شايد در روز چند بار با اتوبوس، مترو يا تاکسي در سطح شهر تردد کرده باشيد و بدون توجه به افراد و واکنشهاي آنها در برابر رخدادها و وقايع اطراف از کنار آنها گذر کنيد...
ولي نکته قابلتوجه آن است که اگر کمي بيشتر تامل کنيد، ميبينيد که گرههاي ابروي شهروندان و چروکهاي اطراف چشمشان بيشتر از گذشته شده و اين در حالي است که به گفته روانپزشکان ابتلا به اختلالاتي از قبيل افسردگي و اضطراب در تهران بيشتر در سنين ?? تا ?? سالگي بروز پيدا ميکند. از طرفي نتايج يک نظرسنجي در تهران نشان ميدهد كه ?? درصد افراد اغلب شاد، ?? درصد گاهي شاد و گاهي غمگين و ?? درصد هميشه غمگين هستند.
مدتي پيش سرپرست سازمان بهزيستي از تدوين برنامههاي پيشگيري از آسيبهاي رواني در جامعه خبر داد و چند روز بعد وزير بهداشت اعلام کرد: «بهطور کلي هر طبقه نسبت به طبقه پايينتر خود از وضعيت سلامت بهتري برخوردار است.»
دکتر مرضيه دستجردي با بيان اينکه يک شيب اجتماعي در وضعيت سلامت جامعه وجود دارد که از بالا به پايين و طيف اقتصادي- اجتماعي در حرکت است، افزود: «اين شيب همه ابعاد سلامت را شامل ميشود.»
اين صحبتها در شرايطي از طرف مسوولان وزارت بهداشت و سازمان بهزيستي مطرح ميشود که پيش از اين هشدارهاي مختلفي از سوي کارشناسان و جامعهشناسان در رابطه با فراگيرشدن آسيبهاي رواني در جامعه ارايهشده و به نظر ميرسد با توجه به شواهد و قراين موجود اين هشدارها به واقعيت نزديکتر شده است. مهمترين ديدگاه موجود در رابطه با آسيبهاي رواني در جامعه هم اين است که با گسترش شهرنشيني و متعاقب آن اختلاف بين نسلها از يکديگر، بخش زيادي از مردم با هجوم روزمره انواع عوامل فشارزا و درحقيقت استرسآور مواجه هستند و هرکس بهگونهاي مثبت يا منفي در برابر اين عوامل واکنش نشان ميدهد.
15 درصد افراد جامعه اختلال رواني حاد دارند
رييس انجمن علمي مددکاري ايران در واکنش به صحبتهاي ايراد شده توسط وزير بهداشت و سرپرست سازمان بهزيستي گفت: «آسيبهاي رواني به رفاه اجتماعي و زيرساختهاي زندگي افراد همانند ازدواج و تشکيل خانواده بستگي دارد و پيشگيري از اين نوع آسيبها بهدليل گستردگي آن در کشور در حيطه فعاليتهاي بهزيستي نيست.» دکتر مصطفي اقليما افزود: «طبق يک مجموعه آماري و تحقيقات انجام شده در حال حاضر بيش از 85 درصد مردم در آستانه آسيبهاي رواني قراردارند که براساس اين تحقيق 10 تا 15 درصد آنها دچار اختلالات رواني حاد و مابقي افراد دچار مساله و مشکلات مختلفي از جمله پريشاني و افسردگي هستند.» وي ضمن تشريح علل و عوامل افزايش آسيبهاي رواني در جامعه ادامه داد: «فشارهاي رواني ناشي از اختلافات خانوادگي، دزدي، فساد و موادمخدر است و عامل مهم و اثرگذار بيکاري در افزايش اين نوع از آسيب موثر است و تا زماني که در جامعه بيکاري وجود دارد فساد هم ريشهکن نخواهد شد و همين بيکاري باعث ازهم پاشيدهشدن خانوادهها و گرفتار شدن جوانان در بحراني از آسيبهاي رواني ميشود.» اقليما، يکي ديگر از دلايل اصلي ناتواني در مهار آسيبهاي رواني را وجود نيروهاي غيرمتخصص در سازمانها دانست و تصريح کرد: «قرارگرفتن نيروهاي غيرمتخصص در پستهاي سازماني به مجموعهاي بحرانساز تبديل شده است که نمونههايي از اين موارد در برخي سازمانهاي اجتماعمحور وجود دارد.»
ابهام در تعريف آسيبهاي رواني
در عين حال، مدير سابق اداره سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت در گفتوگو با سلامتيران گفت: «اين روزها شاهد هستيم که هزاران نفر بر اثر مشکلات روانپزشکي از جمله کشمکشهاي خانوادگي، روانشناختي و اجتماعي به پزشک و متخصصان روانشناسي مراجعه ميکنند و اين در حالي است که بهعلت کثرت مراجعهکنندگان، پزشکان هم مهارت و ابزاري جز دارو، نسخه و گوش دادن به مشکلات مراجعهکنندگان خود ندارند.» دكتر محمدباقر صابري زفرقندي افزود: «بسياري از پزشکان در برابر سيل عظيم مراجعهکنندگان و بيماريهاي ناشناخته روانشناسي در عصر حاضر خستهانر و به ناچار به تسکين دارويي بسنده ميکنند. نبود برنامه مشخص براي آسيبهاي رواني در جامعه از يک طرف باعث سردرگمي پزشکان و از سوي ديگر باعث مشکلات عمدهاي براي مردم در ابعاد فردي، گروهي و اجتماعي ميشود.» وي ادامه داد: «از زماني که کاربرد واژههايي نظير آسيبهاي رواني و مشکلات روانشناختي در جامعه بيشتر از گذشته مورد توجه قرارگرفت، افکار و ذهنهاي پريشان، تعابير اشتباهي همچون «مشکلات رواني حاد» و« ديوانگي» را براي اين موضوع بيان ميکنند. درصورتي که منظور از آسيبهاي رواني هرگونه اختلال و پريشاني فکري، اعتقادي و مذهبي است که فرد را در مقاطع مختلف زماني دچار تنزل و درماندگي ميکند که اين موضوع افراد را در آستانه خطر آسيبهاي رواني قرار خواهد داد.» وي تصريح کرد: «نداشتن تعريف مشخصي از آسيبهاي رواني در جامعه، مشکلات را دو چندان کرده و با توجه به وضعيت موجود بايد منتظر خبرهاي تأسفباري در رابطه با افزايش اين نوع از آسيبها در جامعه باشيم.»
40 درصد تهرانيها مضطربهستند
از طرفي، فيروزه جعفري، روانپزشک و کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت نيز با اشاره به اينکه 40 درصد مردم تهران مضطرب و نگران هستند، اظهار داشت: «يکي از دلايل اين اضطراب، سرعت زندگي در پايتخت است.» وي افزود: «شهروند تهراني با توجه به حجم ترافيک و بافت شهري و تورم بايد چند برابر يک شهروند شهرستاني کار کند تا به خواستههاي خود دست يابد و اين سرعت موجب تعجيل در غذاخوردن، استراحت و تفريح شخص ميشود و در نهايت اضطراب و نگراني را به همراه دارد.»
جعفري ادامه داد: «به عقيده روانپزشکان با توجه به موج اضطراب و افسردگي در تهران، بهتر است در آب شهر داروهاي ضدافسردگي و اضطراب ريخته شود چرا که اکنون اين اضطراب و نگراني به موضوعي عادي تبديل شده است.»
اين کارشناس اداره سلامت وزارت بهداشت تصريح کرد: «البته جوان بودن شهروندان تهراني ميتواند يکي از دلايل اضطراب در جامعه باشد ولي نبايد از آمار 21 درصدي اضطراب و افسردگي در کشور به راحتي گذشت.»
بار بالاي بيماريهاي رواني در کشور
معاون درمان وزارت بهداشت نيز با بيان اينکه بار بيماريهاي رواني در کشور بالاست، اظهار داشت: «بيماريهاي رواني بار دوم بيماريهاي زنان و بار سوم بيماريهاي مردان ايراني را تشکيل ميدهد و به نظر ميرسد بايد تختهاي بيشتري به اين موضوع اختصاص دهيم.»
دکتر حسن اماميرضوي با اشاره به بخشنامهاي که براي تخصيص 10 درصدي تختهاي بيمارستانهاي عمومي به تختهاي روانپزشکي تصويب شد، افزود: «قرار شد در مدت يک سال هر بيمارستان عمومي به ميزان 50 درصد اين قانون را اجرا نكند که اگر به اين جايگاه نرسد درجه ارزشيابي آنها يک درجه تنزل مييابد.» وي ادامه داد: «در حال حاضر تعداد تختهاي روانپزشکي اختصاصي 7 هزار و 90 تخت و تعداد تختهاي روانپزشکي موجود در بخشهاي بيمارستانهاي دولتي هزار و 710 تخت است.»
منبع: هفته نامه سلامت
منبع: هفته نامه سلامت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر