۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

هراس از فضای باز


پرسش : زنی 29 ساله و خانه دار هستم .همسرم راننده است و یک دختر 8 ساله دارم . به تازگی وقتی از خانه به تنهایی و یا با دخترم بیرون می روم ,دچار تپش قلب شدیدی می شوم و دلم می خواهد هرچه زودتر به خانه ام بر گردم . این حالت وقتی که همراه مادر یا خواهر بزرگترم هستم به من دست نمی دهد . به همسرم این حالت خودم را گفته ام , ولی او خیلی جدی نمی گیرد و می گوید از چی می ترسم و بیرون که ترس ندارد . به خانواده همسرم هم نمی توانم بگویم , چون می ترسم بگویند که مشکل روانی دارم و یا به دخترم تلقین کنند که مادرش مشکل روانی دارد . من حتی این موضوع را به مادر یا خواهرم هم نگفته ام . ناگفته نماند که من سابقه ناراحتی های اضطرابی دارم .و ناراحتی های گوارش زیادی هم داشته ام که دکترها علت آن را استرس شدید من می دانستند .
در این حالت به شدت احساس نگرانی می کنم . گاهی فکر می کنم چیزی نمانده که بمیرم . افکار درباره مرگ خیلی به ذهنم می رسد . نمی دانم چکار کنم ؟ نزد کدام متخصص بروم ؟

پاسخ : سلام . با توجه به سابقه ناراحتی های اضطرابی شما , به احتمال زیاد این بار هم دچار حملات اضطرابی شدید از نوع هراس شده اید . حالات اضطرابی می تواند تغییر شکل بدهد .به شکل ناراحتی های جسمانی , روان تنی ,هراس و...
می گویید که این حالت شما وقتی با مادر یا خواهرتان هستید ,کمتر می شود . علت آن شاید احساس امنیت کردن درکنار آنان است .مثل کودکی که در کنار بزرگترها احساس امنیت می کند . شما از گفتن ناراحتی خود به فامیل همسرتان هراس دارید , چون نگران برچسب زدن آنها به ناراحتی خود هستید و همسرتان هم مساله شمارا جدی نمی گیرد .اما خودتان موضوع را جدی بگیرید وهرچه زودتر با یک فرد نزدیک , مثل خواهر بزرگ تان موضوع را مطرح کنید ,تا حداقل یک نفر حالات شما را بفهمد .و از همه مهمتر باید به یک روانپزشک مراجعه کنید . به احتمال زیاد ,نیاز به درمان دارویی دارید , ممکنست این حالات شما شدت پیدا کند و ترس از فضای باز شدید تر شود و شما باید تحت مشاوره های روانشناسی هم قرار گیرید, تا هم علت های اصلی اضطراب و احساس عدم امنیت شما مشخص شود , و هم این حالات اضطرابی با شدت بیشتر و با تغییر شکلی دیگر در شما بروز پیدا نکند .
مشاور : هایده ناصحی نژاد
کد مشاور 3120

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر