۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

طعم غذا در ترک سیگار موثر است


فکر می کنید یک قطعه پنیر ، یک لیوان آب و یک بشقاب کلم بروکلی چه خصوصیت مشترکی داشته باشند ؟ هر سۀ آنها طعم سیگار را کم می کنند .
به گزارش Health Day News یک پژوهش جدید نشان می دهد خوردن برخی از غذاها مزۀ سیگار را کاهش می دهند و مصرف برخی دیگر از خوردنی ها و نوشیدنی ها مثلا خوردن گوشت یا نوشیدن قهوه ، طعم سیگار را افزایش می دهند .
در مجموع ، این یافته ها امکان طرح یک رژیم غذایی برای ترک سیگار را فراهم می آورد .
اف جوزف مک کلرنون ، استادیار بخش روان پزشکی و علوم رفتاری مرکز پزشکی دانشگاه دورهام در کارولینای شمالی و سرپرست این تحقیق می گوید : سیگار کشیدن تنها مربوط به اعتیاد به نیکوتین نیست ، بلکه طعم و کیفیات حسی سیگار کشیدن نیز برای فرد سیگاری مهم است . بنابراین هر چیزی که بتواند تجربۀ سیگار کشیدن را مختل کند ، ممکن است به ترک سیگار کمک کند .
میوه ها و سبزی ها ، لبنیات و نوشیدنی های فاقد کافئین مانند آب و آبمیوه به عنوان بدتر کنندۀ طعم سیگار و موادی مانند الکل و گوشت و نوشیدنی های کافئین دار مثل کولا و قهوه اغلب به عنوان بهتر کنندۀ طعم سیگار ذکر شده بودند .
مک کلرنون و همکارانش با تحلیل پاسخ های 209 مرد و زن سیگاری به پرسش نامه ای دربارۀ تجربۀ سیگار کشیدن به این یافته ها رسیده اند . همۀ شرکت کنندگان در این تحقیق دست کم 10 تا 15 نخ سیگار در روز می کشیدند و مشکل سلامتی دیگری نداشتند . محققان از این سیگاری ها خواستند که غذاهایی که طعم سیگار را در ذائقه شان از بین می برد یا تشدید می کند مشخص کنند . تعداد ، مارک ، نوع و قدرت سیگار مصرفی هم ثبت می شد . حدود 45 درصد این افراد سیگاری ، انواعی از غذاها که طعم سیگار را خراب می کردند ، نام بردند و حدود 70 درصد آنها غذاهایی را مشخص کردند که طعم سیگار را برای آنها بهتر می کرد
میوه ها و سبزی ها ، لبنیات و نوشیدنی های فاقد کافئین مانند آب و آبمیوه غذاهایی بودند که به عنوان بدتر کنندۀ طعم سیگار ذکر شده بودند . همچنین این افراد به شرایط خاصی که طعم سیگار را کاهش می داد ، اشاره کردند که از جملۀ آنها مصرف برخی داروها ، آب و هوای گرم ، بسیار سریع یا بیش از حد سیگار کشیدن بود . از طرف دیگر الکل و گوشت و نوشیدنی های کافئین دار مثل کولا و قهوه اغلب به عنوان بهتر کنندۀ طعم سیگار ذکر شده بودند .
مک کلرنون و همکارانش همچنین دریافتند که هرچه فرد سیگاری جوان تر باشد ، به غذاهای بدتر کنندۀ طعم سیگار حساس تر است و افرادی که سیگارهای کمتری می کشیدند ، به اثر غذاهای تشدید کنندۀ طعم سیگار حساس تر بودند . افرادی که سیگارهای بدون منتول می کشیدند ، به اثر هر دو گروه حساس تر بودند . این پژوهشگران می گویند متخصصان بالینی ممکن است با ایجاد تغییراتی در رژیم غذایی بیماران ، به آنها در ترک سیگار کمک کنند .
پس با این حال ضرری ندارد که شما دوست عزیز که سیگار می کشید خوردن شیر کم چرب و سایر فرآورده های لبنی ، نوشیدن بیشتر آب ، خوردن میوه و سبزی را پیش از ترک سیگار شروع کنید و ببینید که آیا این اقدامات لذت سیگار کشیدن را برایتان کمتر می کند یا نه ؟
البته در مورد نحوۀ دقیق تاثیر غذاها بر طعم سیگار و اینکه آیا یک رژیم غذایی معین می تواند به ترک سیگار کمک کند ، تحقیقات بیشتری لازم است .
امیدوارم با یک تفکر درست و منطقی به فکر سلامت خود باشید
فرناز زرساز مشاور ارشد تغذیه و رژیم درمانی
تماس : 9092301919 کد مشاور : 2270

عشقهايي از جنس سراب

همه ما آدمها يك بعد بزرگ تو وجودمون داريم به اسم احساس.بعضي‌ها بيشتر درگير احساساتشون هستند، بعضي‌ها كنترلش مي‌كنند و بعضي‌ها گمش كردند.


مگه ميشه تو انسان باشي و بعضي وقتها نخواي گريه كني...؟ مگه ميشه تو انسان باشي و بعضي وقتها داد نزني و عصباني نشي...؟مگه ميشه تو انسان باشي و صداي شادي و قهقه‌ات دنيا رو پر نكنه...؟مگه ميشه تو انسان باشي و عاشق نشي................ولي اگر عاشق شدي چقدر معناي واقعيشو درك مي‌كني،چقدر به اين حس زيبا بها ميدي..........يا اينكه اصلا عاشق نشدي و فقط اداشو درآوردي كه نفعي ببري؟ اگر اينكارو كردي بدون كه در حق خودت ظلم بزرگي كردي و واقعيت اين احساس قشنگ رو از خودت دريغ كردي.

كه عشق آسان نمود اول، ولي افتاد مشكلها.....

حرفهايي كه زدم آغاز گفتن در مورد جريان يك مشاوره بود.شما هم بخونيد و از رنجي كه آدمها به هم مي‌دن شگفت‌زده شيد.

(مثل هميشه با شنيدن صداي تلفن تمام انرژي خودم رو جمع كردم كه مشاوره مؤثري داشته باشم،گوشي رو برداشتم و سلام كردم.صدايي نگران و بهت‌زده به من سلام كرد)

سلام، من زهره هستم.مي‌خواستم باهاتون صحبت كنم چون يك اتفاقي برام افتاده كه آشفته‌ام.

بگو عزيزم، من كاملا به تو گوش مي‌دم.

6 سال هست كه با پسري دوستم،خيلي دوستش دارم، مهربون و هميشه در كنارش احساس آرامش مي‌كنم،ما با هم ديگه خيلي زياد خاطره داريم.و به من تا بحال از گل نازكتر نگفته.

خب عزيزم اينايي كه گفتي خيلي خوبه، پش اشكال كار در كجاست؟

راستش من هميشه از اين آدم حمايت كردم.هم مالي و هم معنوي.زماني بوده كه خودم دستم خالي بوده ولي واسش پول تهيه كردم.حتي سر كار نمي‌رفتم كه وقتم رو كاملا در اختيارش بزارم.اون هم به نشون مي‌داد كه قدر مي دونه و طاقت يك لحظه ناراحتي من‌رو نداره.البته اين آقا زندان هم رفت و من تحمل كردم.

به چه علت رفت زندان؟

توي ماشينش مواد مخدر پيدا كردن.

يعني خودش ازمواد استفاده مي‌كرد؟

بله،من هم مي‌دونستم، اما هميشه مي‌گفت تفريحي مي‌كشم و بعدا ميذارم كنار.

علاوه بر استفاده قاچاق هم مي‌كرد؟

نگفت ولي فكر مي‌كنم.

دقيقا در مورد شغلش به شما چي مي‌گفت؟

مي‌گفت كارهاي مختلف مي‌كنه، مثل خريد و فروش.گاهي چند ماه ميرفت كشورهاي ديگه.

و تو نمي‌دونستي براي چي ميره؟

نه، مي‌گفت واسه كاراش، ولي اينقدر از راه دور هم به من احساس مي‌داد كه من باور نمي‌كردم دروغ باشه.حتي زمانيكه توي زندان بود هم تماس و رابطه حسي ما قطع نشد.

پس تو دوست خوبي براش بودي؟

بله، از هيچي دريغ نكردم، ولي اون......(زد زير گريه،هق هق گريه مي‌كرد واين گريه خبر از رنجي كه كشيده مي‌داد)

آروم باش عزيزم،اون چه كاري كرد كه تو اينقدر پريشون شدي؟

قرار بود ما چند روز آينده بريم شمال،ديشب يك خانم به من زنگ زد و گفت چرا اينقدر به علي زنگ مي‌زني، اون چند ماه كه دوست من.من باور نكردم و گفتم گوشي رو بده به خودش، چند لحظه بعد علي گوشي رو گرفت و گفت ديگه زنگ نزن،برو گمشو ما مي خوايم با هم ازدواج كنيم.هر‌چي از دهنش درومد به من گفت. كسي كه تابحال كوچكترين بي‌احترامي نكرده بود.

متأسفم عزيزم، اتفاق بسيار تلخي برات پيش اومده و تو رو واقعا شوكه كرده.

(در حاليكه گريه مي‌كرد و مي‌لرزيد گفت)من فقط نمي‌فهمم چرا اينطوري شد..... يعني چي.....نمي‌تونم باور كنم كه اون رابطه طولاني و عميق به اينجا كشيد كه من اينهمه بد و بيراه بشنوم.

مي دونم كه الان پر از سؤالاتي هستي كه ذهنت رو پر كرده.

آره، واقعا پر از سؤالم...پس عشق و دوست‌داشتن چه معني داره؟

ادامه دارد


به اميد اينكه همه انسانها به انسانيت خودشون وفادار باشند

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520

پیام امروز

انسان به خوشبختی خیلی زود عادت می کنه و چون خیلی زود عادت می کنه

خیلی زود هم یادش می ره که خوشبخته

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

نقش پدر درقبل از تولد کودک

نقش پدر درقبل ازتولد کودکهیچ چیز مثل مبدل شدن به یک پدر دلسوز و درگیر در وظایف پدرانه ,مرد را به تکامل نمی رساند .
پدری کردن به کودک قبل ازتولد
همانطور که مادر مواظب کودک درون شکمش است , پدر نیز باید مواظب مادرش باشد.هرکاری که از دست پدران آینده برای همسرشان بر می آید تااو دوران بارداری سالمتری را بگذراند , به گونه ای غیر مستقیم در سلامت کودک بدنیا نیامده اش تأثیر خواهد داشت .
یکی از راه های ارتباط باکودک قبل از تولدش ,صحبت کردن با اوست . درپیش ازتولد درشش ماهگی ,کودک می تواند صداهای بیرون از رحم مادر را بشنود .شاید کودک عملا صدای پدررا بهتر از صدای مادر بشنود .زیرا مایع آمینو تیک رحم ,صدای مردانه را که دارای فرکانس پایین است , بهتر از صدای زنانه تشدید می کند .
کفتگوباکودک دو پیام رااز سوی پدرابلاغ می کند:احساس دلبستگی به همسر
احساس دلبستگی به کودک
پدرانی که با کودکشان در دوره جنینی صحبت و یا اورا نوازش کرده اند,اذعان می کنند که قبل وبعد از تولد با کودک احساس صمیمیت بیشتری داشته اند.

کاهش نگرانی مادر دردوران بارداری توسط همسر
اگر مادر آرام باشد , کودک نیز در جنین مادراحساس آرامش خواهد داشت .نگرانی مدام مادر در این دوران ,موجب ترشح بیشتر هورمون هایی می شود که عامل فشارروانی است و براثر نفوذ آن به درون جفت ,حالت مادربه کودک منتقل می شود .
یکی ازبهترین راههای ایجادآرامش درزن باردار , اینست که احساس کند به او به عنوان یک همسر وبه کودکتان به منزله یک پدر دلبسته اید .
حساس باشید وبه غریزه آشیان دوستی همسرتان احترام بگذارید
درهیچ دوره ای به اندازه دوران بارداری ,عواطف زن رقیق نبوده وخواسته هایش شدید نیست.
دراین زمان , مردان باید ازانجام تغیرات اساسی درخانه بپرهیزند . شغلشان را تغیر ندهند .تغیر محل زندگی ویا تغیر عمده درروال زندگیشان ندهند. این کارقبل ازدوران بارداری ویا پس از تولد کودک باید انجام گیرد .
همسر باید در معاینات پزشکی ,انتخاب پزشک ,انتخاب محل زایمان و یاکلاس های تو جیهی با همسرش همراهی کند .
نام مشاور : هایده ناصحی نژاد
کد مشاور : 3120


اشك شناسي


درباره فوايد خنده و اينكه "بخند تا دنيا به روت بخنده" و يا "خنده بر هر درد بي درمان دواست"، مطالب زيادي را شنيده ايد. اما به احتمال زياد در مورد فوايد گريه كردن نشنيده ايد يا كمتر در اين زمينه صحبت شده است. ما سه نوع اشك داريم. اشك مداوم، كه باعث مي شود چشم ها هميشه مرطوب باشد. اشك غير ارادي كه در اثر يك ماده محرك مانند دود يا پياز ايجاد مي شود و اشك احساسي يا رواني. انسان تنها مخلوقي است كه اشك احساسي مي ريزد، هر چند به نظر مي رسد كه فيل ها و ميمونها هم گريه كنند. ساير پستانداران هم گريه غير ارادي دارند. درباره اشك تمساح هم بايد بگوييم تمساح هاي آب شور، فقط به خاطر اينكه خودشان را از شر آب و نمك اضافه خلاص كنند، گريه مي كنند. چند سال قبل يك متخصص بيوشيمي دريافت كه اشك احساسي، نسبت به اشك غير ارادي 24 درصد بيشتر پروتئين دارد. اشك ها فقط آب و نمك نيستند. آنها حاوي لئوسين انكفالين، آندورفيني كه درد را كم مي كند و نيز هورمون هايي مانند پرولاكتين و آدرنوكورتيكوتروپيك كه در زمان استرس توليد مي شوند، مي باشد. بنابراين اشك مي تواند عكس العمل طبيعي بدن براي بيرون ريختن هورمون هاي استرس باشد. اما اينكه چرا خانمها بيشتر از آقايان گريه مي كنند به اين علت است كه هورمون پرولاكتين كه غدد اشكي را تحريك مي كند و به نظر مي رسد علت گريه باشد، به طور متوسط در خانمها 5 برابر بيشتر از آقايان است. مثلا يك خانم 18 ساله، طبيعي است كه بيشتر از جنس مخالف گريه كند، چون در سن 18 سالگي پرولاكتين خون خانمها 60 درصد بيشتر از آقايان است. احساسات و هيجاناتي كه اشك آدم را در مي آورند، لازم نيست حتما ناراحت كننده باشند. انسانها براي بيرون ريختن و دور كردن احساساتي مانند نااميدي، عصبانيت و يا حتي شادي و آرامش گريه مي كنند. مثلا بعضي ها هنگام تجربه هاي زيبايي مانند تولد فرزند يا خريد ماشين مورد علاقه، خانه، يافتن شغل و يا پيدا كردن فرزند گم شده خود و يا رسيدن به آرزويي كه به نظرشان خيلي دور بوده، گريه مي كنند.در فرهنگ هاي مختلف راه هاي ابراز احساسات متفاوت است. در انگلستان افراد كاملا خودشان را كنترل مي كنند و سعي مي كنند كه احساساتشان را در جمع بروز ندهند. تنها اشكي كه ممكن است در حضور جمع در اين كشور ريخته شود، اشك ناشي از نتايج مسابقات فوتبال است. اما در عوض چشم بادامي ها تا دلتان بخواهد در حضور هم اشك مي ريزند. مثلا در ژاپن، مردم با گريه كردن، خشم و عصبانيت را از بين مي برند. آنها براي رفع خستگي بعد از يك روز كاري به جاي اينكه به باشگاه كاراته بروند، به كلوپ گريه مي روند، دور هم مي نشينند و يك فيلم غمناك تماشا مي كنند. كتاب ها و نمايشنامه هاي درام و هر چيزي كه قابليت سرازير كردن اشك را داشته باشد هم در اين كشور طرفداران زيادي دارد(اگر بعد از تماشاي فيلم ها و سريال هاي ژاپني غمباد گرفتيد، نگران نشويد. اين كاملا طبيعي است). بهتر است اگر از چيزي ناراحت هستيد و يا دچار استرس زياد مي شويد، هر از چند گاهي در جايي خلوت گريه كنيد و هورمون هاي استرس را از بدن خود بيرون بريزيد.
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور: 3010

ترس از دير شدن ازدواج .........به چه قيمت!!!!

پنجشنبه ظهر بود و من داشتم ميزم رو مرتب مي‌كردم كه تلفنم زنگ زد.....گوشي رو برداشتم و .......صداي سلامت،بفرماييد:

خانومي جوان كه مضطرب به نظر مي‌رسيد پشت گوشي سلام كرد و گفت:من دفعه اول هست كه تماس مي‌گيرم . نميدونم از كجا شروع كنم.

سلام عزيزم، من ناهيدي هستم،آروم باش.اسم كوچيكتون چيه؟

ليلا

ليلا جان چند سالته؟

29 سال

تحصيلاتت تو چه مرحله‌اي؟

من ليسانس دارم

ازدواج كردي؟

بله،7 ساله

مشكلت در رابطه با همسرت؟

(تا اين حرف رو زدم،زد زير گريه)چند ثانيه گذشت....بله، من با شوهرم مشكل دارم و با خانوادش.

در حال حاضر چه مشكلي با همسرت و يا خانوادش داري كه اينقدر اذيتت مي‌كنه؟

از خانوادش خيلي بدم مي‌ياد، اصلا نمي‌تونم تحملشون كنم

بينتون دعوا يا مسئله خاصي اتفاق افتاده كه تو اين حس رو داري؟

نه،ولي از همون اول از رفتاراشون بدم مي يومد

خب گفتي از اون اول،پس براي من تعريف كن كه چطوري با همسرت آشنا شدي و ازدواج كردي؟

ازدواج من يك ازدواج سنتي بود،خانواده من خيلي پر‌جمعيت بودن و خيلي با كار هم كار نداشتن،وقتي اين خواستگار براي من اومد، به خاطر تعداد زياد بچه‌ها و ترسي كه مادر و پدرم از موندن تو خونه من داشتن، خيلي سريع جواب مثبت دادن، اينقدر اين اتفاق زود شد كه خانواده همسرم هم تعجب كردن.

تو هيچ نظري در مورد ازدواجت ندادي؟

(صداش پر از گريه و اضطراب بود و اين بغض يك لحظه هم رهاش نمي‌كرد)تو خانواده من نظر من خيلي مهم نبود و من هم شوهرم رو نميشناختم، تقريبا مجبور بودم حرف خانواده‌ام رو گوش بدم و ازدواج كنم.

خب پس ازدواج كردي و وارد زندگي با اين آقا شدي،چه چيزي در مورد همسرت وجود داشت كه احساس كردي ازدواجت نامناسب بوده؟

من اصلا قيافه همسرم، طرز برخوردش حتي غذا خوردنش رو دوست ندارم،رفتاراش اصلا اونطوري كه دوست دارم نيست. حتي روم نميشه كه به دوستام معرفيش كنم.

فكر مي‌كنم منظورت اينه كه همسرت رو قبول نداري؟

آره دقيقا همينطوره، خانواده‌اش هم همينطور، مثلا مادر شوهرم مي‌گه بايد 5.6 تا بچه داشته باشيد و مثل عصر حجر فكر مي‌كنه.

با حرفهايي كه زديد فكر مي‌كنم فرهنگ و سبك تربيتي شوهرت و خانوادش از تو خيلي دور و متفاوته.

بله همينطوره و من هميشه به اين فكر مي‌كنم كه فقط بايد جدا بشم،واقعا احساس افسردگي مي‌كنم.

درسته كه انتخابت اونطوري كه مي‌خواستي نبوده ولي آيا همسرت نقاط مثبتي هم داره؟

خب تحصيلاتش خوبه،وضعيت اقتصاديش هم بد نيست.ولي به من مي‌گه كه خيلي بهش گير مي‌دم.هميشه فكر مي‌كنم متعلق به اين زندگي نيستم و فقط بايد برم.

ليلا جان شايد بعضي مواقع جدا شدن راه خوبي باشه اما بهتر قبلش راههاي مختلف رو براي موندن امتحان كني.تو هميشه به فكر رفتن هستي و هنوز نپذيرفتي كه همسرت با تمام ايرادهايي كه داره وجود داره،پس اول اينكه همسرت رو بپذير.وقتي كه پذيرفتيش كمتر در مقابل رفتارهايي كه مي‌كنه اذيت مي‌شي،و سعي كن نسبت به رفتاراش كمتر عكس‌العمل نشون بدي.چون ممكن همسرت حساستر بشه و حتي با تو لج كنه و بعكس چيزي رو كه دوست داري انجام بده.هر زماني هم كه خواستي انتقادي كني بهتر كه با لحن پيشنهادي باشه كه همسرت موضع نگيره. يكي دو هفته اين روش رو امتحان كن تا بعد دوباره در مورد نتايجش صحبت كنيم.

ممنون از راهنماييتون، فكر مي‌كنم كه هميشه فقط به فرار كردن فكر كردم و راههاي ديگرو امتحان نكردم،ولي الان آرومترم.

خوشحالم كه بهتري، موفق باشي.

از مشاوره‌اي كه من داشتم و شما هم خونديد ميشه فهميد كه ازدواجهايي كه فقط بخاطر ترس از دير شدن ازدواج صورت مي‌گيره، و بدون دقت و داشتن نقاط مشترك فرهنگي و فكري اتفاق مي‌افته چه نتايج آسيبزايي رو بدنبال داره. اميدوارم همه پدرها و مادرها و خود افرادي كه قصد ازدواج دارند با دقت بيشتري همسرشون رو انتخاب كنند و از اين داستانهاي واقعي درس بگيرند.



به اميد بهترين انتخابها براي شما دوستان عزيزم

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

آثار و نتايج منفي به تعويق انداختن ازدواج


سؤال: خانمي هستم مجرد و 36 ساله. من داراي يك خواهر مجرد 47 ساله و برادر متأهل 41 ساله هسستم. پدر و مادر اينجانب فوت كرده اند. من نيز به صورت مستقل و تنها زندگي مي كنم. در سنين پايين تر، خواستگارهايم را به بهانه هاي مختلف از جمله زود بودن ازدواج و نياز به لذت بردن از اين دورانف رد كردم تا اينكه هم اكنون به جايي رسيدم كه هيچگونه خواستگاري ندارم. با پسرهاي مختلف در خيابان و گاه در پارتي هاي مختلف دوست مي شوم ولي هيچكدام از آنها براي من ماندني نيستند و فقط دنبال ارضاء نياز جنسي خودشان هستند. شديدا نااميد شده ام و به مصرف مشروبات الكلي و سيگار پناه برده ام. چه پيشنهادي مي فرماييد؟
جواب: ازدواج كردن براي انسان محدوديت نمي آورد. ازدواج، مانعي براي لذت بردن از زندگي و رسيدن به اهداف و خواسته هاي انساني نيست. ازدواج كردن اگر بر اساس معيارهاي اصولي و با چشمان باز صورت پذيرد و به يك ازدواج موفق منتهي شود، آثار پر باري را براي هر يك از طرفين به همراه مي آورد. بي ترديد ازدواج موفق، شما را به خيلي از اهداف و خواسته هايتان در زندگي مي رساند. لذا بهتر اين است كه هيچكدام از خواستگارهايتان را به دلايل مختلف از جمله ادامه تحصيل و... و بدون تحقيق و بررسي رد ننماييد. در سنين پايين، مسلما خواستگارهاي دختر و در نتيجه حق انتخابهاي وي(شانس ها و موقعيت ها) بيشتر است ولي در سنين بالاتر، حق انتخابها، محدود و محدود تر مي گردد. در اين شرايط حتي گاه ممكن است فرد اجبارا تن به انتخابهايي بدهد كه هيچ گاه تصورش را هم نمي كرده است. گرفتن دوست پسرهاي خياباني، حضور در پارتي هاي آنچناني و داشتن رابطه هاي جنسي با افراد حاضر در اينگونه مراسم ها، خوش گذرانيها و عياشي هاي ناسالم(مثل مصرف مشروبات الكلي و كشيدن سيگار) و... فرصتهاي زندگي حال و آينده را از انسان مي گيرد و سرنوشت انسان را در هاله اي از ابهام فرو مي برد. هيچكدام از اين موارد، تنهايي و خلاء هاي انسان را پر نمي كند. اگر لذتي هم باشد، لذتي كاذب و زودگذر است و انسان را به رضايت دروني نمي رساند. انسان موجودي تك بعدي نيست كه بخواهد در اين دنيا تك بعدي زندگي كند. لذا بهتر است كه انسان سرنوشت خود را، خودش انتخاب كند، پيش از آنكه مجبور باشد آن را بپذيرد. مسير در پيش گرفته شده، مسيري نيست كه انسان را به مقصد برساند. آيا مسيري كه شما انتخاب كرده ايد، همان مسير و هدف زندگي است؟ آيا اين مسير شما را به مقصد مي رساند؟ آيا منجر به رضايت دروني در شما شده است؟ آيا... ؟؟؟!!! از جمله مهمترين كارهايي كه مي توان در اين زمينه انجام داد، ارزيابي و شناخت سبك زندگي فعلي خودتان و تغيير آن در جهت اهداف متعالي خلقت انسان (اهداف زندگي)است.
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور: 3010

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

پیام امروز

مهربانی زبانی است که
برای کور ، دیدنی
برای کر ، شنیدنی
و برای لال گفتنی است

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

احساس خودشایستگی از اصول مهم اعتماد به نفس است.
خود را باور کنید تا خود را زیبا ببینید..اگر می خواهید متوجه شوید که دیگران چه احساسی به شما دارند کا فیست ببینید که شما نسبت به خودتان چه احساسی دارید.هر توجهی که با نگاه مثبت و زیبا به خود می کنید یک اثر مثبت در خود ایجاد می کنید که حاصلی زیبا خواهد داشت.انسانهایی که از خود غافل اند شخصیت خود را هم فراموش می کنند. احساس خود شایستگی وشخصیت در شما دنیایی از اعتماد به نفس بوجود می آورد.

ارائه مشاوره روانشناسی به ایرانیان خارج از کشور از طریق اسکایپ


از این پس ایرانیانی که از خارج از کشور با شبکه مشاوره صدای سلامت تماس می گیرند می توانند با استفاده از اسکایپ (Skype)  و بدون پرداخت هزینه تلفن راه دور از هر کجای جهان به مجربترین مشاوران فارسی زبان صدای سلامت دسترسی داشته باشند.
شرکت سیبه در راستای گسترش خدمات مشاوره خود و همچنین سهولت ارتباطات برای مشتریان از تاریخ چهارم خرداد 1389 این خدمت را به مشتریان خود ارائه می دهد. با توجه با بالا بودن هزینه تلفن بین شهری ، این خدمت می تواند هزینه ارتباط مشتریان شهرستانی را نیز تا حدود زیادی کاهش دهد.

هموطنان عزیز می توانند برای خرید اعتبار مشاوره به وب سایت مشاور کارت مراجعه نمایند.



مواد غذایی بسیار موثر بر افزایش قوای جنسی در مردان




پرسش :

چه مواد غذایی بر افزایش قوای جنسی در مردان بسیار موثر هستند ؟

پاسخ :

مهمترین عامل در فعالیت جنسی مردان قدرت و مدت ماندگاری نعوذ است . برای این منظور سلامت سیستم جریان خون الزامی است . بنابراین پیشگیری از بیماریهای موثر بر رگها از جمله دیابت و چربی خون بالا ضروری است . پس تا می توانید از انواع میوه ، سبزیجات ، حبوبات و پروتئین های ساده مصرف کنید .

آب انار :
بر اساس پژوهش های انجام شده ، میزان اختلال نعوذ در مردان به دنبال مصرف آب انار به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است . برای رسیدن به میزان مطلوب ، باید روزانه یک لیوان آب انار طبیعی نوشید . این نوشیدنی در فصل پاییز به راحتی در دسترس است اما در دیگر فصل ها می توان از رب انار استفاده کرد . شربتی با غلظت دلخواه از رب انار تهیه کنید و روزانه یک لیوان از آن را بنوشید . هرگز از آب انار غافل نشوید .

سالاد میگو :

میگو سرشار از عنصر روی است و سبزیجات برگ پهن مثل کاهو مقدار زیادی اسید فولیک دارند . گوجه فرنگی و لیمو ترش با مقادیر بالای ویتامین ث و روغن زیتون با ویتامین E مکمل مناسبی برای این سالاد هستند . این سالاد با رساندن مواد لازم قدرت اسپرم سازی را افزایش می دهد . در این جا به آقایان توصیه می کنم حداقل هفته ای یکبار از این سالاد استفاده کنند تا قوای جنسی خود را تقویت کنند .

سوپ جو :

جو باعث افزایش هورمون تستوسترون در مردان می شود . اشتباه نکنید ، این افزایش هورمون در مردان اتفاق می افتد و در خانمها هیچگونه تاثیر هورمونی ندارد . هورمون تستوسترون برای افزایش میل جنسی لازم است . این سوپ اگر با برخی سبزیجات معطر بخصوص نعنا و ترخون تهیه شده باشد بسیار مقوی تر خواهد شد .

اسفناج :
آیا کارتون ملوان زبل را دیده اید ؟ در مردان می توان چنین اثری را ( البته کمی خفیف تر ) دید . این سبزی سرشار از منیزیم است که باعث گشاد شدن رگهای خونی می شود . به این ترتیب جریان خون اندام تناسلی قدرت لازم برای نعوذ را تامین می کند .

لیمو ترش :
این میوۀ خوش عطر و طعم ، با تامین ویتامین ث کافی ، تاثیر بسزایی بر تولید و تحرک سلولهای اسپرم دارد . به این ترتیب کیسۀ منی در مدت زمان کوتاهتری پر شده و میل جنسی را افزایش می دهد .

زغال اخته :
این میوۀ ترش و خوشمزه دارای فیبرهایی است که مانع از جذب کلسترول در دستگاه گوارش می شود . در نتیجه احتمال رسوب این چربی در رگها کاهش می یابد و کمک موثری بر افزایش جریان خون خواهد بود . علاوه بر این اثر طولانی مدت ، تاثیر کوتاه مدتی بر جریان خون دارد که از آن ( مانند هندوانه ) به عنوان ویاگرای طبیعی نام برده اند .

عسل :
رسیدیم به یکی از شگفتیهای طبیعت ، ماده ای که حاصل فرایندی ساده بر روی شهد گلها در بدن زنبور عسل است . انسان با وجود پیشرفت غیر قابل انکار تکنولوژی هنوز نتوانسته است عسل مصنوعی بسازد . عسل با داشتن انواع ویتامین های گروه ب می تواند در تولید هورمون تستوسترون موثر باشد . پژوهشها نشان داده اند که ماده ای حاوی عنصر بور در عسل وجود دارد که جریان خون و میل جنسی را در مردان افزایش می دهد .

شاد و تندرست باشید
فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی
تماس تهران : 9092301919 کد مشاور : 2270
سایر شهرها : 2321 داخلی 1

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

نوازش کودک

پرسش:نوزاد نه ماهه من دائما گریه می کند و هنگامی که او را در آغوش می گیرم آرام می شود.این اتفاق به کرات در طول روز می افتد.گاهی کلافه می شوم...اطرافیان می گویند با توجه به بی دلیل بودن گریه های او در آغوش کشیدنش هر بار که گریه می کند باعث لوس شدن او می شود و گاهی باید بی توجه باشم تا گریه اش بند آید.لطفا مرا راهنمایی کنید.
پاسخ:دوست عزیزم قبل از هر چیز وجود کودکتان این موهبت بزرگ را به شما تبریک می گویم...
شاید اطرافیان شما بی تقصیرند چراکه اگر می دانستند در آغوش کشیدن کودک در همه سنین (بویژه قبل از دو سالگی) تا چه اندازه مهم و سرنوشت ساز است هرگز چنین پیشنهاد بی رحمانه ای را به شما نمی دادند.
گاهی پیش می آید که کودک شما سیر است و جایش کثیف نیست و دل درد هم ندارد ولی گریه می کند و هنگامی که او را در آغوش می گیرید و نوازشش می کنید آرام میگیرد...خیلی ساده است:کودک کوچک شما در آن زمان به شما پیام می دهد که من احتیاج به نوازش دارم...لطفا مرا نوازش کنید.
گاهی متاسفانه کمبود نوازش در کودکی هرگز جبران نمی شود و چه بسا بسیاری از اختلالات و گرفتاری های بزرگسالان از همین امر ناشی می شود.
همه ما با یک عطش شدید پوستی متولد می شویم.در هنگام تولد همه اطلاعات و احساسات ما از طریق بزرگترین عضو بدنمان یعنی پوست دریافت می شود و هنگامی که خود را در آغوش گرمی می یابیم از طریق حس لامسه احساس رضایت می کنیم.از طریق سیستم عصبی یک جریان الکتریکی باعث ایجاد واکنش شیمیایی می شود که مغز ما را به فعالیت و رشد وا می دارد.
کسانی که فرهنگ نوازش و در آغوش کشیدن و توجه به اطفالشان را دارند در آینده بزرگسالانی سالم را به اجتماع تحویل می دهند.اما آن ها که به فرزندانشان بی توجه هستند و آن ها را نوازش نمی کنند اطفالشان در بزرگسالی خشن خواهند شد.در واقع کودکانی که از نعمت با ارزش نوازش محرومند در آینده به سوی خشونت گرایش می یابند.
دوست عزیز :پیشنهاد من به شما این است که بی حساب و کتاب و به کرات و حتی زمانی که او گریه نمی کند او را در آغوش بگیرید و نوازش کنید...این سرمایه گذاری عاطفی است که در آینده نتایج باور نکردنی آن را خواهید دید.
با آرزوی بهترین ها برای شما و کودک دلبندتان...
مشاور روانشناس:الناز گیوه چی
کد مشاوره:3170

ترس از خوردن غذا

با سلام من رضا 29 ساله از تبریز هستم من تقریبا 2 سال پیش هنگام خوردن پرتقال احساس کردم که هسته پرتقال به گلویم پرید واحساس خفگی بهم دست داد اما بعدا متوجه شدم که یک احساس بیشتر نبوده اما از آن وقت به بعد هنگام خوردن غذا ومیوه جات مشکل پیدا می کنم و احساس می کنم که ممکن است غذا باعث خفگی من شود به طوری که زیاد قادر به خوردن غذا نمی شوم لطفا من را راهنمائی کنید با تشکر.

پاسخ مشاور
با سلام
رضا جان من فکر می کنم بدلیل اتفاقی که در گذشته برایتان افتاده دچار نوعی هراس یا فوبیا شده اید و برای حل این مشکل نیاز به یک درمانگر (روانشناس بالینی) که در این زمینه کار می کند دارید. هر چند هراس شما از نوعی ناشایع است اما با توجه به اینکه شیوه های درمان بطور نسبتا ثابت بر روی انواع فوبیا اثر می کند نگرانی از بابت درمان نداشته باشید البته نکته مهمی که شما باید بدانید این است که دوره درمان می تواند طولانی باشد
پس لطفا یک درمانگر مناسب برای خودتان در تبریز پیدا کنید و کار را شروع کنید
موفق باشید
دکنر امیر سخاوتی

پیام امروز

پیمانی که در طوفان با خدا می بندی
در آرامش فراموش نکن

۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

اسكيزوفرني

سلام،روزتون بخير.من مي‌خواستم در مورد اسكيزوفرني بپرسم.
سلام،روز شما هم بخير،بفرماييد.

من مي‌خوام علائم اسكيزوفرني رو بدونم.
قبل از اينكه در مورد اسكيزوفرني صحبت كنيم، به من بگو آيا فكر مي‌كني فردي از اطرافيانت اين اختلال رو داره؟

بله، فكر مي‌كنم خواهرم اين مشكل رو داره.
خواهرت چند سالشه و چرا فكر مي‌كني اين مشكل رو داره؟

خواهرم 28 سالشه و 2ماه هم هست كه بچه دار شده،قبلا يكسري علائم رو داشت و بعد بهتر شد،و بعد از زايمان دوباره شديد شد.تو تلويزيون در مورد علائم اسكيزوفرني شنيدم و شك كردم كه اين باشه.
منظورت از اين علائم چه چيزهايي بود؟

زياد گريه مي‌كرد.توي جمع نمي‌يومد،گاهي مواقع خيلي بيخود عصباني مي‌شد و داد مي‌زد و...
چه مدتي اين رفتارها رو داشت؟

چند وقت خوب بود و 2،3 بار هم به مدت چند روزي بدتر مي‌شد.
از روانشناس يا روانپزشك تا الان كمك گرفتيد؟

بله يك مدت خواهرم قرص استفاده مي‌كرد كه بهتر شد ولي دوباره الان بدتر شده.
ميدوني چه قرصهايي استفاده مي‌كرد؟

نه،نمي‌دونم.خودش هم اينجا نيست.
در حال حاضر رابطه خواهرت با فرزندش چطوري؟

رابطه‌ش خوب، بچه‌ش رو خيلي دوست داره.
شما چند تا فرزند هستيد و خواهرت چندمين بچه‌است؟

ما 3 خواهر و 4 برادريم كه خواهرم سومي.
رابطه پدرو مادرت چطوري بود و الان چطوري هست؟

گاهي مشكلاتي بوده،ولي در كل با هم خوبند.
رابطه خواهرت با همسرش به چه صورتي؟

شوهرش از بستگان ماست و گاهي با هم مشكل دارند كه بيشتر از طرف خواهر من.
رفتارهايي كه در مورد خواهرت مي‌گي از زمان خاصي شروع شده يا از اتفاق خاصي؟

فكر نكنم،خواهرم وقتي كوچيكتر هم بود يك كمي اين حالات رو داشت ولي چند سال اخير بدتر از قبل شده.

عزيزم با توجه به ايكه خواهرت مدتي قرص خورده و الان هم خودش نيست كه صحبت كنيم،فكر مي كنم بهتر كه يك روانشناس با خواهرت ملاقات كنه و اگر لازم بود براي استفاده از قرص به روانپزشك ارجاع داده بشه.چون احتمال داره كه افسردگي باشه كه بعد از زايمان هم به صورت افسردگي پس از زايمان تبديل شده باشه.پس بهترين راه براي خواهر شما دريافت مشاوره است.
ممنون از راهنماييتون.


من به خاطر سؤال اول اين خانم به چند نشانه اسكيزوفرني اشاره مي‌كنم:اسكيزو به معني گسيختگي و فرني به معني ذهن و روان است، وبه آن جنون جواني هم مي‌گويند.در اين اختلال فرد بيمار رابطه‌اش را با واقعيت كم ميكند و دچار توهم و هذيان مي‌شود(مثل اين توهم كه گروهي مي‌خواهند او را بكشند).گاهي هيجاناتي راكه نامرتبط با شرايط است ابراز مي‌كند(مثل اينه بجاي گريه مي‌خندد).به خاطر افكار پريشان و گسيخته،در تكلم هم گسيخته صحبت مي‌كند.گاهي به درون خويش مي‌رود و از ديگران دوري مي‌كند.البته اسكيزوفرني انواع مختلفي دارد كه هر كدام ويژگي بارزتري دارند،ولي اين نشانه‌ها تا حدي بين آنها مشترك است.محيط نامناسب مي‌تواند عامل آشكار‌ساز اسكيزوفرني باشد.براي درمان اين اختلال هم از دارو و آرامبخش وهم از روانكاوي ومشاوره با فرد بيمار استفاده مي‌كنند.

شاد و سعادتمند باشيد

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520



اهميت توجه به مرحله اوليه ازدواج(مرحله آشنايي)


سؤال: خانمي هستم 35 ساله، داراي يك پسر بچه 8 ساله. همسرم 38 ساله و معتاد است. البته من اين موضوع را در دوران عقد متوجه شدم و قصد جدايي از وي را داشتم ، ولي با اصرار و فشار والدين مخصوصا پدرم مبني بر اينكه طلاق بد است و باعث ريختن آبرويمان مي شود و چيزهايي شبيه به اين، به اين ازدواج تن دادم. حاصل اين ازدواج چيزي جز تحقير، صدمه جسمي و رواني، ناديده گرفتن نيازهاي عاطفي و جنسي من و...(بدبختي) نبود. الان در مراحل آخر كار طلاقمان هستيم. توصيه شما در اين زمينه چيست؟
جواب: ضمن احساس همدلي و درك شرايط شما، به دليل آشنايي اينجانب با مسأله اعتياد و مشكلات و عواقب آن، خاطر نشان مي گردد كه ازدواج شامل چند مرحله است. مرحله اول آن دوران آشنايي است كه متأسفانه اكثر زوجين به اهميت اين مرحله توجهي ندارند و به سادگي از كنار آن مي گذرند. هدف از اين مرحله، شناخت بيشتر زوجين از هم و خانواده هاي يكديگر و آن هم به صورت كاملا عقلاني و بدون هيچگونه وابستگي است. دوم اينكه با توجه به اطلاع شما از اعتياد همسرتان و رفتارهاي غير عادي وي بهتر اين بود كه بر خواست خود مبني بر عدم ازدواج با وي پا فشاري مي كرديد زيرا از جمله حقوق فردي همه ما انسانها اين است كه در مورد زندگي آينده و فرد مورد علاقه مان، حق انتخاب داشته باشيم. در ضمن نياز بر اين بوده و هست كه باورهاي غلط را در همه زمينه ها از جمله طلاق كنار بگذاريد. آسيب ناشي از جدايي در آن شرايط(مراحل اوليه) شايد چندان مهم نباشد ولي آسيب ناشي از جدايي در اين شرايط(وضعيت كنوني) با توجه به چندين سال زندگي و داشتن فرزند و درگير شدن افراد زيادتر در اين مسأله و...، ممكن است حتي جبران ناپذير باشد. جدايي يك گزينه و راه حل است. در صورتي كه ازدواج به هدفهاي عاليه خود نرسد و در زماني كه هيچ نقطه اميد و روشني به چشم نخورد، شايد بهترين و سالمترين گزينه باشد.هر چند كه اين امر بهتر است در مراحل ابتدايي ازدواج انجام گيرد تا آثار و عواقب بعدي آن كمتر متوجه زوجين و اطرافيان آنها باشد. توصيه من به شما اين است كه به اين جريان به عنوان تجربه بنگريد و سعي كنيد ضمن پذير ش اين مسأله وسازگاري هر چه بيشتر با آن، اهداف و اولويتهاي زندگي خود را در نظر گرفته و براي رسيدن به آنها تلاش كنيد. و نسبت به زندگي جديد و آينده تان اميدوار و خوشبين باشيد.
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور: 3010

بیکار شدن همسر

سؤال : خانمی 26 ساله هستم که دو سال قبل با پسر خوش تیپی که دو سال از من بزرگتر بود و با معرفی به خواستگاریم آمده بود ازدواج کردم . من لیسانس حسابداری دارم ؛ ولی او فوق دیپلم دارد و آن زمان او کارمند بانک بود ؛ ولی چند ماه بعد از ازدواج به علت تعدیل نیرو بیکار شد . خدا را شکر او یک آپارتمان دارد و ما اجارۀ خانه نمی دهیم . تا حالا چند باز شغلش را به علت کم بودن درآمد عوض کرده است . من خیلی نگرانم که مبادا دوباره بیکار شود . من وقتی خودم را با دختر عموهایم که کار نمی کنند و همسرانشان از نظر مالی وضعیت خیلی خوبی دارند و به سفرهای خارج می روند مقایسه می کنم ، خیلی غصه می خورم . همسرم از ابتدا با خانواده ام ارتباط خوبی برقرار کرد و در شرایط خستگی و بیماری مرا خوب درک می کند و در خانه به من کمک می کند . همه به زندگیم غبطه می خورند . ولی من سر همین مسائل مالی خیلی به او گیر می دهم . اوایل که از شرایط مالی خودش ناراحت بود کوتاه می آمد ولی حالا خسته شده و جوابم را می دهد . به همین جهت خیلی دعوایمان می شود . البته ناگفته نماند که مادرم از ابتدای خواستگاری که به خاطر مقایسۀ او با بعضی از دامادهای فامیل ، ساز مخالف می زد ، در ایجاد این دعواها بی تقصیر نیست . هربا ر که به منزل پدرو مادر می روم ، مسائلی را مطرح می کند که مرا به طرف خودش بکشد و با تلفن زدن های مکرر از مسائل مالی ما پرس و جو می کند . به نظر شما چه کار کنم که زندگیمان از این وضعیت خارج شود و دوباره به آرامش برسیم ؟
پاسخ : با توجه به مواردی که ذکر کرده اید ، همسرتان از حیث خصوصیات فیزیکی ، اخلاقی ، اجتماعی ، شغلی و بسیاری از موارد دیگر شرایط خوبی داشته است که از ابتدای خواستگاری نظر شما را به خود جلب کرده و علیرغم مخالفت مادرتان به او جواب مثبت داده اید . حتی میزان تحصیلات ایشان برایتان مهم نبوده است . با توجه به این نکته ، مشکلات شما پس از بیکاری همسرتان شروع شده است . همچنان که خودتان ذکر کرده اید ، او در بیکار شدنش تقصیری نداشته است و این اتفاق می تواند در شرایط فعلی برای هر کسی پیش بیاید . آن چه که اهمییت دارد ، عکس العمل او به این واقعه است . آیا او از این مسأله سرخورده و نا امید شده و دنبال کار دیگری نرفته است ؟ آیا او خود را به این دلیل سرزنش کرده و اعتماد به نفس خود را از دست داده است؟ آیا او بی توجه به شرایط تحصیلی اش، منتظربه دست آوردن یک شغل بسیار عالی با در آمد فوق العاده است ؟ نه . او تلاش خود را کرده است که شغلی منا سب و با در آمد کافی پیدا کند . این تغییر شغل های او هم در جهت مثبت بوده است . همچنین در کنار آن با توجه به واقعیت ها در جهت ارتقا بخشیدن به اطلاعات و مدارک خود به ادامۀ تحصیل پرداخته است. در چنین شرایطی است که یک مرد به پشتیبانی فکری ، عاطفی و حتی مالی همسرش نیاز دارد . شما هم می دانید که این دوره گذرا است و مسلما در آینده با توجه به روحیات ایشان شرایط بهتری خواهید داشت و خواهید توانست به بسیاری از خواسته های خود که در حال حاضر دسترسی به آن ها برایتان مقدور نیست دست یابید . مقایسه کردن زندگی خود با دیگران به جز ایجاد رنج و عذاب ثمر دیگری نخواهد داشت و باعث خواهد شد که از شرایط خوب موجود هم لذتی نبرید. با تمرکز بر نکات مثبت همسر و زندگیتان ، قدر آنها را بهتر خواهید دانست و با برنامه ریزی درست برای آیندۀ دورتر ، نزدیک و حتی هفتگی و روزانه ، نگرانی شما از واقعۀ پیش نیامده کمتر خواهد شد . فعلا از همین شرایط استفاده کنید و در کنار همسرتان با برنامه ریزی برای اوقات فراغت لذت ببرید . هر وقت مشکلی در این زمینه پیش آمد ، آن وقت به آن خواهید پرداخت . ضمنا با صحبت کردن با مادرتان به طور محترمانه و تعیین حد و مرز زندگیتان با ایشان ،اجازه ندهید که شما را تحت تأثیر حرفهای خود قرار دهد و در زندگی تان دخالت کند. ایجاد سرگرمی برای مادرتان باعث خواهد شد که کمتر روی مسائل زندگی شما تمرکز کند. بنابراین با این کار هم به ا یشان کمک خواهید کرد و هم به زندگی خودتان.

منصوره اربابی
مشاور روان شناسی و خانواده – کد 3160

پیام امروز

دیگران را ببخش نه بخاطر اینکه سزاوار بخششند
بلکه بخاطر اینکه تو سزاوار آرامشی
زرتشت

۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

راهکارهایی برای افزایش اعتمادبه نفس

سوال:
دختری 27 ساله هستم دوست ندارم که درجمع باشم زمانی که دریک مهمانی شرکت می کنم خجالت می کشم ونمی توانم باکسی ارتباط برقرارکنم همیشه فکرمی کنم دیگران ازمن بهتروبالاترهستندبه همین خاطرهیچوقت احساس خوبی ندارم وتنهایی رابه همه چیزترجیح می دهم.نمی دانم چکارکنم واین مشکل آسیب زیادی به من زده است وباعث شده که روز به روزتنهاترشوم وازاجتماع فاصله بگیرم خواهش می کنم به من کمک کنید.
پاسخ مشاور:
خانم عزیزمشکل شمابه علت عدم اعتمادبه نفس است وبایداعتمادبه نفس خودرا افزایش دهیدمن راهکارهایی رابرای افزایش اعتمادبه نفس به شماپیشنهاد می کنم که امیدوارم مثمرثمرباشد:
  • هیچ گاه خودرابادیگران مقایسه نکن زیراهربارکه خودراباشخص دیگری مقایسه می کنی بخشی ازاعتمادبه نفس خودراازدست می دهی,به دارایی های خود که دیگران ندارندفکرکن واین راباورکن که یگانه هستی.
  • به خبرهای خوب درباره خودت فکرکن.شماچیزهای زیادی داریدکه خیلی هاندارند.بهترین تاثیری که می توانید بگذاریدزمانی است که خودت هستی.بیشتربه چیزهایی که داری فکرکن.به ویژگی هایی که دروجودشماست امادردیگران وجودندارد.
  • خودت راسرزنش نکن زیراخودباوری راکاهش می دهد.قبل ازهرچیزخودراببخش ودوست داشته باش.بایدخودراازتصمیمات غیرعاقلانه وحرفهای احمقانه گذشته رهاکنی وخطاهاولغزشهای گذشته خودرا ببخشی.زیراکسی که توانایی بخشیدن خودرانداردپیش ازهرچیزآرامش خودراازدست می دهد.
  • آراسته لباس بپوش.زیراافراددارای اعتمادبه نفس لباسهای برازنده می پوشندوموی مرتب دارند.
  • درمقابل یک آیینه بایست وژست اعتمادبه نفس به خودبگیر.

  • باخودمهربان باش.حتی دربدترین لحظات بدان که هنوز یک انسان باارزش وفوق العاده وبااستعدادهستید.
  • ازدوستانی که باعث کاهش اعتمادبه نفس شما می شونددوری کن وبادوستانی رفت وآمد کن که به افزایش اعتمادبه نفس شماکمک می کنند.
  • فرداروزاول است.ازاشتباهات قبلی خوددرس بگیر اما خودرابه خاطرارتکاب آنها سرزنش نکن.هرروزرابه عنوان اولین روز آغازدوباره شروع کن.
دوست عزیزامیدوارم که مطالب ذکرشده بتواندبه حل مشکل شماکمک کند.

باآروزی روزهایی پراز شادی وشادکامی برای تودوست عزیز

فاطمه یوزباشی
کدمشاوره 3270

اهميت تشخيص درست و به موقع مشكل(بيماري)

سؤال: خانمي هستم حدود 40 ساله، داراي 2 فرزند دختر 21 و 23 ساله. مشكل من دختر 23 ساله ام است كه بسيار چاق است و در مقابل دختر كوچكترم كه بسيار زيبا و جذاب و مورد توجه اطرافيان است ، احساس ضعف مي كند.هم اكنون چند سال است كه دخترم دچار بيماري افسردگي و وسواس شده و زير نظر روانپزشك داروهاي ضد افسردگي و وسواس مصرف مي كند. هر چند بيماري دخترم تا حدودي بهبود پيدا كرده، ولي با پايين آورده شدن دوز مصرف داروها توسط روانپزشك، بيماري وي شروع به عود مجدد مي كند. چه راهنمايي مي فرماييد؟
جواب: مشكلات شبيه پياز و به صورت چند لايه است. در اكثر مواقع لايه دروني و اصلي(مشكل اصلي و زمينه اي)، درست و كامل تشخيص داده نمي شود. لذا يكي از مهمترين و در عين حال سخت ترين كار مداخله گر( روان شناس، روانپزشك، مشاور، پزشك) تشخيص درست است. درست است كه بيماري دخترتان، وسواس و افسردگي تشخيص داده شده و متناسب با آن نيز داروهايي تجويز شده است، ولي با توجه به اينكه در درمان وسواس و افسردگي،دارو درماني به تنهايي نه تنها كاساز نبوده ، بلكه امكان عود مجدد نيز وجود دارد لذا بايد در كنار دارو درماني از روشهاي درماني ديگر از جمله رفتار درماني و شناخت درماني و تكنيك هاي مختلف در اين زمينه نيز استفاده شود. نكته بعدي اينكه، از آنجايي كه علت اصلي و زمينه اي بيماري دخترتان، اعتماد به نفس پايين،عزت نفس پايين، خود پنداره و تصوير تن ناقص و منفي، احساس حقارت و خود كم بيني و به طور كلي عدم خود شناسي و پذيرش بي چون و چراي خود است، لذا تا موقعي كه اين مسايل اصلي از طرق مختلف از جمله شناخت درماني و آموزش مهارتهاي مختلف از جمله آموزش مهارت خود آگاهي حل نگردد، امكان بي نتيجه ماندن و عود مجدد بيماري دخترتان وجود دارد. چون بدون لحاظ كردن اين منطق، فرآيند درمان ناقص مي ماند.
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور: 3010

پیام امروز

نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت

اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت

باورهای غلط !!!

افراد اغلب به باورهایی اعتقاد دارند که می دانند از نظر منطقی معیوب هستند و واقعیت را به گونه ای دقیق پیش بینی نمی کنند، اما باورهای جای گزینی به جای باورهای معیوب خود در دسترس ندارند. تاریخ علم پر از چنین نمونه هایی است. بیشتر افراد علیرغم شواهدی که بر علیه باورشان وجود دارد از آن عقاید دست نمی کشند، مگر این که یک ایدۀ جای گزین برای جانشینی آن داشته باشند. داستان یکی از این افراد توانمدرو که به خودش اعتماد نداشت بخونید.
تلفن زنگ خورد صدای گرفته ای از پشت خط گفت
- سلام ، شما روان شناس هستید؟
بله صادقی هستم کارشناس ارشد روان شناسی
- من در خصوص ملاقات با فرد جدیدی آخر هفته نگرانم.
میشه بیشتر برام توضیح بدی که اون فرد کیه؟
- راستش دنبال یه فرد مناسب برای ازدواج می گشتم این خانم از طریق یکی از آشنایان بهم معرفی شده و حالا قراره مدتی با هم صحبت کنیم ، ببینیم تفاهم داریم.
خوب نگرانی توی این موقعیت تا یه حدی طبیعیه اما می دونی نگران چه چیز یا چیزهایی هستید؟
- اینکه دربارۀ من چه فکری می کنه!!...
بار اوله این خانومو ملاقات می کنی؟
- نه، قبلاً چند ماه پیش دیدمش ولی خوب فقط در حد حال و احوال صحبت کردیم، تمام ذهنم مشغول این مساٌله شده که چه فکری در مورد من می کنه، اصلاٌ نمی دونم چی کار باید بکنم.
شما فکر میکنی چه فکری ممکنه بکنه؟
- خوب دیگران همیشه فکر میکنند من آدم خسته کننده ای هستم و زمان معاشرتشان را با من کوتاه می کنند. این چیزی است که من را نگران می کند. من علی رغم ظاهر خوبم کسی نیستم که به مهمانی رونق و گرمی بدهم. من بیشتر یک فرد ساکت وآرام هستم. این جرم نیست، هست؟
{این سوالات ، مساٌله را برای هردویمان قابل فهم کرد}
از حرفهایی که زدی به نظر می رسه که فکر میکنی ساکت بودن جرمه. درسته؟
- فکر می کنم همینطوره ؛ البته ساکت بودن نباید جرم باشه، اما از نظر دیگران اگر شما ساکت هستید پس حتماً کسالت بار هم هستید و حوصلۀ آدم را سر می برید این دلیل آنهاست.
آیا این دلیل را شما هم قبول داری؟! آیا عقیدۀ مردم دربارۀ شما مبنی بر اِین که شما خسته کننده هستی ، باعث ایجاد احساس مشابه در شما شده یا شما خودت را به دلیل ساکت بودن، ذاتاً فردی خسته کننده می دونی؟
- من هیچ وقت اینطور فکر نمی کردم . اما فکر می کنم اگر دیگران اعتقاد داشته باشند که من خسته کننده هستم قطعاً با آنها موافقت خواهم کرد.
{سعی کردم اطلاعاتی را به هوشیاری مراجع بیاورم}
اگر با نظر دیگران موافق نباشید و دربارۀ موضوع با دقت بیشتری فکر کنید چطور؟
- خوب! من یک فرد ساکت هستم که برای همه خوشایند نیستم اما فکر نمی کنم ذاتاً آدم خسته کننده ای باشم. من علایق زیادی دارم و به موسیقی و مطالعه علاقه دارم و از زندگی خود لذت می برم.
بنابراین به نظر می رسه می تونی دربارۀ خسته کننده بودن یا نبودنت خودت تصمیم بگیری، بدون این که بخوای با نظر دیگران موافق باشی. گفتی علایق زیادی داری ، خیلی مطالعه می کنی و از زندگی خود شاد و راضی هستی.
- درست است
خوب به احتمال زیاد باید اطلاعات خوبی داشته باشی؟
- بله همین طوره، من همیشه سعی می کنم اطلاعاتم به خصوص در زمینۀ شغلم به روز باشه و این باعث شده که موفقیتهای خیلی خوبی داشته باشم.
خیلی خوبه! گفتی به موسیقی هم علاقه داری؟
- آره، سنتور می زنم
تا حالا شده توی جمع و مهمونی سنتور بزنی؟
- آره ، چندباری شده
واکنش دیگران چی بوده؟
- خوب ، خیلی خوششون اومده .
قبول داری که انسانها از لحاظ شخصیتی خیلی متفاوت هستند، سلیقه هاشون هم متفاوته، بعضیها شخصیتهای شلوغو پر جنب و جوشو دوست دارند بعضیها هم آدمای آرومو، پس ما آدما همیشه هم دافعه داریم هم جاذبه ، اما خودمون تصمیم می گیرم که کی و چی هستیم و باشیم.
- بله، درست میگید.
خوب این اطلاعات چطور با عقاید اولیۀ شما (که دیگران فکر می کنند خسته کننده هستی) تناسب دارد؟
- اصلاً تناسب ندارد.
چگونه این مساًله را به خود یادوری می کنی؟
- نمی دانم!!!
از طریق نوشتن آن روی کاغذ و هر روز خواندن و یادآوری کردنش-(( شاید بعضی از مردم فکر کنند من آدم خسته کننده ای باشم ، ولی خودم فکر می کنم آدم جذابی هستم)).
- خیلی خوبه ، احساس می کنم می تونم یه شروع خوب داشته باشم.

دوستان عزیز هر کدوم ازما انسانهای بی نظیری هستیم که تواناییها و ضعفهای خاص خودمون رو داریم. انسان موفق کسیه که ضعفهاشو بپذیره و به توانایی هاش تکیه کنه. ما همیشه میتونیم با تکیه به توانایی هامون روابط موفقی داشته باشیم.
صادقی کد 2380

خیانتی از جنس كمبود محبت


نترس، نگرانی برای چه، خجالت دیگر چرا، خیالت راحت پررو نمی ‌شود، تو كه اصلا كوچك نمی ‌شوی، تازه آنقدر بزرگ می‌ شوی كه نگو، با خودت روراست باش، قلبت مال اوست، فكر و ذهنت هم همین طور، یك ساعت كه نمی ‌بینی ‌اش دلت برایش تنگ می ‌شود، آخر او آدم خوبی است. مهربان، وفادار،‌اهل زندگی با گذشتی كه مثال زدنی است. ولی زبانت نمی ‌چرخد مثل این كه گویی سربی به پایش بسته‌ اند. وقتی می‌ خواهی تمام احساست را یك جا جمع كنی و آن را مثل بمب محبت بر سرش بریزی، عرق سرد بر پیشانی ‌ات می ‌نشیند و دو دل می‌ شوی كه بگویی یا نه. تردید نكن. یك نفس عمیق بكش و هرچه غرور و ترس و خجالت است را دور بریز و بگو
دوستت دارم
بعضی‌ ها وقتی می ‌خواهند از عشق و محبت شان بگویند و همسرشان را مخاطب احساسات لطیف خود قرار دهند، خیلی معذب می ‌شوند. انگار گفتن كلمه دوستت دارم كراهتی دارد كه نباید به زبانش آورد. بعضی ‌ها هم هستند كه استدلال می ‌آورند اگر علاقه ‌شان را بیان كنند، همسرشان جسور می‌ شود . حالا بگذریم از این كه بعضی از زن و مرد ها وقتی همسرشان جملات محبت ‌آمیز را نثارشان می‌ كنند پوز خندی می‌ زنند كه یعنی عشق را باید در عمل ثابت كرد.اما انگار همه این آدم ‌ها اشتباه می‌ كنند. چون اگر محبت را در دل نگه داری و در خانه قلبت حبسش كنی یا اگر فكر كنی یك جمله با محبت شكستت می‌ دهد و غرور و هیبتت را می‌ شكند آن وقت زندگی جریانی خشك و تكراری می ‌شود كه فقط باید تحملش كرد.
یك، دو، سه، حركت!
كار زیاد سختی نیست فقط باید موقعیت‌ شناس و منصف باشی و همیشه یادت باشد كه خوبی ‌های همسرت تو را پایبند او كرده است و او آنقدر لیاقت دارد كه از زبانت بشنود آدمی خوب و دوست‌ داشتنی است. شاید بدترین رفتار مقابل همسری كه دوستش داری و می‌ دانی كه او هم این چنین است دریغ كردن از ابراز محبت باشد نوعی كم گذاشتن از عشق و خسیس بودن در بذل عاطفه. اما باید از یك جا شروع كرد و ابراز محبت را آموخت. اگر یاد بگیریم به جای آن كه از روی درماندگی، رمانتیك باشیم با چشم باز و امیدوارانه رفتار كنیم، اگر مطمئن باشیم كه خوشبختی نتیجه مهارتی است كه باید بیاموزی ‌اش، اگر تمرین كنیم كه گام اول را دوست داشتن همسر، پرورش دادن عشق در درون خودمان است، اگر ازدواج را راهی برای تغییرات بزرگ و سفری نیازمند حركتی دوشادوش بدانیم و اگر سعی كنیم كه دوستی به همسرمان را به زبان بیاوریم و آن گاه پایمان را فراتر بگذاریم و برایش بگوییم كه چرا دوستش داریم آن وقت زندگی نه تكرار مكررات كه جاذبه ‌ای سحركننده می‌ شود.
صادقی کد2380

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

حسادت




زن و شوهری به هنگام گذراندن تعطیلات خود در ایالت (( مین )) آمریکا برای تماشای قایق ها یی که از صید ماهی و خرچنگ باز می گشتند ، به بندرگاه رفتند . یکی از قایق ها در نزدیکی آنها پهلو گرفت و قایقرانان سطل های پر از خرچنگ را که تازه به دامشان انداخته بودند ، از قایق تخلیه کردند . زن با مشاهدۀ خرچنگ هایی که در داخل سطلی به این طرف و آن طرف می دویدند ، به وجد آمد .
او متوجه شد به محض اینکه یکی از خرچنگ ها شروع به صعود از کنارۀ سطل می کند ، خرچنگ های دیگر بی درنگ آن را پایین می کشند و دوباره به کف سطل می اندازند . به نظر می رسید که هر خرچنگ به آسانی می توانست بالاخره خود را از سطل بیرون بکشد به شرطی که خرچنگ های دیگر آن را مجددا به پایین نکشند . شکی نیست که از این حرکت خرچنگ ها می توان به اثرات نیرومند حسادت در طبیعت انسان ها نیز پی برد . برخی از ما انسان ها به محض مشاهدۀ این که کسی با عزم راسخ در صدد بالا کشیدن خود است بی درنگ دست به کار می شویم و با نیروی بازدارندۀ خود او را در یک چشم برهم زدن پایین می کشیم ، و این در حالی است که ما انسان ها بایستی در جهت ارتقاء و پشتیبانی همدیگر هرچه بیشتر کوشا باشیم . نه ؟
امیدوارم همیشه در زندگی یک رقابت سالم داشته باشید
فرناز زرساز

خوشبختي همين‌جاست


سلام

با اين سرعت داريد كجا مي‌ريد؟آره با شما هستم دوست من،خيلي عجله داري كه لحظات سريع بگذرند و به خوشبختي برسي.اين روزها آدمهاي زيادي رو مي‌بينم كه تمام آسايش و تلاششون رو مي‌ذارن واسه اينكه به قول خودشون به خوشبختي برسند.ولي آيا واقعا خوشبختي جايي نشسته و منتظر كه يك روزي بهش برسين؟ اصلا خوشبختي دقيقا كجاست و چه شكلي؟شكل يك خونه بزرگ،يك ماشين گرون قيمت،يك همسر مناسب،يك بچه شيرين و سالم و........خوشبختي براي هر كسي نسبي، و تعريفش از نظر هر شخصي متفاوت..البته معني خوشبختي هر چيزي كه هست براي صاحب اون محترم،و خيلي زيباست كه براي بدست آوردن لذتها تلاش كنيم.اما گاهي اوقات بعضي از ما اينقدر دنبال خوشبختي در آينده مي‌گرديم و سريع حركت مي‌كنيم كه از امروزغافل مي‌شيم.

لطفا يك لحظه بايستيد و خوب به اطرافتون دقت كنيد....لحظه‌اي كه همين الان توش قرار دارين رو بشناسين....دارين غذا مي‌خورين؟به طعم و بوي غذاتون توجه كنيد....دارين با فرزندتون بازي ميكنيد؟به قشنگي اين رابطه و شيريني كودكتون فكر كنيد....تو اداره هستيد و كار مي‌كنيد؟به جنبه‌هاي مثبت كارتون كه شما رو شاد مي‌كنه فكر كنيد.خلاصه تو هر لحظه كه هستيد از اون لحظه با تمام وجود لذت ببريد.گاهي ما فكر مي كنيم كه خوشبختي اينجا و الان نيست و فقط دنبالش ميدوييم،به قول بزرگي كه گفت:در تمام زندگي به دنبال خوشبختي دويديم،غافل از اينكه خوشبختي همين جاست.بهتر تمرين كنيم و بدونيم كه خوشبختي رو ما با فكرمون تو هر لحظه و هر مكاني مي سازيم،فقط بايد ياد بگيريم كه هر لحظه‌اي رو با تمام وجود لمس كنيم و ازش بهره ببريم.

آفرين.......مثل اينكه ديگه تند نمي‌ري و ايستادي و به دقت دورت رو نگاه مي كني، مطمئن باش اگر خوب نگاه كني در كنار مشكلاتت چيزهاي قشنگي هم هست كه لبخند رو به تو هديه كنه.

خوشبختي از آن تو دوست من

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

زمان و چگونگی خوردن زردۀ تخم مرغ در کودک


پرسش :

سلام خانم زرساز. خسته نباشید . ممنون از اینهمه مطالب زیبا و مفیدتون. من یک پسر 7 ماهه دارم . لطفا مرا راهنمایی کنید که زردۀ تخم مرغ را از چه زمان و چگونه به کودکم بدهم ؟ با تشکر . ( مریم موسوی از تهران ) .

پاسخ :

با سلام خدمت شما دوست عزیز . ممنون از لطفی که به اینجانب دارید . شما می توانید زردۀ تخم مرغ را از 8 ماهگی به کودکتان بدهید . ابتدا باید تخم مرغ را در آب بجوشانید تا کاملا سفت شود . سپس زردۀ سفت شده را از سفیدۀ آن جدا کرده و اول به اندازۀ یک نخود از زردۀ تخم مرغ را در کمی آب جوشیده یا شیر خودتان نرم و حل کنید ، بعد به شیرخوار خود بدهید . هر روز صبح همراه با فرنی به تدریج بر مقدار زردۀ تخم مرغ اضافه کنید تا ظرف 10 روز به زردۀ کامل برسید . از آن به بعد یا هر روز نصف زردۀ تخم مرغ را همراه با مقدار کمی فرنی یا حریره بادام به کودک بدهید و یا یک روز یک زردۀ کامل تخم مرغ و روز بعد فقط فرنی یا حریره بادام بدهید و این کار را به صورت یک روز در میان تکرار کنید . اگر کودکتان زردۀ تخم مرغ را دوست نداشت و صبح ها آن را نخورد ، می توانید به صورت مخلوط با غذاهای دیگر به او بدهید . برای مثال با کمی کره و آب مرغ مخلوط و نرم کنید و به او بدهید و یا به سوپ او اضافه کنید . زردۀ تخم مرغ را می توانید رنده کرده یا با پشت قاشق له کنید و داخل سوپ و یا پوره ( هر نوع پوره ای که درست می کنید ) بریزید .

آرزومند بهترین ها برای شما دوست عزیز


فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی
تماس : 9092301919 کد مشاور : 2270

شناخت و روشهاي مؤثر برخورد با نوجوانان

سوال: خانمي هستم داراي 2 فرزند دختر و پسر. مشكل من با فرزند پسرم است كه حدود 12 سال سن دارد. عدم توجه به درس، هر روز يك مدل مو گذاشتن، ابرو برداشتن، عدم توجه به حرفهاي من و پدرش و... از جمله رفتارهايي است كه براي من و پدرش غير قابل تحمل شده است. طرز برخورد ما با فرزندمان چگونه بايد باشد؟
جواب: با توجه به اينكه فرزند شما در مرحله نوجواني اوليه قرار دارد و با توجه به حساس بودن اين دوره (سن 15تا 25 سالگي به عنوان سنين پر خطر شناخته شده است)، لذا توجه شما را به برخي از ويژگيهاي اين دوره جلب مي كنم: نياز به كسب هويت،الگو برداري كردن، كنجكاوي،ريسك پذيري، هيجان طلبي، پر تحركي، نياز به تأييد و توجه، استقلال طلبي، عدم پذيرش ارزشهاي سنتي، عدم تمايل به شنيدن نصيحت و مؤعظه ديگران، گرايش به گروههاي همسن وسال خود، بحرانهاي دوران بلوغ و... . والدين ضمن كسب اطلاع از اهميت اين دوران، بايد رفتارهاي معقول و حساب شده اي با فرزند خود داشته باشند. برخي از رفتارهاي درست والدين با فرزند نوجوان خود بدين شرح است: كمك به نوجوان خود جهت دستيابي به هويت، برقراري روابط مقتدرانه همراه با صميميت به گونه اي كه اطمينان وي نسبت به شما جلب شده تا جايي كه به جاي تبعيت از گروههاي همسن و سال از ارزشهاي سالم جامعه و خانواده پيروي كند نه اينكه با مراجع قدرت و قوانين آنها بجنگد ، آشنا كردن نوجوان با ويژگيهاي رواني، جسمي و جنسي اين دوران، به روز كردن و بالا بردن اطلاعات خود جهت ارتباط بهتر و درك درست فرزند خود، احترام به استقلال وي، اجتناب از مؤعظه و نصيحت، تشويق و تأييد فرزند خود، تعريف و تمجيد از فرزند خود حتي در مواقعي كه نوع پوشش ، مدل موي و... وي متناسب با نظر شما نيست( در اين زمينه اگر موارد ملاحظه شده بيشتر از حد معمول خود بود ، مي توانيد به صورت دوستانه و بدون نصيحت ، توهين و مقايسه كردن با وي صحبت كنيد)، احترام به آزاديهاي معقول وي، تربيت فرزند خود متناسب با شرايط و موقعيت كنوني جامعه و نيازهاي نوجوان امروزي نه متناسب با شرايط و شيوه هايي كه خودتان تربيت شده ايد، آشنايي با دوستان فرزندتان و خانواده هاي آنها، گذاشتن قوانين و مقررات معقول و متعادل در خانه، داشتن روش تربيتي واحد، اجتناب از بحث و جدل( به طور كلي اجتناب از مقابله به مثل، تحقير، سرزنش،تنبيه، توهين و مقايسه)، به عنوان يك الگوي خوب براي فرزند نوجوان بودن، فراهم كردن شرايط لازم براي رسيدن فرزندتان به حداكثر تواناييها ، استعدادها و علاقه خود نه علايق و خواسته هاي تحميلي شما، دادن انگيزه هاي دروني و بيروني به فرزندتان در زمينه هاي مختلف از جمله در زمينه درسي،نظارت و توجه معقول روي فرزند خود داشتن و... .
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور: 3010

نارضايتي جنسي

با سلام با وجود اینکه به اندازه کافی با همسرم رابطه جنسی دارم ولی نه او راضی است نه من. بیشتر در قالب وظیفه این کار را انجام میدهیم همسرم به سختی ارضا می شود.راهنمایی بفرما یید
پاسخ مشاوربا سلام
آنچه مشخص است مشكل شما در سطح كيفي روابط است و اين موضوع چندين علت دارد و براي تعيين علت يا علل مسبب اين مسئله بايد شرح حال و بررسي كامل پزشكي و روانشناسي صورت گيرد
از موضوع نگرش به بحث روابط جنسي گرفته تا خاطرات و حوادث گذشته و مدل رابطه و مهمتر از همه سطح و چگونگي روابط غير جنسي و عاطفي زوجين همه مي توانند روي كيفيت ارتباط جنسي موثر باشند لذا شما و همسرتان بايد مورد بررسي دقيق قرار گيريد
در ابتدا با شماره 9092301919 داخلي 2520 تماس بگيريد تا بررسي ابندايي برايتان انجام شود و راهنمايي تا اخذ نتيجه مطلوب صورت گيرد و در صورت نياز به كمك باز هم با من در تماس باشيد

موفق باشيد
دكتر امير سخاوتي

خودزنی در کودکان


پرسش:پسری 9 ساله دارم.هنگام عصبانیت اقدام به خودزنی و حتي کوبیدن سر به دیوار می کند.با توجه به اینکه الگویی در این زمینه ندارد ...نگرانم و نمیدانم چه برخوردی باید داشته باشم.لطفا مرا راهنمایی کنيد.
پاسخ:در واقع زمانی که کودک شما دست به چنین رفتاري می زند(البته در صورت نداشتن الگو)زمانی است که تنش و خشمی که تجربه می کند از آستانه تحملش بیشتر است.همانگونه که گاهی در بزرگسالان هم مشاهده می شود که مثلا هنگام مرگ عزیزان از شدت ناراحتی و استیصال اقدام به خودزني می کنند.
برای چنین کودکاني در کنار کلام محبت آمیز نوازش های جسمی از سوی پدر و مادر یا دیگر مراقبان بسيار حائز اهمیت است.چراکه کودک باید محبت و عواطف را از طريق بدن خود کسب کند تا بدنش برایش ارزشمند گردد.در این زمان کودک متوجه می شود که از طریق همين بدن مي تواند محبت و علاقه دیگران را به دست آورد.باید سعي کنید که در مواقع مختلف(نه فقط هنگام خودزني)با لحني آرام و مهربان با او صحبت کنید و سر و موهای او را نوازش کنید.
یکی از راهکارهایی که به کم شدن تنش در کودکان کمک میکند بازي کردن در آب است.وان حمام را پر از آب و کف کنید و به اجازه بازی کردن در آب را بدهید.
راهکار دیگر ماساژ دادن کودک است.ماساژ علاوه بر تحریکات لمسی مناسب فرصت مناسبی براي کاهش تنش های عضلانی و گفتگوی محبت آمیز با اوست.
از طرفي دیگر مراقب باشید که در تنبیه های خود از روش هاي خشن و آسیب زننده و حتي صداي بلند استفاده نکنید.
در نهایت هنگام بروز رفتارهای خود تخريبی با او همدردي کنید(بدون اینکه تسلیم خواسته های غير منطقی او شوید).مثلا هنگامی که سرش را به ديوار می کوبد بالش را بین سر او و ديوار قرار دهید و در حالی که او را نوازش می کنید به او بگویید که کاملا درک میکنيد که تا چه اندازه خشمگین است و از آنجایی که دوستش دارید و نگرانش هستید این کار را مي کنید تا به سر کوچکش آسیبي نرسد.
زمانی که کودک شما متوجه شود که نگرانش هستید و برای شما اهمیت دارد و از سوی دیگر اطمینان حاصل کند که این راه وسیله کارآمدی برای رسيدن به خواسته های غیر منطقی نیست به مرور رفتارهای خود تخریبي را کاهش و در نهایت کنار مي گذارد.
با آرزوی بهترین ها براي شما و کودک دلبندتان...
مشاور روانشناس:الناز گیوه چی
کد مشاوره:3170

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

مديريت خشم

سوال: خانمي هستم صاحب دو فرزند. همسرم حدود 38 ساله است. بدترين وي‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژگي همسرم كه غير قابل تحمل براي من و فرزندانم شده است، پرخاشگري وي است. راه حل شما براي درمان پرخاشگري وي و طرز برخورد ما با ايشان چيست؟
جواب: پرخاشگري، خشمي است كه به شيوه درست بروز داده نشده است. خشم از جمله هيجانهاي ذاتي است كه براي بقاء انسان ضروري است. هيجان خشم طبيعي و غريزي، ولي رفتار پرخاشگرانه غير طبيعي است. اگر انسان نتواند خشم خود را كنترل كند به جايي مي رسد كه خشمش، او را كنترل مي كند و اين امري خطرناك است. شدت عمل پرخاشگري ،از پرخاشگري خفيف تا پرخاشگري شديد در نوسان است. از بين هيجانهاي مختلف، بروز خشم بيشتر مورد نكوهش قرار گرفته و با قبح بيشتري همراه است. همچنين انسانها، راهكارهاي كمتر مؤثرتري براي مديريت خشم نسبت به ديگر هيجانها در اختيار دارند. انسانها سه رويكرد اصلي براي مديريت خشم دارند: بروز دادن، سركوب كردن و سكوت كردن. بهترين شيوه مديريت خشم، بروز دادن آن به شيوه ابراز وجود(Assertiveness) است. بدين گونه كه ضمن احترام به حقوق خود و ديگران، به صورت واضح و مستقيم و بدون اضطراب نياز ها، خواسته ها، افكار و عقايد و احساسات خود را بيان كردن، بدون اينكه آسيبي به ديگران وارد شود. در صورتي كه خشم خود را به اين شيوه بروز ندهيد و آن را سركوب كنيد، دچار مشكلاتي در روابط بين فردي، محيط كار و سرتا سر زندگي مي شويد. در نتيجه سطح تحمل شما پايين آمده و مرتكب انواع رفتارهاي غير عادي از جمله پرتاب كردن اشياء به سوي ديگران، درگيري فيزيكي، فحش و ناسزا، انتقاد و تخريب منفي،تحقير،توهين، تمسخر، زخم زبان و... مي شويد(اصطلاحا از كوره در رفتن). در اين مرحله است كه پرخاشگري به صورت يك سبك ارتباطي در مي آيد. عوامل ديگري كه در زمينه پرخاشگري نقش دارد، شامل: عوامل اجتماعي و فرهنگي( الگو برداري و يادگيري)، خانوادگي( افرادي كه زود خشمگين مي شوند، اغلب زاده خانواده هاي از هم گسيخته ، پر هرج و مرج، داراي روابط عاطفي سرد و كم عمق و..هستند) ، وراثت(برخي از كودكان از همان ابتداي تولد نسبت به بقيه حساس تر، تحريك پذيرتر و زود رنج تراند. ترشح زياد هورمون هاي آدرنالين و نورآدرنالين-هورمونهاي انرژي زا- در زمان خشم و هورمون تستسترون بيشتر توليد كردن نيز در اين زمينه كم تأثير نيست) و ... مي باشد. از آنجايي كه اگر فردي در خانواده، دچار انواع مشكلات جسمي ، رواني و ... باشد ، اين مشكلات روي بقيه افراد خانواده نيز تأثير مي گذارد( خانواده يك سيستم است كه تك تك اعضاء روي هم تأثير متقابل دارند)، لذا يادگيري مهارت مديريت خشم بسيار مهم و كارساز است. برخي از راه حلهاي پيشنهادي بدين شرح است: تمرين آرميدگي، مراقبه، حل مسأله، تصوير سازي ذهني مثبت، گفتگوي دروني مثبت، اشباع(بسته به موقعيت)، ورزش كردن، ترك موقعيت، بازسازي شناختي از طرق مختلف از جمله هيپنوتيزم و...
اما اطرافيان بايد بدانند كه در مقابل فرد پرخاشگر بايد بدين گونه عمل كنند: مقابله به مثل نكردن، ترك موقعيت، صبر و حوصله به خرج دادن، موكول كردن بحث به يك زمان مناسب ، حفظ آرامش، پذيرش و درك فرد پرخاشگر به عنوان شخصي كه خود نيز در انجام چنين رفتارهايي كنترل چنداني نداشته و مقصر نيست، انجام نوازشهاي كلامي و غير كلامي ، تغيير بحث از حالت خبري به حالت پرسشي( از اين طريق ميتوان بالغ فرد را فعال كرد)، به كار بردن ضمير اول شخص من در زمان بيان احساس، برخورداري از سبك ارتباطي ابراز وجود و...
نام مشاور: رضا احمدي
كد مشاور:3010

ازدواج بر اساس انتخابهاي تك‌بعدي

(صدايي پر از انرژي پشت گوشي تلفن بود...) سلام، من مي‌خواستم چندتا سؤال در مورد انتخاب در ازدواج بپرسم.

سلام عزيزم،خواهش ميكنم،گوش مي‌دم.

من يك دختر 24 ساله هستم كه اخيرا خواستگاري دارم كه خودم تا حد زيادي تأييدش كردم،ولي خانواده‌م عقيده دارند كه اين آقا مناسب من نيست.الان شك كردم كه بايد چه جوابي بدم.

شما به چه علتي ايشون رو تأييد كرديد؟

به اين خاطر كه اين آقا پولداره.

يعني تنها چيزي كه باعث شد به ازدواج با اين آقا فكر كنيد پول بوده؟

بله

خانواده شما چرا مخالف اين انتخاب هستند؟

فكر مي‌كنند از لحاظ ظاهري،تحصيلي و فرهنگي مناسب من نيستن.

شما قبول داري كه حرف خانوادتون درسته يا نه؟

بله، من مي دونم كه از لحاظ تحصيلي،ظاهري و...با من تناسبي نداره،ولي پولدار بودنش واسم خيلي مهم.

تو راست ميگي،پول توي زندگي نقش مهمي داره،ولي يك بعد از زندگي رو تشكيل ميده.در حقيقت معيارهايي كه بايد براي ازدواج در نظر بگيريد،دركنار هم و البته با درجه‌اي كمتر يا بيشتر قرار دارند.يك ميز رو تصور كن كه بايد 4 پايه داشته باشه تا بتونه بايسته،اگر اين ميز فقط يك پايه داشته باشه كج مي‌شه و مي‌افته.نظرت در مور پايه‌هاي ميز تو چيه؟

بله شما درست مي‌گين،من حتي قيافه ظاهري اين آقارو دوست ندارم و تنها پايه‌اي كه مي‌بينم پولشه.

پيشنهاد من به شما اين هست كه،جدا از اينكه الان خواستگارت چه چيزهايي داره يا نه،به درون خودت رجوع كن و ببين مردي كه تو براي زندگيت نياز داري چه ويژگيهايي داره و معيارهاتو به ترتيب اولويت يادداشت كن.در مرحله بعدي مشخص كن كه مردي كه در مقابلت قرار گرفته تا چه حد با معيارهاي تو همخواني داره.

پس فكر مي‌كنم در حال حاضر جوابي ندم و بيشتر فكر كنم.

بله،يادت باشه مسائل ظاهري ومادي نقش مهمي در زندگي داره،ولي همه چيز نيست.وقتي وارد زندگي شدي اين مسائل تا حد زيادي برات عادي ميشه و اون چيزي كه پايه يك زندگي دائمي رو تشكيل ميده ويژگيهاي شخصيتي فرد مقابل شماست كه مي‌توني بهش تكيه كني.البته يادت باشه كه همه آدمها در كنار نقاط قوتشون،ضعفهايي هم دارند و هيچكس كامل نيست.

ممنونم از راهنماييتون،فكر مي‌كنم واسه تصميم‌گيري كمي عجله كردم.

اميدوارم براي مهمترين تصميم زندگيتون عميق فكر كنيد تا بتونيد هميشه در كنار هم خوشبختي رو احساس كنيد.
سعادتمند باشيد

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520

مواد لازم ، طرز پخت و ارزش غذایی خورش گوجه سبز



به امتحانش می ارزد !

گوجه سبز ، یکی از میوه های خوشمزه ای است که از بهار تا اواخر تابستان در دسترس است و کلی هم طرفدار دارد . گوجه سبز را بیشتر مردم با نمک می خورند . البته در شمال کشورمان ، مصرف این میوه همراه با درار ( مجموعه ای از سبزیجات معطر ) شایع ترین است . با گوجه سبز ، خورش هم می پزند : خورش گوجه سبز . اگر نمی دانید که این خورش را چگونه می پزند و ارزش غذایی آن چقدر است ، با آشپزخانۀ سلامت ما همراه شوید .

مواد لازم ( برای 4 نفر ) :

گوشت خورشی 250 گرم 400 کیلو کالری
نعناع ، جعفری و
گشنیز سرخ شده 5 لیوان 250 کیلو کالری
پیاز خرد شده 1 لیوان 25 کیلو کالری
گوجه سبز 2 لیوان 25 کیلو کالری
روغن مایع 4 قاشق غذا خوری 360 کیلو کالری
نمک ، زرد چوبه و فلفل سیاه
به میزان دلخواه صفر

ابتدا پیاز را در کمی روغن تفت داده و گوشت های تکه شده را به همراه ادویه های ذکر شده اضافه کنید سپس کمی آب افزوده و حرارت را ملایم کنید تا گوشت ها کم کم بپزند . در مرحلۀ بعد ، سبزی ها را که از قبل سرخ کرده اید ، اضافه کرده و در نیم ساعت آخر ، گوجه سبزها را بریزید . دلیل اینکه گوجه سبز در مرحلۀ پایانی اضافه می شود آن است که بر اثر حرارت در زمان کوتاهی پخته شده و در صورت زیاد حرارت دیدن ، له می شود . بنابراین بهتر است آن را در آخرین مرحله بیفزایید .
این غذا دارای 1100 کیلو کالری انرژی است که در صورت تقسیم کردنش به عدد 4 به هر نفر تقریبا 250 کیلو کالری خواهد رسید البته همراه شدن این غذا با برنج میزان انرژی دریافتی را به 400 کیلو کالری خواهد رساند .

همراه این غذا
همراه اصلی این خورش ، برنج است که بهتر است به صورت کته میل شود . برای افزایش فیبر غذایی نیز خوردن سالاد سبزیجات تازه به همراه یک لیوان دوغ کم نمک و کم چرب برای هر نفر می تواند کامل کنندۀ مناسبی برای این وعدۀ غذایی باشد . البته یک پیش دستی سبزی خوردن نیز همراه غذایی مطلوبی است که عادت به خوردنش بهبود دهندۀ وضعیت تغذیه است .

اگر اضافه وزن دارید
این غذا به دلیل فیبر زیادش به شما توصیه می شود . البته چه بهتر که آن را کم روغن بپزید ، به نحوی که سبزی ها را در حداقل روغن سرخ کرده و با مقدار محدودی از برنج آن را میل کنید . در ضمن ، جایگزین کردن سینۀ مرغ به جای گوشت قرمز هم به کاهش میزان کالری دریافتی کمک می کند .

اگر فشار خون دارید
به جای نمک ، به خورش تان آب غورۀ تازه اضافه کنید . به این ترتیب ، میزان نمک مصرفی غذایتان کم می شود . البته همراه کردن این غذا با یک لیوان آب گریپ فروت نیز به کنترل فشار خون شما کمک می کند که در صورت عدم تمایل ، آب پرتقال نیز گزینه ای مناسب به حساب می آید .




نوش جان




فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی
کد مشاور : 2270

نقش زيبايي زن در ازدواج موفق

با سلام
پسري 26 ساله هستم و با دختري 22 ساله كه در بيشتر زمينه ها تفاهم داريم، 5 جلسه صحبت كرده ام. در اين 5 جلسه موضع من نسبت به ظاهر ايشان خنثي است و نه زشت و نه زيبا هستند و به نظر من زيبايي 50 درصدي دارند. زماني كه براي بار اول و تصادفي نگاهم به افراد زيبا مي افتد، تقريبا تحريك مي شوم.
من آدم مذهبي هستم و نگاه كردن و مقايسه بعد از ازدواج را جايز نمي دانم، اما ترس من از اين است كه اگر پس از ازدواج با اين خانم چنين اتفاقي بعد از ازدواج براي من بيفتد و با نگاهي به طور تصادفي تحريك شوم، آيا از ازدواجم احساس خسران و ضرر نخواهم كرد؟ در واقع با توجه به اين كه اكنون به عامل ظاهر و زيبايي اين قدر اهميت مي دهم، آيا اين اهميت را در آينده و زندگي مشترك نيز خواهم داشت يا نه و آيا نگرش من نسبت به زيبايي قابل تعميم به آينده نيز خواهد بود؟
در نهايت با توجه به توضيحاتي كه عرض كردم، آيا چنين ازدواجي را توصيه مي فرماييد؟
با تشكر

پاسخ مشاور
با سلام
ايميل شما بدست ما رسيد و در حدي كه سوالات شما را درك كردم مي توانم آن را به 2 بخش تقسيم كنم يكي نگرش شما به موضوع زيبايي و ديگري تاثير فعلي زن زيبا بر شما
در خصوص نگرش ، اصولا نگرش چيزي است كه آگاهانه تغيير پيدا مي كند و وقتي نگرش شما به يك موضوع از نوع خاصي است البته تا پايان عمر و تا زماني كه خود شما نخواهيد ثابت است و تغيير ندارد بنابراين اگر زيبايي براي شما يك ركن مهم و خيلي اساسي در ازدواج است به آن اهميت بدهيد چراكه به نگرش خودتان ارزش مي دهيد و طبعا نديده گرفتن ارزشها سبب سرخوردگي مي شود.
اما اينكه در حال حاضر حين توجه به افراد زيبا ،تحريك مي شويد تا حدي طبيعي است چون شما فردي هستيد كه تجربه رابطه با غير همجنس را نداشته و دست نخورده هستيد و اين خود به خود سبب برانگيختگي سيستم هورموني شما و تحريك غريزه جنسي شما مي شود ولي 6 ماه پس از ازدواج و برقراري روابط گوناگون با يك فرد مونث اين هيجانات فروكش مي كند. در نهايت اينكه شما در آينده از ازدواج خود احساس خسران خواهيد كرد يا نه تا حد زيادي به انتخاب امروزتان و روراست بودن با احساساتتان بستگي دارد
و آخر اينكه هيچ مشاوري با اين چند جمله ، نمي تواند ازدواجي را تاييد يا تكذيب كند.
شاد باشيد و شادكام
دكتر سخاوتي

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

خودمان را دوست داشته باشيم


.....تلفنم زنگ زد،گوشي رو برداشتم.صدايي مضطرب و لرزان به من سلام كرد...من يك زن 50 ساله هستم كه 3 فرزند دارم و هميشه درگير مشكلات با همسرم بوده‌ام.ميخواستم با شما صحبت كنم تا كمي آروم بشم.

سلام كردم و گفتم: ميتونم اسم كوچيكتون رو بپرسم؟

بله، من زيبا هستم.

زيبا جان لطفا يك مقدار بيشتر در مورد مشكلت با همسرت توضيح بده،چه‌چيزي اينقدر تو رو رنجونده؟

(با همان صدايي كه مي‌لرزيد گفت)من هميشه عاشق همسرم بودم،از ابتداي ازدواجمون هميشه از لحاظ مالي و معنوي حمايتش كردم و مقدار سرمايه‌اي كه داشتم در اختيارش قرار دادم تا كارو باري براي خودش دست‌وپا‌ كرد‌،حتي تونست يك خونه بخره.اما هيچوقت قدر محبتهاي من رو ندونست.(زيبا گريه مي‌كرد و‌من كمي صبر كردم تا آروم بشه و صحبتش رو ادامه بده)

زيبا جان همسرت چه‌كارهايي كرده كه تو احساس كردي قدر لطف تو رو ندونسته؟

من هميشه حواسم بهش بود،مرتب و آريش‌كرده توي خونه مي‌گشتم وحتي در رابطه جنسي هم فقط به فكر لذت بردن همسرم بودم نه خودم.حدود 2سال پيش متوجه شدم با خانم هاي ديگري ارتباط داره و زمانيكه ازش مي‌خواستم توضيح بده به من بي‌احترامي مي‌كرد و مي‌گفت كه به تو ربطي نداره.حتي بچه‌ها هم به پدرشون انتقاد كردن ولي اون به حرف ما اهميتي نداد.

از زماني كه ازدواج كردين و شروع رابطتون برام بگو،اون اوايل چه درگيري‌هايي با هم داشتين؟

اون زمان به خاطر خانواده همسرم خيلي مشكل داشتيم، از لحاظ فرهنگي از ما پايينتر بودن و تو زندگي ما دخالت مي‌كردن،ولي من هميشه به روي خودم نمي‌آوردم و به عنوان يك عروس خوب همه كار براشون انجام دادم.

زمانيكه از طرف خانواده همسرت ناراحت و دلگير مي‌شدي،عكس‌العمل همسرت چي بود؟

از خانوادش دفاع مي‌كرد و هيچ حقي براي من قائل نبود.

يك نمونه از برخوردهاي خانواده همسرت كه باعث ناراحتي تو شد رو برام بگو؟

مثل اينكه،برادرشوهر من آدم چشم‌پاكي نبود و به من پيشنهاد رابطه داد،وقتي كه به همسرم گفتم، با من دعوا كرد و پشت برادرش رو گرفت.هرچي كه گذشت من محبتم ‌رو به شوهرم بيشتر كردم و اون از من دورتر شد.من نميدونم با اين همه آزاري كه ديدم كه حتي تا خيانت هم پيش رفت چرا هنوز دوستش دارم(اين حرفها رو در حاليكه صداش مي‌لرزيد مي‌گفت،انگار بغضي داشت كه بايد جايي خالي مي‌شد)

زيبا جان تو همسرت رو دوست داري و براي اين دوست داشتن همه كار كردي،ولي اون بدترين جوابها‌ رو به تو داد،فكر مي‌كني چرا اينطور شد؟

نميدونم ولي فكر مي كنم اگر اينقدردوستش نداشتم و بهش محبت نمي‌كردم اينطوري نمي‌شد.

من حرفت رو به نوع ديگه‌اي بازگو مي‌كنم و تو نظرت رو در موردش بگو،آيا واقعيت اين نيست كه تو بخاطر اينكه همسرت رو راضي نگه داري،آنقدر از خودت،دوست داشتن خودت و خواستهات گذشتي كه زيباي واقعي رو يادت رفت؟

(وقتي اين حرف رو زدم، انگار همون بهانه‌اي بود ‌‌كه زيبا مي‌خواست تا هق هق گريه كنه و بغضش تركيد.سكوت كردم و گذاشتم كمي آروم بشه)در حاليكه گريه مي‌كرد گفت:حرف دلم رو زديد.

اينكه تو با همسرت دچار مشكل شدي و بايد حل بشه مسئله‌اي هست كه در حال حاضردر درجه دوم قرار داره و بايد همزمان حل بشه،اما در درجه اول بايد ببينيم كه زيباي واقعي كيه و چه خواسته‌هايي داره؟و چطور بايد با خودش آشتي كنه و خودش رو دوست داشته باشه.

شما درست مي‌گين، من براي خودم هيچ ارزشي قائل نشدم و خودم رو فراموش كردم، فقط مي‌خواستم كاري كنم كه شوهرم راضي باشه حتي به قيمت فدا كردن خودم.

اين كار تو باارزش،اما مثل اين مي‌مونه كه همسرت هميشه جلوتراز تو سريعا حركت كرده و تو هميشه دنبالش دويدي،همسرت مي‌دونه هرچه قدر تند بره باز تو پشت سرش حركت مي‌كني. گاهي لازم كه تو حركت نكني و همسرت بايسته و به پشتش نگاه كنه و ببينه كه تو نرفتي و مجبور بشه چند قدم به عقب برگرده،شايد تو هيچوقت اين فرصت رو به شوهرت ندادي كه به سمت تو بياد.درصورتي كه رابطه زناشوييي يك جاده دوطرفه است كه هر دوطرف بايد خواسته‌هايي داشته باشندو در كنار هم حركت كنند تا به صورت متعادل نيازهاشون برطرف بشه.

زيباي عزيزم ما با رفتارهامون فرياد مي زنيم و به ديگران اعلام مي كنيم كه چگونه با ما رفتار كنند.

در آخر قرار شد زيبا با برنامه‌هايي كه گرفت روي دوست داشتن خودش كار بكنه و به موازات اون،رفتاري متعادل با همسرش داشته باشه.

با آرزوي زندگي زيبا براي شما

مشاور روانشناسي: مريم ناهيدي

كد مشاور: 2520

هندوانه ویاگرای طبیعی !!!


به تازگی مشخص شده است که هندوانه می تواند نقش درمانی داروی ویاگرا را انجام دهد . این خاصیت بخاطر داشتن آمینواسیدهایی است که در هندوانه وجود دارد . بدانید که به طور کلی اغلب میوه های تابستانی از جمله هندوانه سرشار از آمینواسیدی به نام سیترولین است که باعث گشاد شدن رگ های خونی می گردد . یعنی همان کاری را انجام می دهد که داروی ویاگرا انجام می داد . چون اولین بار از ویاگرا برای باز کردن عروق بیماران قلبی استفاده می شد و بعدا به طور تصادفی متوجه شدند که مصرف این دارو باعث بهبود عملکرد جنسی در مردان هم می شود و به همین جهت از ویاگرا برای درمان عدم توانایی نعوظ و ناتوانی جنسی استفاده می شود . سیترولین موجود در هندوانه در بدن تبدیل به آمینواسیدی دیگر به نام آرژنین شده که خود این ماده از پیش سازهای اکسید نیتریک است و اکسید نیتریک ماده ای است که باعث گشاد شدن رگ های خونی می شود . البته قبلا بر این اعتقاد بودند که سیترولین بیشتر در پوست هندوانه است ، اما مطالعات اخیر نشان می دهد که این ماده بیشتر در بخش خوراکی این میوه می باشد . پس هندوانه میوه ای مناسب جهت اوج لذت جنسی در روابط زناشوئی می باشد .
همچنین هندوانه رقیق کنندۀ خون و تصفیه کنندۀ آن و مفید برای فشار خون بالاست . دارای آب زیاد می باشد و مقدار ادرار را افزایش می دهد . مفرح و شادی بخش است . در رفع تب ها بسیار مفید است و مغز تخم آن به هضم غذا کمک و سینه را نرم می کند
توجه :
بهترین زمان خوردن هندوانه بین دو غذاست که غذای قبلی هضم شده باشد ، خوردن آن بلافاصله پس از غذا یا ناشتا بسیار مضر است و در هاضمه اختلال ایجاد می کند . در زمان تشنگی شدید و گرمای زیاد هوا نباید هندوانه خورد .
شاد باشید
فرناز زرساز مشاور تغذیه
تماس : 9092301919 کد مشاور : 2270