هدف از تعليم و تربيت بايد آماده كردن كودكان براي زندگي باشد. براي اين منظور لازم است توجه و علاقهمندي آنها را به مطلب يا موضوعي جلب نمائيم. فرهنگ در اين مورد موفق نبوده است. آموزشهاي امروز، سياست و اقتصاد حاكم بر جهان، ما را به طرف جنگ ميكشاند.علم پزشكي نتوانسته است بيماري را از بين ببرد. اگر بخواهيم دقيقتر فرهنگ حاكم بر جهان را بررسي كنيم، بد نيست قبل از هر چيز چند سوالي از خود كنيم.
چرا انسان بيشتر از حيوانات دچار بيماري ميشود؟ چرا اين قدر خودكشي زياد شده؟ و...والدين در خانه، دائم كودك را وادار ميكنند چيزي ياد بگيرند. وقتي كودك ميخواهد، خودش قطار برقي را كه به او هديه دادهاند به كار اندازد، فوراً يك نفر خود را جلو مياندازد و به او طرز كارش را ياد ميدهد. وقتي او ميخواهد به چيزي دست بزند فوراً او را از اين كار منع ميكنند. بايد متوجه باشيم، هرباري كه چگونگي طرز كار وسيلهاي را بدون درخواست خود كودك به او بياموزيم و امكان ندهيم خودش آن را كشف كند، در واقع شادي زندگي، شادي كشف كردن، شادي پيروزي بر مانع را از او دزديده و به او اين احساس را تلقين كردهايم كه او موجودي ضعيف و وابسته به كمك ديگران است. وقتي اين همه دانشجويان بيتفاوت را ميبينيم كه بدون علاقه به رشته درسي خود پس از پايان تحصيلات، آموزگاران و دبيران متوسط، پزشكاني بد و حقوقداناني بيصلاحيت ميشوند. به خود ميگوييم، شايد اگر آنها در انتخاب رشته تحصيلي خود آزاد بودند ممكن بود تعميركاراني خوب، معماراني عالي و وظيفهشناس ميشدند. در تمامي كشورهاي جهان، مدارس براي آموزش جوانان ساخته شدهاند ولي بهترين كلاسها و بهترين وسايل آزمايشگاهي در مدارس نخواهند توانست مشكلات عاطفي و اجتماعي كودكان را كه بر اثر فشارهاي غيرضروري براي فراگيري دروس توسط معلمان، پدران و مادران و اجتماع بر آنها وارد ميشود حل كرده و از بين ببرند.
چرا انسان بيشتر از حيوانات دچار بيماري ميشود؟ چرا اين قدر خودكشي زياد شده؟ و...والدين در خانه، دائم كودك را وادار ميكنند چيزي ياد بگيرند. وقتي كودك ميخواهد، خودش قطار برقي را كه به او هديه دادهاند به كار اندازد، فوراً يك نفر خود را جلو مياندازد و به او طرز كارش را ياد ميدهد. وقتي او ميخواهد به چيزي دست بزند فوراً او را از اين كار منع ميكنند. بايد متوجه باشيم، هرباري كه چگونگي طرز كار وسيلهاي را بدون درخواست خود كودك به او بياموزيم و امكان ندهيم خودش آن را كشف كند، در واقع شادي زندگي، شادي كشف كردن، شادي پيروزي بر مانع را از او دزديده و به او اين احساس را تلقين كردهايم كه او موجودي ضعيف و وابسته به كمك ديگران است. وقتي اين همه دانشجويان بيتفاوت را ميبينيم كه بدون علاقه به رشته درسي خود پس از پايان تحصيلات، آموزگاران و دبيران متوسط، پزشكاني بد و حقوقداناني بيصلاحيت ميشوند. به خود ميگوييم، شايد اگر آنها در انتخاب رشته تحصيلي خود آزاد بودند ممكن بود تعميركاراني خوب، معماراني عالي و وظيفهشناس ميشدند. در تمامي كشورهاي جهان، مدارس براي آموزش جوانان ساخته شدهاند ولي بهترين كلاسها و بهترين وسايل آزمايشگاهي در مدارس نخواهند توانست مشكلات عاطفي و اجتماعي كودكان را كه بر اثر فشارهاي غيرضروري براي فراگيري دروس توسط معلمان، پدران و مادران و اجتماع بر آنها وارد ميشود حل كرده و از بين ببرند.
هدی صادقی كارشناس ارشد روانشناسي
شماره ی تماس 9092301919
کد 2380
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر