کنند یا نه؟ . آیا اشخاص موفقی در جلب نظر جنس متفاوت خواهند بود یا خیر؟
نوجوان با این تصورات و تخیلات وارد دنیای جدیدی می شود که نه خودش و نه دنیای جدید او را درک نمی نمایند و به همین جهت در نوجوانان دو عقده مهم که شاید بتوان آن را ذاتی دانست پیدا می شود، یکی عقده حقارت و دیگری برتری جوئی.
زودرنجی، درون گرایی، تقلید، خودرأیی و خودنمایی، بحث و استدلال، مخالفت، احساساتی بودن، نگرانی، ترس و وحشت و... از خصوصیات این دوران هستند.
نوجوانان نسبت به گروهی از هم ردیفان خود وفادارند. انجمن های مخفی تشکیل می دهند که بزرگترها را به آنجا راهی نیست. زبان و اصطلاحات مخصوصی داشته و رفتارهای ویژه ای از خود نشان می دهند که همگی کوششی برای اثبات شخصیت خود و بدست آوردن استقلال است. این عکس العملها طبیعی و سالم هستند و اگر رفتارهای نوجوان سوء تعبیر گردد، بد تلقی شود و موجبات سرزنش و مؤاخذه را ایجاب کند به نابسامانیهای عاطفی منجر می شود.
برخی والدین امیال و آرزوهای نوجوان را در مقام یک شخصیت مستقل درک نمی کنند و با وجودی که ظاهراً از رشد کودک خود خوشحالند در باطن میل ندارند که تسلط خود را بر فرزندان از دست بدهند. شاید پدران و مادران تصور کنند که معاشرین فرزندان آنها از نظر رفتار و اخلاق منحرف هستند. این اختلاف سلیقه ها موجب مشاجرات بین پدر و مادر از یک طرف و فرزندان از طرف دیگر شده و سوء تفاهات موجود، مشکلات عدیده ای را برای نوجوان به بار می آورد.
باید قبول کرد که نوجوانان در عصری غیر از عصر والدین خود زندگی می کنند و این والدین هستند که باید در عصر فرزند خود زندگی کنند نه اینکه نوجوان را وادار سازند در عصر آنها زندگی کند.
شما والدین عزیز و معلمان دلسوز برای کمک به نوجوان در راه درک خویشتن و سازگاری با تغییرات محیطی بهتر است مسائل جسمی، روانی و بهداشتی را برای نوجوان توجیه نمایید. در مورد رشد و تجلیات طبیعی و غیرطبیعی نیز طوری به او بفهمانید که کم کم بزرگتر و کاملتر خواهد شد و به تدریج خود به قابلیتها و تواناییهایی که در پدر و مادر می بیند، دست خواهد یافت.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر