۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

به مناسبت روز طبیعت

سلام دوستان
فرا رسیدن 13فروردین و روز طبیعت را به همگی شادباش می گویم. آرزو می کنم امسال حضور در هر لحظه از زندگی را تجربه نمایید.

روزگاری سیاره زمین را کره ای متشکل از سنگ و آب می دانستند که تا دنیا دنیاست برای استفاده مهیاست. اما امروزه، آن را به دیده اکوسیستمی منحصربه فرد و آسیب پذیر می نگرند.

ما به گونه ای روزافزون پی می بریم که ازدیاد جمعیت، آلودگی ها، تغییرات جوی آب و هوا، کاهش یافتن منابع طبیعی کره زمین از ابعاد قابل توجه زیست محیطی است که این روزها موجب نگرانی عمومی جهانیان شده. همه ملت های جهان متوجه نیاز به ترک عملکردهای مخرب و جایگزینی توسعه پایدار یعنی رشد اقتصادی بدون وارد آوردن آسیب های جبران ناپذیر به محیط زیست شده اند.

شما حتماً می توانید با انتخاب ها و عملکردهای خود در بهبود وضعیت جهانیان مؤثر باشید. مشکلات زیست محیطی ممکن است آنقدر پیچیده جلوه نماید که به نظرتان برسد در این باره کمک چندانی از شما ساخته نیست. اما اگر شمار فراوانی از مردم تغییرات کوچک فردی به وجود آورند، درمجموع نتایج شگرفی بدست می آید.
بله! دنیا را می توان بهتر ساخت، کار آسانی نیست، اما همه ما باید نقش خود را در حفظ منابع طبیعی ایفا کنیم. طراوت زندگی از سخاوت طبیعت است. بیایید به خاطر زندگی به طبیعت احترام بگذاریم.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

زندگی لطیفه ای کیهانی است

آیا تا به حال توجه کرده ای که انسان تنها جانوری است که می خندد؟

آیا می دانستی که اگر آدم در همه وضعیتها قادر به خندیدن باشد، قدرت مقابله با آنها را نیز پیدا می کند و این مقابله، باعث رشد و بلوغ انسان می شود؟

خنده و گریه باهم هستند. اگر نتوانی بخندی، گریه هم نمی توانی بکنی. آنها جزئی از پدیده ای هستند که نمایانگر حقیقت و اصالت است.

خنده و گریه جزئی از حالت های خلقی و دماغی تو هستند، جزئی از حال و هوای درونی تو هستند که تو را غنی می کنند. ولی به تدریج و با گذر زمان، همه آن را فراموش می کنند. چیزی که در ابتدا طبیعی و خودانگیخته بوده، غیرطبیعی می شود. تو به کسی احتیاج داری که با سقلمه و سیخونک و قلقلک تو را به خنده وا دارد. فقط در این صورت است که می توانی بخندی. برای همین است که این همه لطیفه و جوک در دنیا ابداع شده است.

خنده مقداری انرژی از منبع درونی تو گرفته و آن را به سطح آورده و آزاد می کند. انرژی، خنده را همچون سایه تعقیب کرده و از طریق آن به جریان می افتد. وقتی از ته دل می خندی، طی آن لحظات در حالت مراقبه عمیق بسر می بری چون در این حالت، فکر متوقف می شود. غیرممکن است که آدم همزمان هم بخندد و هم فکر کند. اگر درحین خندیدن فکر کنی، خنده تو ظاهری خواهد بود.

خندۀ از ته دل، باعث ناپدید شدن ذهن می گردد. کل راه و روش مراقبۀ «ذن» این است که انسان را به حالت «بی ذهنی» برساند. خنده یکی از زیباترین راهها برای برای رسیدن به چنین وضعیتی است.

خندیدن گونه ای از آزادگی و وارستگی است. اگر اهل مراقبه باشی، زندگی تو سراسر بخشش می گردد. و تو هرآنچه را که می توانی ببخشی، می بخشی مانند عشق، تفاهم، همدردی، انرژی، ذهن، جان و هرچیز دیگر. هیچ لذتی بیشتر از لذت ناشی از بخشیدن و تقسیم کردن نیست. به همین دلیل است که مردم از دادن هدیه لذت می برند. این کار شادی محض به ارمغان می آورد حتی اگر هدیه از نظر مادی چندان باارزش نباشد.

خنده راه ارتباطی تو با تنها بخشی از دنیاست که از هوش بهره مند است؛ زیرا فقط آدمهای هوشمند هستند که می توانند بخندند. حیوانات هوش لازم برای این کار را ندارند. اما گاهی همین آدمها بقدری چیزها را جدی می گیرند که آن را تبدیل به مانعی بر سر راه خویش می نمایند.

زندگی آنقدرها جدی نیست. بیایید شوخی را جدی تر بگیریم. شوخی بهترین ویتامین روانی است.

مریم جهانبخش کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

به در بسته لگد نزنید!

با سلام خدمت همه دوستان
یک مثل قدیمی می گوید به در بسته لگد نزن. می دانید چرا؟ چون لگد زدن به در بسته دو پیامد به بار می آورد: یا پا می شکند، یا در. پس وقتی دری باز نمی شود آن را رها کن و از در پشتی وارد شو.

راهبردها ما را به هدف می رسانند. اگر راهبردی برای رسیدن به هدف کمک نکند باید آن را تغییر داد و راهبرد دیگری را جایگزین آن ساخت. این توانایی، که انعطاف پذیری شناختی نامیده می شود از عملکردهای لوب پیشانی مغز است.

اکنون به راهبرهای خود نگاهی بیندازید. کدام یک از آنها مؤثر بوده و شما را به هدف رسانده است؟ کدام یک مانع رسیدن شما به هدف شده است؟ و اگر برخی از آنها مؤثر نبوده، چرا از آنها دست برنمی دارید؟ آنها را رها کنید و راهبرد جدیدی را به کار گیرید. به عبارت دیگر، وقتی دری باز نمی شود از در پشتی وارد شوید.


مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

آیا ترس توهم است؟

زمانی که فیل های کوچک را تربیت می کنند طنابی به پاهایشان می بندند و آن را به تیرکی وصل می کنند که در داخل زمین محکم شده است. فیل های کوچک بارها تلاش می کنند که تیرک را از جا بکنند و خود را آزاد سازند، اما موفق نمی شوند و سرانجام زندانی بودن خود را می پذیرند. با گذشت زمان فیل ها بزرگ شده و توانایی دارند با یک ضربه خود را آزاد سازند اما این کار را نمی کنند! و ترجیح می دهند که زندانی باشند. چرا؟ به طور حتم فیل ها زندانی ذهن خود هستند و این توهم را دارند که قادر به آزاد کردن خود نیستند و به خاطر همین خیال باطل برای آزادی خود تلاش نمی کنند و تسلیم می شوند.

چه فکری شما را با طناب به یک تیرک متصل می کند؟ شما توانایی انجام خیلی از کارها را دارید اما چه چیز باعث می شود که نتوانید؟... به طور حتم «ترس». افکار گذشته باعث می شوند عاقلانه رفتار نکنید.

با ترس دوست باشید
چالش های زندگی مانند هدیه هستند همه ما روزانه فرصت های باورنکردنی زیادی داریم که می توانیم از آن ها درس بیاموزیم و ترس را بهترین معلم خود بدانیم. در آن صورت شاهد پیشرفت در زندگی خود خواهیم بود.

ترس این فرصت را به ما می دهد تا ذهن خود را پرورش دهیم، نگاه جدیدی به زندگی داشته باشیم و با اشتیاق بیشتر موارد بااهمیت را بشنویم و عملی سازیم.

با ترس می فهمیم که چگونه و کجا خودمان را محدود کرده ایم و می توانیم به دنبال راهی باشیم که قدرت جایگزین ترس شود.

دلیل ترس ما فکر به گذشته و نگرانی از آینده است. ترس، توهم و نقابی از ناراحتی ها و گرفتاری های گذشته است. هرچه بیشتر این نقاب را به چهره بزنیم از عشق و زیبایی دورتر خواهیم شد. دوست داشتن از قلب انسان ها پدیدار می شود و ترس از ذهن. نمی توان در یک زمان، عشق و ترس را باهم داشت. عشق مانند خورشید تابان همیشه هویداست، حتی زمانی که هوا طوفانی است بازهم دیده می شود.
این قلب است که به ما می آموزد هدیه هر تجربه را ببینیم، این قلب است که ترس را از بین می برد و به ما احساس امنیت می بخشد. زمانی که می ترسید، خودتان انتخاب کنید که چگونه جواب حالات خود را بدهید. می توانید هنگام ترس، دست راست خود را بر قلبتان بگذارید و نفس عمیقی بکشید، با این کار به آرامش خواهید رسید.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

هدف گزینی در سال جدید

سکون و آرامش نسبی روزهای آغازین هر سال، به دنبال دویدن های بی پایان پیش از آن، از شتاب انسانها می کاهد و به آنها این فرصت را می دهد که بنشینند و صفحات زندگی خود را در سالی که گذشت ورق زده و احیاناً به هر فصل آن نمره ای بدهند. برآیند این نمرات برای برخی افراد، رضایت بخش و برای عده ای شاید ناامید کننده باشد. اگر این عده از افراد به جای دست شستن از هدف، به عوامل مؤثر در کسب موفقیت بیندیشند و نقاط قوت و ضعف عملکرد خود را ارزیابی کنند، برای اهداف خود انگیزه و توانایی تازه ای کسب خواهند کرد.


پیدا کردن هدف های زندگی، گاهی ترس آور و گیج کننده است. و هدف گزینی صحیح مهارتی است که با تمرین و تلاش بدست می آید.

همراهان عزیزی که تا امروز خواننده صدای سلامت بوده اید! آیا هدف های خود را در سال جدید انتخاب کرده اید؟

هدف تان در مورد روابط تان چیست؟ چه نکاتی بهتر است، تقویت شوند؟ چه نواقصی بهتر است برطرف شوند؟ آیا خواهان روابط جدیدی هستید؟

هدف تان در مسایل مالی چیست؟ تنش های مالی شما چگونه برطرف یا کم خواهند شد؟

هدف تان در مسایل بهداشتی و سلامت جسمانی چیست؟ آیا تغذیه و خواب شما مناسب است؟ آیا ورزش می کنید؟ چه ورزشی مورد توجه و علاقه تان است؟

هدف تان در مسایل مربوط به بهداشت روانی چیست؟ آیا برای حفظ و ارتقاء سلامت روانی خود کاری انجام می دهید؟ آیا جهت مقابله با استرس های زندگی مهارت های لازم را دارید؟

هدف تان در امور فرهنگی و هنری چیست؟ آیا یادگیری یا ارتقاء یک کار هنری در برنامه زندگی تان وجود دارد؟ آیا یادگیری یا بهبود یک زبان خارجی جزء برنامه شما هست؟ کتابهایی که مایل به خواندن شان هستید کدامند؟

هدف تان در امور تحصیلی چیست؟ هدف تان در مورد مسایل شغلی چیست؟ اصلاً شغل ایده آل شما در آینده چیست؟ برای رسیدن به آن شغل چه مقدماتی بایستی فراهم گردد؟

هدف تان در حیطه تفریح و سرگرمی چیست؟ برای اوقات فراغت خود چه سرگرمی و تفریح خاصی برگزیده اید؟ برای آسایش، آرامش و نشاط خود چه تدابیری اندیشیده اید؟

حالا برحسب پاسخ های خود، اهداف تان را اولویت بندی کرده و برای رسیدن به هریک از آنها برنامه ریزی کنید. در تعیین و اجرای هدف های خود توجه به این نکات کلی ضروری است: کسب اطلاعات و دانش کافی در تعیین هدف_اولویت بندی هدف ها_ نگرش مثبت نسبت به هدف _ قابل سنجش و اندازه گیری بودن هدف_ واقع گرایی نسبت به هدف_ زمان بندی و تعهد نسبت به جزئیات و مراحل هدف_ تبدیل هدف های بزرگ به هدفهای کوچکتر و جزئی تر_ ثبت هدف های تعیین شده_ داشتن پشتکار و صبر و علاقه در مسیر اجرای هدف.

چنانچه تعیین و برنامه ریزی برخی هدف ها برای شما مشکل است، حتماً از مشاوران مجرب کمک بگیرید.

سرافراز باشید
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه

هفت سین سلامتی


  1. سبزه: مظهر سرسبزی و شادابی و غذای روح و اندیشه.
  2. سمنو: جوانه گندم و اثرات شفابخش آن.
  3. سیر: ضد ویروس با خواص داروئی و تغذیه ای، ضد قارچ و ضد باکتری.
  4. سنجد: حاوی ویتامینEوCو رنگدانه کاروتن با خاصیت ضد التهاب و حاوی کلسیم.
  5. سماق: محرک اشتها، مفید در دیابت و تقویت لثه.
  6. سیب: سرشار از اسیدهای آلی، ویتامین هایAوBوCو پتاسیم.
  7. سرکه: با خاصیت ضد میکروب و ضد قارچ و کاهنده کلسترول خون. به امید روزهایی شاد برای یکایک شما

آفرینش آرزوها یا حسرت خوردن برای آنها!

بسیاری از ما همگام با طبیعت، به دنبال تحول جدیدی در زندگی خود هستیم. هر سال در این زمان رویاهای زیادی در سر می پرورانیم ولی در تحقق بخشیدن به آنها چندان موفق نیستیم. اکنون پرسش این است که چگونه می توانم شادمانی و لذت موفقیت را لمس کنم؟ چگونه می توانم به رویاهایم تحقق بخشم؟ چگونه می توانم به جای حسرت خوردن برای آرزوها به آفرینش آنها اقدام کنم.
گام های زیر به شما کمک می کند تا رویاهایتان را به مرحله اجرا بگذارید و زندگی خود را خلق کنید:
  • موفقیت های سال گذشته خود را شناسایی کنید و قدر آنها را بدانید: وقت بگذارید و به 12ماه پیش بازگردید، به آنچه به دست آورده اید بیندیشید و آن را یادداشت کنید. حتی مواردی مثل : «من کمتر تلویزیون نگاه کردم، کمتر در محیط کارم آزار دیدم، ...» وقتی فهرستی ازکارهای انجام یافته دارید می توانید با شادمانی و غرور گاهی به آن نگاهی بیندازید.
  • آرزوهای خود را برای سالی که در راه است مشخص کنید: 3تا6 آرزوی خاص را که واقعاً خواهانش هستید مشخص کنید. سپس مقابل هر مورد جملات کوتاهی بنویسید که اگر به این آرزو برسید چه وضع و احساسی پیدا می کنید. تا جایی که می توانید حال خود را در آن وضع توصیف کنید. این نوشته را در نقطه ای قرار دهید که هر روز آن را مطالعه و مرور کنید.
  • گام های کلیدی را که باید ظرف سه ماه آینده برای رسیدن به آرزوهای خود بردارید، مشخص کنید: ممکن است راه حل های کلی یا خاص داشته باشید، درهر صورت رویکردی را انتخاب کنید که برای شما مناسب است. در مقابل هریک از آرزوهای خود، گام های لازم تا سه ماه آینده را مشخص کنید. دقت کنید این گام ها در این محدوده زمانی قابل اجرا، مشخص، روشن، واقع بینانه، قابل سنجش و ارزیابی باشد. سنگ بزرگ علامت نزدن است.
  • نسبت به اجرای این گام ها متعهد باشید: برداشتن این گام ها در محدوده زمانی مشخص، کلید اساسی موفقیت است. مطمئناً سایر فرصت ها و برنامه ها در زمان های دیگری نیز به سراغتان می آید و بالاخره روزی آنها را انجام خواهید داد، اما اکنون نوبت برداشتن این گام هاست.
  • پیشرفت خود رابه طور منظم ثبت کنید: این روند ثبت پیشرفت می تواند روزانه، هفتگی یا ماهانه باشد. با ثبت مرتب پیشرفت ها، بینش جدیدی نسبت به عملکردتان پیدا می کنید.
  • خونسردی خود را حفظ کنید: به یاد بسپارید که زندگی جریان دارد. ممکن است کارهای بسیار زیادی داشته باشید که وقت کافی برای انجام آنها ندارید. نسبت به خود مهربان باشید. گاهی لازم است، برخی کارهای روزمره را که کمتر از هدف های شما اهمیت دارند، از زندگی خود حذف یا محدود کنید.
  • محدودیت های خود را بشناسید: کاستی ها و محدودیت های خود و محیط تان را در برنامه ریزی هایتان لحاظ کنید تا با شکست مواجه نشوید و اگر با شکستی روبرو شدید با تجربه گرفتن از این شکست پلی برای پیروزی بسازید.
  • موفقیت های خود را جشن بگیرید: واقعاً مهم است که شما موفقیت های خود را جشن بگیرید و به طریقی از خودتان قدردانی کنید.
با آرزوی سلامتی و شادکامی
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۳, چهارشنبه

بخشش را در سال جدید تجربه کنید

وقتی از کسی می رنجید، خود را در بن بست قرار می دهید. زبانتان تند و طعنه آمیز شده و با قدرت می گویید که اشکال از فلان کس است نه از شما. شما با قدرت دیگران را سرزنش کرده و فرصت پرداختن به خود را از دست می دهید.
اگر به خودتان نگاه کنید، تمام آسیب ناشی از اتفاق رخ داده را تجربه خواهید کرد. شما در این صورت تمامی آسیب و ناراحتی ناشی از به اندازه کافی خوب نبودن، ارزش محبت نداشتن یا سایر اشکال تأیید نکردن خود را، احساس خواهید کرد. برای اجتناب از این آسیب و ناراحتی، شما می رنجید.
البته وقتی چیزی یا شخصی شما را می رنجاند، کاملاً طبیعی است که واکنش منفی از خود نشان دهید. خشم هیجان طبیعی بشر است. خشم نه تنها موجب درد می شود بلکه موجب درد مجدد می گردد. یعنی حتی یادآوری خاطره دردناک مجدداً همان درد و رنجش را بدنبال می آورد. حمل دائمی ترس، تحقیر، رنج، افسوس و خشم درونی تعادل هیجانی و جسمانی شما را برهم می زند و صرف نظر از میزان آزار طرف مقابل، به او اجازه می دهد شما را بیشتر بیازارد. در چنین حالتی شما یا منتظرید موضوع، خودبخود حل شود و یا درصدد انتقام جویی برمی آیید که در هر دو حالت انرژی زیادی از خود می گیرید.
در بسیاری موارد، کسانی که سبب رنجش شما بوده اند دیگر در زندگی شما حضور ندارند و نمی توانید قاطعانه در مقابلشان بایستید. پس می توان گفت بخشش فقط مربوط به شماست نه کسی که به شما صدمه زده. شما می توانید تنها خودتان از آن آگاه باشید. اگر منتظرید که موج گرم بخشش شما را فرا بگیرد در اشتباهید، چون بخشش یک احساس نیست بلکه یک تصمیم و انتخاب روشنگرانه است و این خبر خوبی است.
برای رهایی از خشم لازم است در ذهن و قلبتان به جست و جو بپردازید و همه افرادی که به نوعی شما را مورد آزار قرار داده اند شناسایی و فهرست کنید. با ذکر جزئیات بنویسید، آنها چه آسیبی به شما زده اند و شما چه چیزی را باید مورد بخشش قرار دهید تا از هیجانات منفی رها شوید؟ ببینید چگونه می توانید با هریک از آنها مواجه شوید آیا می توانید مسئله را به طور کامل با خودتان حل کنید یا لازم است نامه ای به آنها بنویسید و افراد خاصی را باخبر کنید. حداقل کاری که می توانید انجام دهید تا به شما اجازه دهد بگویید، همین است که هست، همه چیز به پایان رسیده، من از این ماجرا بیرون هستم، چیست؟
بخشودن بدین معناست که تصمیم بگیرید و بگویید: «نمی توانی به من آسیب بزنی، نمی توانی من را کنترل کنی، نمی توانی دلسردم کنی. این من هستم که انتخاب می کنم. من با بخشودن تو خودم را آزاد می کنم».
به این موضوع دقت کنید که کسی که شما از او رنجیده اید، حالت روان شناختی خاص خود را داشته و دنیا و زندگی را به شیوه خاص خود می بیند. آن شخص آگاهی های محدودی داشته و متناسب با توانایی ها و مهارت های خود عمل می کند. اگر او عاقل تر و آگاه تر بود، شاید طور دیگری عمل می کرد. این شخص براساس توانایی محدودش به بهترین وجه از دیدگاه خودش رفتار می کند. توجه کنید که چقدر او به دلیل محدودیت در توانایی هایش رنج می کشد. اکنون از خود بپرسید، آیا حاضرید او را به خاطر آن که داناتر و آگاه تر نیست ببخشید؟ آیا حاضرید او را به خاطر این که متناسب با توانایی های محدودش رفتار کرده، ببخشید؟ آیا حاضرید او را به خاطر آسیبی که باعث شده است، ببخشید؟
یادتان باشد که سود بخشیدن برای شماست نه برای دیگران. بخشش یک انتخاب است.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۹۰ فروردین ۲, سه‌شنبه

استرس در تعطیلات نوروزی

همراهان عزیز، آیا شما هم استرس هایی را در طول تعطیلات تجربه کرده اید؟ چگونه آنها را کنترل کرده اید؟
رایج ترین عوامل استرس زا در این دوره شاید موارد زیر باشد:
شرکت در مهمانی های اجباری: معاشرت با جمعی از اقوام و آشنایان که مدتها از آنها بی خبر بوده ایم، برای برخی افراد خوشایند و برای برخی تنش زاست و انگار از روی اجبار در این مجالس شرکت می کنند. برخی دیگر نیز در این مهمانی ها شرکت نمی کنند اما به سبب فشار خانواده، احساس گناه و گاه خشم می کنند و دچار تنش می شوند. این احساس شکست در سازگاری، زنجیره ای معیوب از اضطراب و افسردگی به همراه می آورد. پس:
- بهتر است از قبل الویت هایتان را در مورد دیدارها مشخص کنید و درباره آنها با خانواده به توافق برسید.
- از تصمیمی که گرفته اید، احساس آرامش کنید.
- اوقات خود را بیشتر با افرادی که به آنها علاقه مندید بگذرانید.
تغییر در الگوی خواب: گاه تغییرات ایجاد شده در طول تعطیلات، الگوی خواب را تغییر می دهد و درنتیجه نوعی خستگی در افراد ایجاد می کند. در یک نظرسنجی در یکی از کشورهای غربی مشخص شده که افراد پس از بازگشت از تعطیلات خسته ترند! پس:
- مراقب و متوجه سلامت جسمانی خود باشید.
- در روزهای پایانی تعطیلات، الگوی همیشگی خود را از سر گیرید، تا پیش از آغاز روزهای کاری، بدنتان نظم همیشگی را به دست آورد. شما در سال جدید راه درازی پیش رو دارید. در آغاز سال خستگی را از خود دور کنید.
تعارضات خانوادگی: حضور طولانی کنار یکدیگر در تعطیلات ممکن است در برخی از شما استرس ایجاد کند. یکی از رایج ترین تعارضات مواردی است که بین زوج ها یا والدین و فرزندان اتفاق می افتد. برای آنکه در چنین موقعیت هایی مؤثرترین شیوه را به کار گیرید:
- این موقعیت ها را از قبل پیش بینی و مسائل احتمالی را فهرست کنید.
- زمانی را به گفتگو درباره مسئله موردنظر اختصاص دهید. زمان این گفتگو در لحظه سال تحویل یا مواقع مشابه نیست، بلکه در شرایطی که شما و طرف مقابل تحت فشار و استرس نیستید باید به موضوع پرداخته و به توافق برسید.
- سعی کنید در این گفتگو، شیوه «برنده-برنده» را پیش گیرید. قرار نیست این مذاکره برنده و بازنده داشته باشد. برای رسیدن به چنین حالتی خواست های طرف مقابل را دقیقاً مشخص کرده و به یک الگوی مشترک برسید.
- واکنش خود را نسبت به پیشنهادها و انتقادات والدین کنترل کنید. مثلاً در مواجهه با یک انتقاد می توانید بگویید به نظر شما احترام می گذارم، ولی ما در این موضوع توافق نداریم و در صورت امکان با ظرافت عمل کنید. سعی کنید از ویژگی های خاص مادر یا پدرتان تمجید کنید.
- مسائل کوچک را نادیده بگیرید. با نادیده گرفتن و رد شدن از روی مسائل کم اهمیت وضع را متعادل کنید.
سعی کنید تصورات غیرواقعی درباره تعطیلات کامل و بی نقص را کنار گذاشته و به واقعیت بازگردید. از طبیعت لذت ببرید. و چنانچه پیش از تعطیلات تجربه فقدان یا سوگ داشته اید حتماً از یک متخصص کمک بگیرید.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه

سال جدید در راه است.....

من سال جدید هستم و در تقویم شما صفحاتی تازه و نو، صفحاتی که هنوز سیاه نشده است.
من فرصت تازه ای هستم برای آنکه هنر زندگی کردن را بیاموزید.
من فرصت تازه ای هستم تا آنچه را که طی12ماه گذشته، درباره زندگی آموخته اید تمرین کنید و به تجربه درآورید.
هرآنچه به دنبالش هستید در زوایای وجود من پنهان است، منتظر می مانم تا به عزم و اراده، بازش یابید.
هرآنچه برایش تلاش کردید و به آن نرسیدید، در وجود من نهان شده است، آنگاه که تعارض هایتان را حل نمودید، به شما اهدا خواهم کرد.
هرآنچه را که آرزو کردید، اما جرأت انجامش را نداشتید یا همه آنچه را که در حسرتش بودید ولی برایش اراده نکردید، همه و همه با عزم و قصد راسخ دوباره بیدار خواهند شد و به ثمر خواهند نشست.
من فرصتی هستم تا با خود بیعت کنید و با خود بگوئید:
«من زندگی جدیدی می سازم فردا روز دیگری است»

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

ماهی قرمز سفره هفت سین

با سلام و تبريك پيشاپيش نوروز خدمت شما دوستان عزیز،
نوروز تو راهه ، یه سال جدید با شور و اشتیاق های خاص خودش ، بازم طبق سنت باستانیمون هفت سین می چینیم : قدیمیا می گن چیدن هفت سین حکمت داره
سین اول، سنجد نماد سنجیده عمل کردن
سین دوم، سیب نماد سلامتی و عشق
سین سوم، سبزه نماد شادابی
سین چهارم، سمنو نماد صبر
سین پنجم، سیر نماد مناعت طبع
سین ششم، سرکه نماد استقامت
سین هفتم، سماق نماد گذشت
البته من یه عالمه سین دیگه هم بلدم مثل سکه که به نظرم نماد ثروته :) :) :) (براتون سالی پر از ثروت رو هم آرزو دارم)
اما تا حالا فکر کردین که ماهی کوچولوی قرمز توی هفت سینمون چه حکمتی داره ؟!
یه ایمیل از یه دوست به دستم رسیده که به نظرم جالبه، تو این ایمیل گفته شده که ۸۰ سال پيش به همراه ورود چای به ايران ماهی قرمز نيز كه سمبل عيد چينیه به سفره های هفت سين مراسم عيد نوروز ما وارد شد غافل از اينكه در عيد چينی ماهی قرمز رو رها می كنن تا زندگی جريان پیدا کنه و ما ماهی قرمز رو اسير تنگ های بلورين می كنيم تا همزمان با رشد سبزه های سفره هامون و باروری زمين هر روز اون رو به مرگ نزديك و نزديك تر كنيم...
آیا می دو نین این ماهی های قرمز درون حوضچه های آلوده و غیر بهداشتی رشد پیدا می کنن و می تونن عامل انتقال بیماری سل جلدی باشن؟! علاوه بر این ماهی های سرخ و كوچك در مسير رسيدن به ميدان مادر ( محل توزيع ماهی های قرمز ) به علت حمل نادرست نخستين سكته قلبی رو تجربه می كنن، دومين سكته حين پرتاب و تقسيم بندی از منبع اصلی به سطل های آب تجربه می شه و سومين سكته زمانیه كه شما با ذوق و خنده نخستين تلنگر روبه تنگ آب می زنین !صدا موج بر می داره و هجوم می بره تا قلب كوچیك ماهی برای هميشه بايسته... ماهی به پهلو می شه، روی آب می آد و مرگ رو ميان سفرۀ هفت سين كه همۀ عناصرش ريشه در تولد و باروری داره به تصوير می كشه، هر سال ايام عيد ۵ ميليون قطعه ماهی می ميرن। عجيب نيست اگه بدونيم در صورتی كه مااز خريد ماهی قرمز منصرف بشیم اين تجارت سياه روزی پايان خواهد یافت। اگر تابلوی معروف هفت سين كمال الملك رو در كاخ گلستان به تماشا بنشينيم ، میبینیم كه او نيز ماهی قرمز رو تو سفرۀ هفت سين اش طراحی و نقاشی نكرد(تصویر زیر).
(( به جای ماهی ، سيب درون تنگ بگذاريد )) اين حرف رو كسانی می زنن كه مخالف مرگ بيش از 5ميليون ماهی قرمزی هستن كه قراره در آخرين روزهای اسفند ماه 1389 امسال به مسلخ نوروزی شون برن؛ ماهی هايی كه تنها برای چند روز قراره نقشی كوتاه درهفت سين هامون بازی كنن و بعد ... ديگه هیچ!
نوروزتون پیروز، هر روزتون نوروز!
هدی صادقی :) کارشناس ارشد روان شناسی
کد مشاوره 2380

فصل بهار و بهداشت روان

ما طولانی ترین شب سال را جشن می گیریم به این امید که کم کم شبها کوتاهتر و روزها بلندتر شوند. تحقیقات نشان داده اند بسیاری از افراد در شبهای طولانی زمستان، گرفتار نوعی افسردگی و بی حالی می شوند که به اصطلاح آن را «اختلال عاطفی فصلی» می نامیم. البته نه اینکه هر فردی که احساس غم را در زمستان تجربه می کند به این اختلال دچار شده است. اما اکثر افراد بخصوص زنان در شبهای طولانی و سرد زمستان حالتی از خستگی و غمگینی را تجربه می کنند. در این فصل فعالیتهای فیزیکی ما کاهش می یابد کسل و بی حوصله می شویم و میلی به شادی یا فعالیت نداریم، دائماً دوست داریم بخوابیم، حوصله نداریم به خودمان برسیم، علایق و سرگرمی هایمان را تعطیل می کنیم و یا کمتر به آن می پردازیم و تحریک پذیرتر از دیگر اوقات سال می شویم (جالب است بدانید که درصد سوءرفتار با کودکان در این فصل افزایش می یابد).

اما بهترین خبر اینکه با شروع بهار از شدت افسردگی، بی حوصلگی و کسلی ما کاسته می شود. اولین چیزی که با شروع نور و گرمای بهار در ما تغییر می کند سطح انرژی است. احساس خستگی کاسته شده و میل به فعالیت افزایش می یابد. رنگها روشن تر و شادتر به نظر می رسند و جهان از پژمردگی و بیرنگی بیرون می آید.

اما دلیل این تغییرات چیست؟
اجداد ما زمانی که هنوز آتش را کشف نکرده بودند به دلیل آنکه در تاریکی هیچ جایی را نمی دیدند، به محض شروع شب به خواب می رفتند و با اولین جرقه های خورشید از خواب برمی خاستند. بنابراین ساعت بیولوژیک آنان چنین تنظیم شد که هنگام تاریکی احساس خواب آلودگی و هنگام روشنایی احساس هشیاری کنند و این ساعت بیولوژیک، امروز به ما نیز رسیده است.
اطلاعات مربوط به روشنایی یا تاریکی جهان خارج، از طریق سیستم عصبی سمپاتیک به غده ای در مغز می رسد و این غده هورمونی بنام ملاتونین ترشح می کند. هر چقدر نور بیشتر باشد، ترشح ملاتونین کاهش می یابد و هر چه نور کمتر باشد ملاتونین بیشتری وارد خون می گردد. ملاتونین خود باعث افت دمای بدن می شود و وقتی دمای بدن افت می کند فرد خواب آلوده می گردد.
در هنگام بهار و تابستان ترشح ملاتونین به کمترین سطح خود می رسد. دمای بدن افزایش یافته و حرکت و فعالیت شروع می شود. به همین دلیل با طولانی تر شدن روزها انگار انرژی دوباره یافته ایم و ذهن و بدن ما آماده فعالیتهای گوناگون می گردد. حتی خانه تکانی نیز به این دلیل است که زندگی جدیدی شروع می شود.

عزیزان بهار آمده است بنابراین زندگی جدیدی را شروع کنید. چیزی را که مدتهای طولانی نیمه کاره رها کرده اید مجدداً شروع کنید.
زندگیتان را از روزمرگی درآورید و یک فعالیت خلاق انجام دهید. مثلاً انواع گلهای طبیعت اطراف خانه تان راکشف کنید یا با چوب و سنگ برای اطراف باغچه تان نرده بسازید.
بسیاری از ناراحتی های ما از ناآگاهی های ماست. به دنبال آگاهی های جدید در مورد تمام ابعاد زندگی خود باشید.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

مراقب قلبها باشيم

وقتي تنهاييم ، دنبال دوست مي گرديم

پيدايش كه كرديم ، دنبال عيبهايش مي گرديم

وقتي كه از دست داديمش ، دنبال خاطراتش مي گرديم

و همچنان تنها مي مانيم

هيچ چيز آسان تر از قلب نمي شكند
ژان پل سارتر

نوروز مبارک


سال نو را پیشاپیش از طرف همه همکاران صدای سلامت به شما تبریک می گوییم.
سالی همراه با سلامتی، شادی و برکت برای شما آرزو می کنیم.

۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

استرس پیش از تعطیلات

نوروزی دیگر در راه است و تعطیلاتی دیگر. تعطیلاتی که برای بعضی یادآور آرامش، شادی، رفت و آمدهای دلنشین، پرداختن به علاقه مندی های شخصی، مسافرت و هر چیز مثبت و آرام بخش است و برای برخی تداعی کننده استرس، خستگی،تنهایی و غم و اندوه. اما چرا استرس؟ چرا غم و اندوه؟

اگر در انتظار تعطیلات بی نقص و کامل باشیم و بخواهیم در تعطیلات به همه خواسته هایمان برسیم احتمالاً خود را به زحمت زیادی می اندازیم و فشارهای مالی و معنوی زیادی را متحمل می شویم: انتظار خریدن هدایای گران قیمت برای اطرافیان، خرید اشیاء و لوازم غیرضروری برای منزل، خرید لباس های گران قیمت، خانه تکانی های وسواس گونه، انتظار رفتن به مسافرت های خاص و پرهزینه، به اتمام رساندن برخی پروژه های کاری و سروسامان دادن به مسائل و کارهای اداری و غیره.

آیا شما هم، چنین استرس هایی را پیش از شروع تعطیلات تجربه کرده اید؟ معمولاً چگونه آنها را مدیریت می کنید؟
پیشنهاد ما این است که برای مدیریت استرس پیش از تعطیلات:
  • موقعیت مالی خود را واقع بینانه ارزیابی کنید.
  • متوجه باشید که قرار نیست در این تعطیلات یکباره همه خواسته های شما برآورده شود، پس الویت های خود را مشخص کنید. مثلاً ممکن است نتوانید در تعطیلات پیش رو هم به تغییر وسایل منزلتان بپردازید و هم به مسافرت بروید.
  • از رفت و آمدهای غیرضروری در ساعت های پررفت و آمد اجتناب کنید.
  • خریدها و کارهای بانکی و اداری خود را به روزهای پایانی سال محدود نسازید و هرچه زودتر برای انجام کارهای خود برنامه ریزی کنید.
  • در خرید هدایا تعادل و تناسب را رعایت کنید.
  • برای به اتمام رسانیدن پروژه ها و کارهای اداری خود برنامه ریزی دقیق و منظم داشته باشید.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

کف اتاقت را خلاقانه تمیز کن!



خلاقیت با هیچ فعالیت خاصی -نقاشی، شعر، رقص، آواز و...- سروکار ندارد. هر چیزی می تواند خلاق باشد و این تویی که کیفیت را به این فعالیت می بخشی. فعالیت به خودی خود نه خلاق است و نه غیرخلاق. تو می توانی به شیوه ای غیرخلاق نقاشی کنی یا آواز بخوانی. همین طور می توانی به شیوه ای خلاق، کف اتاقت را تمیز کنی یا آشپزی کنی. این یک نگرش است. یک رویکرد درونی است، اینکه تو چطور به رخدادها و اشیاء نگاه می کنی.



بنابراین نخستین چیزی که باید به یاد بسپاری این است که خلاقیت را به هیچ چیز به خصوصی محدود نکنی. خلاقیت به شخص مربوط می شود و اگر انسان خلاق باشد، از هر کاری که از او سر بزند، حتی از راه رفتنش خلاقیت می بارد؛ حتی بی عملی او نیز کاری خلاق خواهد بود.


هر کسی نمی تواند نقاش باشد؛ لزومی هم به این کار نیست. چنانچه همه نقاش باشند، دنیا چهره بسیار زشتی پیدا خواهد کرد؛ دیگر زندگی کردن دشوار خواهد بود. هر کسی نمی تواند آوازه خوان باشد؛ احتیاجی هم به این نیست. اما هر کسی می تواند خلاق باشد.
هر کاری که انجام می دهی، اگر از روی لذت و شادمانی و عاشقانه انجام دهی، و نه از روی سودجویی محض، آن وقت خلاق و مبتکرانه است.

به آنچه انجام می دهی عشق بورز. هنگام انجام آن مکاشفه گر باش، حال این کار هرچه می خواهد باشد. آن وقت خواهی دید که حتی نظافت کردن هم کاری مبتکرانه می شود. آن هم با چه عشقی!!
اگر کف زمین را با عشق تمیز کنی، انگار تابلوی نامرئی زیبایی را کشیده ای. تو آن لحظه را با چنان شعفی گذرانده ای که به تو رشدی درونی بخشید.

خلاقیت یعنی به هر کاری که به آن مشغولی، عشق بورزی و برای آن جشن بگیری. شاید هیچ کس به ارزش کار تو پی نبرد، چه کسی تو را به خاطر شستن کف اتاق تمجید می کند؟! نه نام تو را در تاریخ ثبت می کنند و نه روزنامه ها عکس تو را همراه با مشخصات به چاپ می رسانند. اینها همه اش نامربوط است؛ تو از آن لذت می بری.
اگر شهرت خود به خود در پی آن آمد؛ بهتر. اگر شهرتی در کار نبود؛ بازهم چه بهتر! پس اگر به دنبال آوازه و شهرت هستی و فکر می کنی هر وقت مثل پیکاسو مشهور شدی، آن وقت خلاق هستی؛ به خطا رفته ای. در حقیقت تو آن موقع دیگر به هیچ وجه خلاق نیستی، بلکه سیاستمداری جاه طلب هستی.

هر انسانی خالق به دنیا آمده است. به کودکان نگاه کن تا خودت ببینی که همه بچه ها خلاق اند. این ما هستیم که به مرور، خلاقیت آنان را نابود کرده و به تدریج باورهای غلطی در مغزشان می کاریم ما به شیوه ای خزنده گمراهشان می کنیم و با روندی آهسته آنها را بیش از پیش سودجو و جاه طلب بار می آوریم.
وقتی جاه طلبی از یک در وارد شد، خلاقیت از در دیگر خارج می شود، چرا که انسان زیاده خواه و جاه طلب نمی تواند خلاق باشد. او حین نقاشی کردن، آینده را می بیند و در این فکر است که «جایزه نوبل کی نصیبم می شود؟» در نوشتن رمان هم به آینده نظر دارد؛ او همیشه در آینده به سر می برد، اما یک فرد خلاق همیشه در حال سیر می کند.

تو باید از شرطی شدن های اشتباه کناره گیری کرده و از تلقینات هیپنوتیزمی نادرست که در دوران کودکی تحت تأثیر آن بودی، خود را پاک سازی کنی. آنها را کنار بگذار و خود را از همه شرطی شدن ها تصفیه کن؛ ناگهان خودت خواهی دید که خلاق هستی.
اگر دنیا سراسر مال تو بود، ولی تو مال خودت نبودی، آن وقت چه کار خواهی کرد؟ آدم خلاق وجودش به خودش تعلق دارد؛ او ارباب خویش است.اما کسی که به دنبال پول و شهرت و قدرت است، گداست، زیرا او مدام درخواستی دارد؛ او چیزی ندارد که به دنیا ببخشد.
«اشو»

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه

چگونه آرام شویم؟

گاهی فشارهای عصبی به اندازه ای زیاد می شوند که افراد را به گریه انداخته یا موجب لرزش اندام آنها می شوند و این شرایط به اندازه ای وخیم می شود که گاهی سکته های مغزی و قلبی به وقوع می پیوندد. اما متخصصان معتقدند که نوشتن، تا حدود زیادی به کاهش استرس کمک می کند. به گفته آنها، یادداشت های روزانه در مورد احساسات و شرایط می تواند از بار عصبی ذهن و روح افراد بکاهد و به آنها در تخلیه احساسات روانی کمک کند.

همچنین محققان دانشگاه اکسفورد کشف کردند که نوشتن باعث می شود تغییرات و حالات بدن را پیش بینی کنیم و هفته های خوب و آرام را از هفته های ناآرام حدس بزنیم.

پروفسور اسمیت، استاد و محقق دانشگاه سیراکاس معتقد است نوشتن، مقاومت و مصونیت بدن را در مقابل بیماری ها افزایش داده و بر ترشح هورمون های استرس و فشار روحی، تأثیر می گذارد و موجب می شود تا انسان رفتار و عکس العمل مناسبی را در این مواقع از خود بروز دهد.

نوشتن یادداشت روزانه برای کاهش درد، کم کردن وزن، تخفیف استرس و فشارهای روانی بخصوص در آقایان مؤثر است چرا که خانم ها برخلاف مردان، تمایل بیشتری برای بیان مشکلات روزمره با نزدیکان خود نشان می دهند و همین نکته باعث کاهش میزان تنش در آنها می شود.

نوشتن و کاهش وزن:

تحقیقاتی که روی تعدادی از بانوان داوطلب صورت گرفته نشان می دهد کسانی که وعده های غذایی خود را ثبت کرده اند، در کنترل و کاهش مقدار مصرف چربی و کالری، موفق تر بوده اند.

نوشتن و کاهش استرس:
در تحقیقی که دانشکده پزشکی دانشگاه شیکاگو انجام داد، بیماران سرطانی که از حمایت خانواده خود محروم بودند با روزی 20دقیقه نوشتن، آثار مثبتی را در کاهش درد و استرس خود مشاهده کردند.

نوشتن و خواب آرام:
در تحقیقی که در دانشگاه تمپل بر روی بانوان داوطلب انجام شد از آنها خواسته شد تا در مورد خاطرات تلخ و تجربه های بد خود بنویسند. مشاهدات نشان داد، افرادی که در این تحقیق شرکت کرده بودند نسبت به افرادی که جزء این گروه نبودند کمتر دچار سردرد، افسردگی و بی خوابی شدند.

پس افکار و احساسات خود را بدون هیچ قضاوتی روی کاغذ بیاورید. به این ترتیب از آنچه در درون شما می گذرد، آگاه می شوید. گام بعدی شناسایی منبع خشم و استرس و کمک به ایجاد تغییر است. بازبینی افکار و احساساتی که به رشته تحریر درآمده اند به شما کمک می کند درک بهتری از احساسات خود داشته باشید و راه های کنترل آن را به مطلوب ترین شکل شناسایی کنید.

همیشه شاد و موفق و پرانرژی باشید
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

توصيه هاي لازم براي كنترل اشتها در ايام نوروز


در ابتداي كلام ، پيشاپيش نوروز را به همه همراهان خوب صداي سلامت تبريك و شادباش عرض نموده ، آرزوي سلامتي و موفقيت را براي تك تك شما عزيزان خواستارم .

به طور معمول در برخي موقعيت ها و اوقات سال ، از قبيل نوروز به دليل شرايط خاص ، تغيير در عادات غذايي اكثر افراد اتفاق مي افتد و دريافت غذايي افزايش مي يابد .

چند توصيه

  • در ايام نوروز مقدار بيشتري سالاد و سبزي قبل از غذا مصرف نماييد تا از بروز اشتهاي كاذب جلوگيري كنيد
  • از مصرف شيريني و آجيل به مقدار زياد خودداري كنيد و بهتر است در مهماني ها ، بيشتر از ميوه ها استفاده نماييد تا تنقلات پرانرژي مانند شيريني ها
  • سعي كنيد در سفره غذا ، از دوغ به جاي نوشابه هاي گازدار استفاده نماييد
  • ديد و بازديدهاي خود را طوري تنظيم كنيد كه اختلالي در نظم خواب شما ايجاد نكند
  • اگر مهمان هستيد ، سعي كنيد از مواد پروتئيني سر سفره ( حبوبات ، تخم مرغ و گوشت ) بيشتر و از مواد نشاسته اي ( نان و برنج ) كمتر استفاده كنيد تا علاوه بر رعايت رژيم ، ميزبان نيز از نخوردن شما دلگير نشود
  • روزانه حداقل نيم تا يك ساعت پياده روي كنيد و مقدار اين پياده روي را در روزهايي كه پرهيز كمتري داشته ايد ، افزايش دهيد
  • از نوشيدن آب غافل نشويد ، كمبود آب مي تواند باعث بروز يبوست و ناراحتي هاي گوارشي ديگر شود
  • علاوه بر رعايت اعتدال در مصرف آجيل ، سعي كنيد از آجيل بدون نمك استفاده نماييد
  • به علت اينكه غالبا دريافت انرژي در اين ايام افزايش مي يابد ، جهت پيشگيري از افزايش وزن ، حجم وعده هاي غذايي را كمي كاهش دهيد
تعطيلات خوشي را براي شما آرزومندم

فرناز زرساز مشاور تغذيه و رژيم درماني

تماس : 2301919 - 909 كد مشاور : 2270

۱۳۸۹ اسفند ۲۰, جمعه

بلوغ عاطفی یعنی چه؟

سلام دوستان
حتماً تاکنون اصطلاح بلوغ عاطفی را شنیده اید. بلوغ عاطفی چه ویژگی هایی را در ذهن شما تداعی می کند؟ آیا می دانید بلوغ عاطفی موجب بهبود روابط و پیشبرد اهداف زندگی تان می شود؟
بله! بلوغ عاطفی یکی از مراحل رشد هر فرد در زندگی است و در کنار رسیدن به بلوغ جسمی، فکری، اجتماعی و اقتصادی، گامی اساسی برای رسیدن به کامیابی و سعادت محسوب می شود.
بلوغ عاطفی یعنی توانایی فرد برای پذیرش دیگران و محیط پیرامونشان به همان شکلی که هستند.
بلوغ عاطفی به این معنا نیست که ما عواطف خود را پنهان یا سرکوب کنیم، ما می توانیم با روش های تمدد اعصاب مانند شل کردن عضلات، یوگا و روش های دیگری از این قبیل شدت آن را کم نماییم. ما با آگاهی از افکار و عقاید منفی و نادرست خود می توانیم افکارمان را کنترل کنیم و با جایگزینی افکار درست، مثبت و سازگار، روابط خود را بهبود بخشیم و احساس شاد بودن کنیم و بیشتر به اهدافمان برسیم.

شما حتماً در روابط اجتماعی خود با افرادی که بیقرار، عصبی، تحریک پذیر و بی منطق هستند برخورد کرده اید. آنها هر وقت در رسیدن به اهداف شان ناکام شوند، دیگران را مانع پیشرفت خود در زندگی قلمداد می کنند. مهمترین مشخصه فردی این گونه افراد نرسیدن به بلوغ عاطفی است.
اما فردی که به رشد عاطفی کامل رسیده باشد در زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران موفق است. خودخواه و خودمحور نیست و توانایی انطباق با شرایط و محیط پیرامونش را دارد.

بلوغ عاطفی مراحل متفاوتی دارد و در بزرگسالی به کمال می رسد. چون در اوان کودکی رشد جسمانی اهمیت دارد، اما اندک اندک رشد اخلاقی، رشد عاطفی، رشد احساسات با گذر زمان شکل گرفته و زمینه های سرشتی کودک نمایان می شود. پس از آن محیط زندگی، شیوه تربیتی و الگوهایی که در پیرامون وی وجود دارد، بیشترین نقش را در رسیدن فرد به بلوغ عاطفی ایفا می کند.
خانواده ها باید نسبت به مراحل بلوغ جسمی، اقتصادی، فکری، اجتماعی و عاطفی فرزندان حساسیت داشته باشند و توجه کنند که فرزند آنها در تمام این مراحل به کمک و آموزش نیاز دارد.
خانواده ها در مرحله اول باید اجازه دهند جوان استقلال کافی را به دست آورد و بتواند برای خود تصمیم گیری کند. هویت خود را بشناسد.
خانواده ها با توجه به تفاوت های فردی و محیط خانواده، باید برای شناسایی توانایی ها و رسیدن به بلوغ عاطفی و فکری فرزندان از مشاور کمک بگیرند.

3قدم به سمت بلوغ عاطفی

شما می توانید با به کار بردن نکات زیر بلوغ عاطفی خود را بهبود بخشید:
  1. خود را درک کنید و بپذیرید: از اشخاص بخواهید در مورد رفتار شما بازخورد ارایه دهند خود را همان گونه که آنها شما را می بینند، ببینید. واقعیت ها را پذیرفته و با آن کنار بیایید.
  2. خودخواه نباشید: اجتناب از خودخواهی را تمرین کنید و ببینید دیگران چه عکس العملی نشان می دهند. رفتار دیگران را در مقابل خودتان با زمانی که خودخواه نبودید مقایسه کنید. شما کدام رفتار را ترجیح می دهید؟ راه حل های برنده برنده را برای رویارویی با دیگران پیدا کنید.
  3. روابط اجتماعی خود را ارزیابی کنید: دوستان خود را ارزیابی کنید. به موقعیت هایی که بهترین و بدترین وضعیت را برای شما پدید می آورند، توجه کنید. خود را در معرض افراد و شرایطی قرار دهید که بهترین نتایج را برایتان به ارمغان می آورند. از این تفکر جادویی که هرچیزی بدون ذره ای تلاش شما اتفاق می افتد پرهیز کنید این یک روند فکری طبیعی در بچه هاست اما در بزرگسالان این یک روند فکری متناقض است. زندگی نه سیاه است و نه سفید بلکه خاکستری است. هیچ چیز در این دنیا کامل نیست. پس بهتر است مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و برای بهتر شدن اقدام نمایید. بلوغ عاطفی مستلزم این است که خود را دوست بدارید و برای خود احترام قائل شوید. این توانایی را داشته باشید که انتقاد و مخالفت را با روی باز بپذیرید، بدون اینکه بیش از اندازه دلخور شوید.
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

براي هر كيلو كاهش وزن به خودتان پاداشي بدهيد





مدام خودتان را تشويق كنيد

به جاي فكر كردن به اضافه وزني كه بايد كم كنيد يا نا اميد شدن از اينكه به اندازه كافي وزن كم نكرده ايد ، به خودتان تبريك بگوييد و مدام خودتان را تشويق كنيد . كاهش وزن يك آزمون است و هر كيلويي كه كم مي كنيد يك پيروزي براي شما محسوب مي شود . تشويق كردن خود براي اين پيروزي هاي كوچك هيجان آنها را بيشتر مي كند .

به خودتان پاداش بدهيد

به چيزي فكر كنيد كه از آن لذت مي بريد ( البته به غير از چيزهايي مانند يك بسته شكلات ) و هر زمان كه قدري از مسير را پيموديد پاداشي به خودتان بدهيد . به عنوان مثال مي توانيد يك بعد از ظهر با دوستانتان باشيد ، به سونا يا آرايشگاه برويد ، در جنگل پياده روي كنيد يا لباس جديدي بپوشيد كه با ظاهر جديد شما متناسب باشد .

آيا مي دانستيد ؟

اگر دوستي داشته باشيد كه تصميم به كاهش وزن دارد ، سعي كنيد با هم شروع به اين كار كنيد . اين كار به شما امكان مي دهد زمانيكه يكي از شما خسته شد ديگري از او حمايت كند و هنگام موفقيت نيز تشويقش كند .

حقايق كليدي

  • به جاي فكر كردن به اضافه وزني كه مي خواهيد كم كنيد ، روي مقداري كه كم شده است تمركز كنيد .
  • خودتان را تشويق كنيد و به خودتان يك جايزه ( غير خوراكي ) بدهيد .

فرناز زرساز مشاور تغذيه و رژيم درماني

تماس : 2301919 - 909 كد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشيد

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

خانه تکانی ذهنی

سلام و درود به همه خوانندگان محترم صدای سلامت.

ذهن ما مانند خانه ای است که مهمان های خوانده و ناخواندۀ زیادی به آن رفت و آمد می کنند. این مهمان ها گاهی افکار، خاطرات، آرزوها و تصاویر خوشایند و ناخوشایند هستند که در ذهن جا خوش می کنند. و گاه مدتی گذرا در ذهن حضور یافته سپس آن را ترک می کنند.

همانطور که می دانید حضور بسیاری از افکار و خاطرات و تصاویر ناخواسته، جز خستگی نتیجه دیگری برای ذهن به بار نمی آورند. بنابراین برای ذخیره انرژی روانی باید خانه تکانی ذهنی کرد و درست مانند خانه تکانی منزل که اسباب و لوازم فرسوده، ناکارآمد و به دردنخور را دور می ریزیم، ذهن را از محتویات نامناسب خالی کنیم و آرام و پرانرژی به فعالیت های سازنده بپردازیم.
البته ما به موازات این کار، باید افکار، خاطرات و تصاویر موجود در ذهن را دوباره طبقه بندی کنیم. پس ابتدا به این سؤالات پاسخ دهید:
- در خانه ذهن شما چه می گذرد؟ آیا ذهن شلوغی دارید؟
- آیا ذهن شما مملو از خاطرات تلخ و گزنده است؟
- آیا افکار منفی در ذهن تان خانه کرده اند؟
- آیا تصاویر ناخوشایند هرچند وقت یکبار در ذهن شما رژه می روند؟
- آیا این افکار، خاطرات و تصاویر در کنترل شما هستند یا ناخواسته و بدون این که بخواهید یا نقشی داشته باشید، می آیند و می روند؟

همراهان خوبم! پاسخ صادقانه به سؤالات بالا، منجر به راهبردهای مؤثری می شود که برای رهایی از ذهن مغشوش باید آن را یاد گرفته و به کار ببندید. باید مانند طبیعت، که هر بهار، نو می شود و نیز مانند بسیاری از سلول های بدن که در طول زندگی نو می شوند و مانند پوشاک خود که هر چند وقت یکبار آن را نو می کنیم، ذهن خود را نیز با دور ریختن منفی بافی ها و کهنه پرستی ها نو کنیم...

برای خانه تکانی ذهن لازم است دست کم به مدت یک ماه ذهن تان را از صبح تا شب درنظر بگیرید و مراقب افکار، خاطرات و تصاویری که در طول ماه، مهمان شما هستند باشید. باید دفترچه یادداشتی داشته باشید؛ افکار، خاطرات و تصاویر مزاحم، منفی و غیرلازم را در آن ثبت کنید و هر روز تمرین کنید که بخشی از آنها را دور بریزید و به آن فکر نکنید. برای مقابله با افکاری که به سختی می توانید آنها را دور بریزید بهتر است زمان خاصی را مشخص سازید، مثلاً اگر قرار است این افکار و خاطرات ناراحت کننده یا غیرضروری را بررسی کنید، بهتر است فقط پنج دقیقه در روز را به آن اختصاص دهید. تعیین مناطق خاص نیز می تواند مفید باشد مثلاً فقط در حیاط خانه، فقط موقع واکس زدن کفش ها یا فقط در حمام اجازه دارم به این افکار فکر کنم.

اگر از افکار و خاطرات ذهنی خود می توانید پند یا تجربه ای بگیرید آن تجارب را یادداشت کرده و در زندگی روزانه تان به کار بگیرید، اما بقیه را به دور افکنید.

با خانه تکانی ذهنی، پر از مهمان هایی خواهید شد که به دعوت شما در ذهن تان حضور دارند و به شما انرژی مثبت می دهند و شما را شاد می سازند. به این ترتیب، از وجود افکار منفی و خاطرات ناخوشایند خبری نخواهد بود.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

خطر به زبان نیاوردن خواسته های درونی برای زنان بیشتر است

زنانی که در رابطه خود با همسرشان، با مشکل مواجه می شوند و توانایی بیان نظرات خود را ندارند بیشتر در معرض بیماری قرار می گیرند.

یک پژوهش که توسط یک مرکز تحقیقاتی در آمریکا انجام شده نشان داد زنان متاهلی که در زمان مشاجرات خانوادگی وادار به سکوت شده و از بیان عقاید خود بازداشته می شوند بیشتر در معرض سکته قلبی قرار دارند تا زنانی که به راحتی افکار خود را به زبان می آورند.

«الین ایکر» مجری این طرح پزوهشی در مورد تأثیرات مشکلات زناشویی بر سلامتی می گوید: «به زبان آوردن عقیده در هنگام مشاجره با همسر بسیار مفید است.»

به اعتقاد وی مردانی که در زمان بروز اختلافات، سکوت اختیار می کنند کمتر از زنان در معرض چنین خطراتی هستند.

مشکلات خانوادگی که عمده ترین دلایل آن، ناکامی در رابطه زناشویی صحیح و اختلاف نظر در امور مالی است، در صورت ناگفته ماندن از سوی زنان موجب تهدید سلامتی آنان و افزایش خطراتی مانند سکته قلبی می شود.

مریم جهانبخش

کارشناس ارشد مشاوره