پرسش:با سلام ...
دختری 25 ساله هستم و 4 ماه است که ازدواج کرده ام.متاسفانه در سن 13 سالگی به علت یک سری شرایط خاص و غفلت و اعتماد پدر و مادرم به آن مرد مورد سوءاستفاده یکی از اقوام قرار گرفتم.
بعد از آن حادثه تلخ تمام روابط فامیلی ما با آن شخص به طور کامل قطع شد و خوشبختانه من مورد حمایت شدید خانواده ام قرار گرفتم و کم کم با کمک پدر و مادرم آن حادثه را فراموش کردم.
اما حالا با وجود اینکه همسرم را بسیار دوست دارم و او در جریان همه زندگی من قرار دارد اما در روابط زناشویی بشدت دچار مشکل هستم و تمام آن خاطرات فراموش شده دوباره به من هجوم می آورند.
نمی خواهم زندگی خوبم دچار مشکل شود ولی نمی دانم چه کنم...
پاسخ:درود بر شما...
دوست عزیزم...در کنار تراژدی زندگیت و تمام درد و رنجی که در تمام آن سال ها متحمل شدی بسیار خوشحالم که کسی را یافتی که تا این اندازه آگاهی دارد که به انسان ها فارغ از مسائل نا خواسته پیرامون ارزش می نهد.
اما در مورد مشکل فعلی باید حضورا به روانشناس مراجعه کنی.پیشنهاد میکنم که بار اول تنها مراجعه کنی و با صلاحدید مشاورت و هر زمان که تشخیص داد با همسرت دوره را ادامه دهی.
تنها این را می توانم به تو عزیز بگویم که شاید مشکل از اینجاست که تو و پدر و مادرت تنها قصد فراموش کردن داشتید و از آنجایی که این امر غیر ممکن است اکنون و با بروز شرایطی که آن خاطرات را تداعی می کند ...ذهن تو آشفته می گردد و به طور قطع قادر به برقراری رابطه ای سالم و بدور از تنش نخواهی بود.
گاهی اتفاقاتی در زندگی ما می افتد و آن هنگامی است که ما باید با کمک متخصص بیاموزیم که آن ها را به عنوان یک واقعه تلخ در گوشه کنار قلبمان بپذیریم نه آنکه فراموش کنیم.
و در آخر به تو اطمینان می دهم که با کمک حرفه ای قادر به فائق آمدن بر این شرایط خواهی بود و جایی برای نگرانی نیست.
با آرزوی بهترین ها برای خانواده دو نفره و زیبای شما...
مشاور روانشناس:الناز گیوه چی
کد مشاوره:3170
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر