1- خاموشی انتخابی: محیط مساعد، موجبات تعادل عاطفی و روانی کودک را که عامل مهمی در رشد تکلم و زبان وی به شمار می آید، فراهم می سازد. فقدان تعادل عاطفی که عمدتا ماحصل کشمکشها و ناکامیهای مختلف می باشد، سبب ایجاد تشویش و اضطراب در فرد می گردد و تکلم عادی را به طرق مختلف، مختل می کند. گاهی فشار والدین برای تکلم درست به کودکانی که اشکالات شنوایی ندارند، سبب طرد تکلم در آنان می شود. این واکنش تطابقی در حقیقت طغیان کودک را نسبت به اصرار و فشار والدین نشان می دهد. لب فرو بستن یا طرد تکلم در این گونه کودکان هیچگاه کامل نیست و در مواقع ضروری به خوبی صحبت می کنند. در مدارس ابتدایی، خاموشی اتتخابی بسیار شایع است، بدین معنی که کودک با برخی از معلمین یا بعضی از دوستانش صحبت می کند، اما با کسانیکه از نظر اخلاقی و رفتاری شبیه والدین او هستند، حرف نمی زند و در برخی از موارد کودک با اشیاء به خوبی رابطه برقرار کرده و با آنها صحبت می کند در حالی که با انسانها سخن نمی گوید. برای بر طرف کردن خاموشی انتخابی در کودک باید ضمن مشاهده دقیق رفتارهای او در موقعیتهای مختلف و نیز اجرای آزمونهای لازم برای بررسی وضعیت ذهنی و جسمی کودک و ایجاد تغییرات مطلوب در آن استفاد ه کرد و بهتر است بر مسأله تکلم کودک به طور مستقیم تأ کید نشود.
2- تکلم کودکانه: برخی از والدین با توجه بیش از حد به نیازها و خواسته های کودک و یا با تقلید گفته های کودکانه وی، باعث تقویت تکلم کودکانه در او می شوند. افراط والدین در ادامه این گونه اعمال سبب می شود که شرایط محیطی لازم جهت تکلم صحیح کودک فراهم نگردد. برای مثال، کودکی که کلمه آشپزخانه را "آپخانه" بیان می کند و اطرافیان به جای اصلاح تکلم وی، خود نیز به تقلید از او می پردازند، امکان یادگیری تلفظ درست کلمه را از وی دریغ می کنند. این نوع تکلم تا تغییر و اصلاح شرایط محیطی ادامه خواهد داشت.
3- لکنت زبان: لکنت زبان اختلالی است که به طور موقت یا دایمی و به طور غیر ارادی با تکرار و تردید در ادا و تلفظ کلمات و سیلابها بوجود می آید بدون ایکه اختلال عضوی یا فلجی در کار باشد. در لکنت زبان جریان فکر طبیعی است و نوشتن اصلا اختلالی ندارد، فقط به علت انقباض غیر عادی عضلانی در دستگاههای محیطی، تکلم کلمه درست بیان نمی شود. لکنت زبان در همه سنین مشاهده شده ولی معمولا در 5/3تا4 سالگی به علت رشد سریع فرهنگ لغات، در سنین ورود به مدرسه به علت اضطراب ، ترس از محیط مدرسه و اشخاص جدید، جدا شدن از مادر و بالاخره در سنین بلوغ به علت تغییرات سریع هورمونی، بیولوژیک و روانی بیشتر دیده می شود. عقیده بر این است که شایعترین دوره ابتلاء به لکنت بین 3تا 7 سالگی است. لکنت زبان در پسرها 3 تا 4 برابر بیشتر از دختران است. دخترها به علت رشد سریع و کنترل بهتر حرکات و همچنین زود صحبت کردن، کمتر به لکنت زبان دچار می شوند. اختلالات خانوادگی، داشتن پدر و مادر وسواسی و کمال جو که مرتب کودک را سرزنش و حتی تنبیه می کنند تا کارهایش را به طور مرتب انجام داده و کلمات را به طور صحیح بیان کند از علل مهم لکنت زبان به شمار می رود. بایستی اذعان داشت که هیجان زدگی مفرط، حساسیت بیش از حد در برابر وقایع و اتفاقات، خودپنداره ضعیف، تردیدها و وابستگی شدید از خصوصیات روانی افراد مبتلا به لکنت زبان است. لذا با تقویت شخصیت فرد و رها ساختن وی از هراسها، تردیدها و اضطرابهای بی دلیل، می توان لکنت زبان وی را از بین برد. همچنین با کودک مبتلا به لکنت زبان باید طوری رفتار شود که گویی لکنت زبان ندارد. به عبارت دیگر باید به لکنت زبان او بی توجه بود. این روش از هیجان و اضطراب کودک می کاهد. روان درمانی انفرادی به طوری که کودک بتواند هیجان، تنفر، کینه و عناد خود را تخلیه کند بسیار مفید گزارش شده است. روان درمانی به صورت روان درمانی حمایتی و تقویتی و روش آرامش جسمی و روانی مخصوصا به علت اینکه عضلات سر و گردن بر اثر لکنت زبان دچار خستگی می شود، تنفس راحت ، آرام و کامل و همچنین استفاده از روش هیپنوز(هیپنوتراپی) بسیار مفید است.
انواع لکنت زبان
تا کنون سه نوع لکنت یا گرفتگی زبان به شرح زیر شناسایی شده است:
الف) لکنت زبان کلونیک: لکنت زبان کلونیک، عبارتست از تکرار تشنج آمیز یک واج یا هجا قبل از اینکه کلمه یا جمله ادا شود و یا ادامه یابد، برای مثال"آ آ آ آب بده" یا "ما ما ما مادربزرگ رفت".
ب) لکنت زبان تونیک: لکنت زبان تونیک عبارتست از حالتی که در آن عضلات گویایی به مدت چند ثانیه تا چند دقیقه از حرکت باز می ماند و این توقف مانع تکلم می شود و یا به اصطلاح زبان بند می آید و هنگامی که انقباض رفع می گردد ، تکلم با سرعت وشتاب به حالت انفجاری ادا می شود.
ج) مکرر گویی صرف یا تکرار صرف: از نظر بالینی تنها هنگامی می توان لکنت زبان را کلونیک خواند که لکنت حالت تکرار تشنجی یا شبه تشنجی داشته باشد. اما در همه موارد چنین نیست، به سخن دیگر نوعی تکرار وجود دارد که حالت کلونیک در مورد آن صدق نمی کند و می توان آن را مکرر گویی صرف نامید. مثلا از کودک پرسیده می شود که اسم تو چیست? جواب می دهد"به به به حسین" که لفظ تکراری اولیه کودک، هیچ نوع ارتباطی با مفهوم مورد نظرندارد.
رضا احمدی
کد مشاور: 3010
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر