۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

درمان ازدواج

تجربه نشان داده است كه زوجيني كه براي درمان مراجعه مي­كنند به 4 دسته مختلف تقسيم بندي مي­شوند:
  1. زوجيني كه با هم تفاهم ندارند، اما مايل به طلاق هم نيستند. اين گروه شامل كساني است كه روابط آنها ويرانگر است يا ايفاي نقش آنها به نحو رضايت­بخشي اجرا نمي شود.
  2. گروه دوم زوجيني هستند كه سالهاي سال به خوبي و خوشي با يكديگر زندگي كرده­اند، تا اينكه ناگهان يكي از زوجين رابطه­اي ناشروع يا تكانشي برقرار مي­كند. نتيجه حائز اهميت به دنبال اين موارد، آشوب و اغتشاش خانوادگي ناشي از اين موضوع نيست، زيرا اين مورد الزاماً نمي­تواند مسئله­اي رواني باشد، بلكه تأثير مهم ، آغاز اختلالي روحي است كه معمولاً به صورت حسادت وسواسي ظهور مي­كند.
  3. زوجيني كه به تازگي از يكديگر طلاق گرفته­اند ولي مايل به آشتي هستند.
  4. زوجيني كه يكي از طرفين يا هر دوي آنها به دنبال اين موضوع هستند كه درمانگر را صرفاً آلت دست قرار داده و با راه انداختن يك جور بازي و بيان اين مطلب كه « من هرچه توانستم سعي كردم اما نشد» با وجدان راحت از هم طلاق بگيرند.

اهداف درمان ازدواج­ها توسط تحليل تبادلات،‌طبيعتاً ازساختار اوليه قرارداد ازدواج سرچشمه مي­گيرد. مقصود از درمان،حفظ قرارداد مي است كه در عين حال به طرفين نيز امكان داده مي­شود تا حداكثر لذت را از قراردادهاي رابطه خود كسب كنند. تعبير اين هدف براي بيماران بدين شكل است كه رابطه­ها و بازي­هاي موجود در هر ازدواج بايد از حالت اجباري و وسواسي درآمده و به صورت انتخابي درآيند، تا عناصر ويرانگر يا مضر حذف گردند. پس از انجام اين مهم، اين امكان وجود دارد كه زن و شوهر ديگر علاقه­اي به يكديگر نداشته باشند. در اين صورت است كه هريك ازطرفين تصميم مي­گيرد كه مايل به ادامه زندگي زناشويي هست يا خير.
دكتر امير سخاوتي
پزشك و كارشناس ارشد بهداشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر