۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

قلب جغد پیر شکست

جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد. رفتن و ردپای آن را. و آدمهایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند. جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند. او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند و فکر می کرد شاید پرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.
روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را که شنید، گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین شان می کنی. دوستت ندارند. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.
قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.
سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت: آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد، می داند آواز او پیغام خداست

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

تحصیلات


روزی استادی جوان به سفری دریایی رفت . او مردی با تحصیلات عالی بود و قطاری از القاب به دنبال نامش داشت اما تجربه اش از زندگی اندک بود . در بین خدمۀ کشتی ای که او با آن سفر می کرد فرد پیر و بی سوادی بود . هر شامگاه فرد پیر به اتاقک استاد جوان می آمد تا به سخنان او در مورد موضوعاتی متفاوت گوش کند . او بسیار تحت تاثیر دانش آن مرد جوان قرار گرفته بود . یک شب وقتی پیرمرد بعد از چند ساعت گفتگو خواست اتاقک استاد جوان را ترک کند ، استاد پرسید : آیا زمین شناسی خوانده ای ؟ خیر استاد من هیچوقت به مدرسه و دانشگاه نرفته ام . استاد گفت: پیرمرد تو یک چهارم عمرت را بر باد داده ای . پیر مرد با چهرۀ گرفته دور شد . اندیشید : اگر چنین آدم دانشمندی چنین می گوید پس حتما صحت دارد . من یک چهارم عمرم را بر باد داده ام . شب بعد پیرمرد دوباره داشت از اتاقک بیرون می رفت که استاد پرسید : پیرمرد آیا اقیانوس شناسی خوانده ای ؟ اقیانوس شناسی چیست استاد ؟ دانش مربوط به اقیانوس ها . خیر استاد من هیچوقت چیزی نخوانده ام . پیرمرد تو نیمی از عمرت را بر باد داده ای . پیرمرد با چهره ای گرفته تر دور شد . من نصف عمرم را بر باد داده ام . این مرد اندیشمند اینطور می گوید . شب بعد بار دیگر استاد جوان پرسید : پیرمرد آیا هواشناسی خوانده ای ؟ هواشناسی چیست استاد ؟ حتی اسمش را هم تا حالا نشنیده ام . استاد جوان گفت : تو دانش زمینی را که بر روی آن زندگی می کنی نخوانده ای ؟ دانش دریایی را که زندگی ات را از آن می گردانی نخوانده ای ، دانش هوایی که هر روز با آن سروکار داری را نخوانده ای ، پیرمرد تو سه چهارم عمرت را بر باد داده ای . پیرمرد خیلی ناراحت شد و با خودش گفت : این مرد دانشمند می گوید که من سه چهارم عمرم را بر باد داده ام پس من حتما سه چهارم عمرم را بر باد داده ام . روز بعد نوبت پیرمرد بود . دوان دوان به اتاقک استاد جوان آمد و فریاد زد : جناب استاد : آیا شما شناشناسی خوانده اید ؟ شناشناسی ؟ منظورت چیست ؟ می توانید شنا کنید استاد ؟ نه من شنا بلد نیستم . جناب استاد شما همۀ عمرتان را بر باد داده اید! کشتی به یک صخره برخورد کرده و در حال غرق شدن است . آنهایی که شنا بلدند می توانند به ساحل نزدیک برسند اما آنهایی که شنا بلد نیستند غرق می شوند . خیلی متاسفم جناب استاد شما حتما جانتان را از دست می دهید .
شاد و تندرست باشید
فرناز زرساز کد مشاور : 2270

انواع نان ها و تاثیر آنها در کاهش وزن

پرسش :
در مورد انواع نان ها و تاثیر آن ها در کاهش وزن توضیح دهید .

پاسخ :
نان ها بر دو دسته اند : نان های ضخیم و نان های نازک که نان های ضخیم همان نان های سبوس دار و غنی شده هستند . این نان ها برای سلامتی و کاهش وزن بسیار مناسبند و خاصیت سیرکنندگی بیشتری دارند . نان های ضخیم ، قند و کلسترول خون را تنظیم کرده و ضد یبوست هستند و همۀ اینها به خاطر داشتن سبوس است . نان سنگک ، نان گندم سبوس دار ، نان جو و چاودار از جمله نان های ضخیم می باشند .
نکته : منظور از نان جو ، نان عرضه شده در نانوایی ها است و نان جو که در مغازه های نان فانتزی عرضه می شود و حالت نیمه حجیم دارد حاوی روغن و تخم مرغ بوده و چاق کننده است .
نکته : نان بربری اگرچه ضخیم است اما ارزش غذایی ندارد زیرا معمولا سبوس آن گرفته می شود .
نان های نازک همان نان های سفید و بدون سبوس هستند که ارزش غذایی چندانی ندارند و برای کاهش وزن چندان مناسب نیستند که نان لواش و نان تافتون ماشینی از این دسته اند .
نکته : سایر نان های سفید که فاقد سبوس می باشند نیز در این گروه قرار می گیرند . نظیر نان ساندویچی ، باگت ، نان تست ، نان همبرگر ، نان فانتزی و ...
فرناز زرساز
تماس : 9092301919 کد : 2270

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

رابطۀ چاقی با نمک وآب

پرسش:
زیاد می شنویم که نمک و آب باعث چاقی می شوند . آیا این مطلب صحیح است ؟
پاسخ :
خیر ، نمک و آب فاقد کالری هستند . بنابراین چاق کننده نیستند . اما به دنبال مصرف نمک جذب آب بیشتر شده و حجم آب بدن افزایش می یابد . این مسئله سبب افزایش وزن و پف مختصر در بدن شده که با چاقی اشتباه می شود . چاقی در اثر تجمع چربی ( و نه آب ! ) در بدن است . پس اگر فشار خون پائین دارید نگران نباشید ، در صورتیکه منع طبی ندارید نمک بیشتری مصرف کنید ( البته با کنترل فشار خون ) تا فشار خونتان طبیعی شده و ضعفتان از بین برود . مصرف آب نیز آزاد است ( اگر منع طبی ندارید ) چون فاقد کالری است و به کاهش وزن نیز کمک می کند .
فرناز زرساز مشاور ارشد تغذیه و رژیم درمانی
تماس : 9092301919 کد : 2270

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

درمان افسردگي مزمن

سلام من دختری 24 ساله هستم. مادر من حدود 17 سال است که از قرص های اعصاب با نام های تری هگزی فنیدیل و فلوفنازین مصرف میکند. او به علت مشکلاتی كه سالها قبل برای ما به وجود آمد از جمله مرگ پدرم در زمانی که من و برادرم خردسال بودیم به افسردگی مبتلا شد و از آن زمان به بعد از این داروها استفاده میکند.هم اکنون من برای درس همسرم در آمریکا به سر میبرم. چند وفت پیش گفتند که این داروها دیگر تولید نمی شود.مادر من به دکترش رفت و او برایش ریسپریدون را تجویز کرد. حالا دیگر من دارم از غصه مادرم افسرده میشوم. راه دور هم هستم. میدانم که این قرصها با آدم چه میکند. دوست دارم مادرم دیگر قرص نخورد اما راهش را نمیدانم. نگویید به دکترش مراجعه کنید که حالم بد میشود. می خواهم مادرم را معالجه کنم. دیگر بریده ام و فقط شما را یافتم. کمکم کنید. راستی مادرم از آن داروهای قبلی (فلوفنازین 2.5)و تری هگزی فنیدیل روزی 2 تا 3 بار مصرف میکرد و الان از ریسپریدون روزی 3 میلیگرم. که میگوید آرام بخشی اش کمتر است. به درگاه خدا خیلی دعا کدره ام. به من کمک کنید آیا اصلا میشود این داروها را قطع کرد/؟چگونه؟ وقتی چند روز داروهایش را مصرف نمی کند.حساس و نگران میشود. که نمیدانم اگر مثلا 2 هفته نخورد چه میشود. از عوارض داروها نیز بسیار میترسم. آرزویم در این دنیا درمان مادرم است. کمکم کنید. ممنونم

پاسخ مشاور
با سلام
ويژگي كار طبابت رك گويي و راست گويي است . واقعيت اين است كه امكان قطع كامل و هميشگي اين داروها خيلي كم است و خيلي هم سخت چون بيماري افسردگي مزمن يعني يك اختلال هورموني پايدار كه براحتي برگشت نمي كند اما نشدني هم نيست
شرايط محيطي و رواني بيمار خيلي مهم است و براي درمان غير دارويي اين بيماران بايد زمان و نيروي زيادي صرف كرد
يكي از روشهاي خوب درمان در دنيا CBT است كه توسط درمانگران دوره ديده اجرا مي شود و در صورت همكاري مناسب بيمار مي تواند خوب جواب دهد واميدوار بود كه داروي بيمار كم و يا حتي قطع شود و اين نيازمند يك مراقبت و آموزش طولاني و دقيق است . اين را هم يادتان باشد كه وقتي دارو با تجويز و كنترل پزشك مصرف شود مشكل و عوارض خاصي ندارد پس خيلي نگران نباشيد
به هر شكل خواستن توانستن است و در اين دنيا هر چيزي شدني است
موفق باشيد
دكتر سخاوتي

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

ازدواج دوم و نحوۀ ملاقات فرزند

سؤال : من 4 سال قبل از همسرم به علت اختلاف زیاد جدا شدم و از این ازدواج یک دختر 8 ساله دارم که با پدرش زندگی می کند . 2 سال پیش با مرد ی که از همسرش جدا شده بود و سه فرزند داشت ازدواج کردم . آن ها در حال حاضر 13،10 و 8 ساله هستند .رابطۀ من و این بچه ها نسبتا خوب است . حتی به نظر مادر شوهرم که طبقۀ پایین زندگی می کند ، من با آن ها مهربان هستم .ما درشان زنی روستایی بوده و نمی توانسته خود را با شرایط شهری تطبیق بدهد . رابطه اش با همسرش بد بوده و فرزندانش را سخت تنبیه می کرده است . به همین جهت وقتی مامور به در خانه می آید که آنها را برای دیدن مادرشان ببرد ، مایل به این ملاقات نیستند. وضع مالی همسر دومم خوب است و این یکی از انگیزه های من برای ازدواج بوده است.
در حال حاضر مشکل اصلی من این است که دلم برای دختر خودم خیلی تنگ می شود . شوهرم اجازه نمی دهد که او را ببینم . ابتدا که از همسراولم جدا شده بودم ، دخترم پیش خودم بود . بعد از طلاق و قبل از این ازدواج ، فرزندم را پیش مادرم می گذاشتم و سر کار می رفتم . همسر اولم که ازدواج کرد ، دخترم را با خودش برد . رابطۀ دخترم با زن پدرش خوب است و او را مامان صدا می کند . البته اوایل ناراحت بود و دچار افت تحصیلی شده بود . ابتدا علیرغم مخالفت همسر دومم ، دخترم را می دیدم ولی هر دفعه این دیدار با استرس همراه بود و اعصابم به هم می ریخت . او معتقد است که دیگر نباید دخترم را ببینم ؛ زیرا اگر من فرزندم را مرتب ببینم ، بچه های او هم همین توقع را خواهند داشت که مادرشان را ببینند و او مایل به این ارتباط نیست .الان 5 ماه است که دخترم را ندیده ام واین دوری مرا خیلی اذیت می کند . روی اعصابم اثر گذاشته و گریه ام می گیرد. به نظر شما چه کار کنم ؟

پاسخ : با توضیحاتی که داده اید مشخص است که هم فرزند شما و هم فرزندان همسر دومتان در شرایط بهتری نسبت به زندگی قبلی خود به سر می برند و آرامش بیشتری دارند. در اکثر مواردی که طلاق و سپس ازدواج بعدی رخ می دهد، برای کودکان پذیرش فرد دیگری به جای مادر، بسیار دشوار و با مشکلاتی همراه است . ولی خوشبختانه این کودکان توانسته اند با شرایط جدید خود را وفق دهند.
در چنین شرایطی تعداد دفعات دیدار شما و فرزندتان آن قدر اهمیت ندارد که کیفیت این دیدارها و اطمینا ن از این که هر دو طرف از امنیت لازم در زندگی برخوردار هستید و همچنان یکدیگر را دوست دارید .
اگر همسر فعلی شما نگران این است که در صورت دیدار مرتب فرزندتان ، کودکان او هم تقاضای دیدار مادرشان را خواهند داشت ، باید با او صحبت کنید و راه حل های مختلفی را پیشنهاد کنید تا هر کدام مناسب تر به نظر می رسد انتخاب شود . مثلا تا زمانی که همسرتان نپذیرفته که فرزندانش از این ملاقات ها با خبر شوند ، شما هر چند وقت یک بار دخترتان را خارج از محیط خانه ببینید و به او اطمینان دهید که اگر فاصلۀ دیدارتان بیشتر شد او نگران نشود . احتمالا گذاشتن این محدودیت از جانب همسرتان برای شما خیلی سنگین است ولی با این کار احساس اجبار کم می شود و شما نیز با شرایط جدید زندگیتان بیشتر عادت می کنید . البته بهتر است این شرایط قبل از ازدواج مطرح می شدند .
راه دیگر این است که با همسرتان راچع به ملاقات فرزندانش با مادرشان منطقی تر برخورد کند . گرچه در حال حاضر آن ها تمایل چندانی به دیدن مادرشان ندارند ، ولی این مساله اثر مخربی بر ان ها خواهد گذاشت ؛ زیرا یا تحت تاثیر احساسات پدرشان قرار گرفته اند و یا این که شدت تنبیهات مادر باعث شده که نتوانند او را ببخشند و دوستش داشته باشند . با صحبت کردن با این کودکان در مورد مادرشان و شرایط زندگی او ، این مشکل به تدریج حل خواهد شد و ملاقات هایی با کیفیت بهتر و گاه به گاه به آن ها کمک خواهد کرد که شرایط زندگی گذشتۀ خود را بپذیرند و بهتر درک کنند ودر ضمن احساسات خود را در این مورد سرکوب نکنند . در این صورت شما نیز راحت تر خواهید توانست فرزندتان را ببینید . البته باکمک گرفتن از یک مشاور با تجربه زود تر به نتیجه خواهید رسید . ضمنا با توجه به این که وضعیت مالی شما در حال حاضر از وضعیت همسر سابقتان خیلی بهتر است ، گاه به گاه با رفع نیازهای مالی فرزندتان ، آرامش بیشتری خواهید یافت .
با آرزوی روزهای شاد مشاور روانشناسی -- اربابی – کد 3160

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

راههاي مقابله با پرخاشگري

روحيه تهاجمي شديد اگر در جهت نادرست هدايت شود، بدون استثنا به احساس ناكامي و درماندگي منجر مي­ گردد. داشتن روحيه و احساس تهاجمي در رسيدن به هدف بسيار لازم است، ولي مسئله اين است كه از روحيه تهاجمي چه انتظاري داريم. داشتن يك هدف كافي است كه تمايلات تهاجمي را در ما برانگيزاند. اما مشكل زماني،‌ آغاز مي­شود كه از پيگيري هدف بازمي­مانيم يا از رسيدن به آن ناكام مي ­شويم. در اينجاست كه احساس تهاجم برانگيخته مي­ شود و به نيروي مخرب تبديل مي­ شود. مثلاً كارگري كه عصباني است و مي­­ خواهد با مشت ضربه­ اي به صورت مافوق خود بزند ولي جرأت نمي­ كند، هنگامي كه به منزل مي­رود آن عصبانيت را به گونه­ اي آنجا پياده مي­ كند.
شخصيت شكست طلب از روحيه تهاجمي براي رسيدن به هدف استفاده نمي­ كند و به جاي آن تهاجم را به مسيري هدايت مي­ كند كه به زخم معده، فشارخون بالا، نگراني،‌ مصرف سيگار و كار بيش از حد منتهي مي گردد. گاه اين تهاجم به شكل بي ادبي، گستاخي، غرغر و بهانه جويي خودش را نشان مي­دهد.
يا وقتي به خاطر انتخاب هدفهاي غيرواقع بينانه و غيرممكن با شكست روبه رو مي­ شود، براي حل مشكل چنين تصور مي­ كند كه بايد بر كار و كوشش خود اضافه كند و با آنكه مي­ بيند سر بر ديوار سنگي مي­ كوبد، بازهم فكر مي­ كند كه براي حل مشكل بايد سرش را محكمتر بكوبد.
برخورد با خشم نه از ميان برداشتن آن، كه فهميدن آن است. بايد كانالهاي مناسبي براي ابراز خشم پيدا كنيم .
به گفته يكي از دانشمندان علم روانشناسي ظاهراً يافتن راه خروج براي پرخاشگري مهم­تر از عشق و دلسوزي است.

با درك مكانيزم پرخاشگري مي­ توانيم دايره ناكامي – پرخاشگري را مهار كنيم. راه حل يك مسئله توليد يك مسئله ديگر نيست.هروقت احساس كرديد مي­ خواهيد به شخصي سيلي بزنيد­، كمي تأمل كنيد. دست نگهداريد. از خودتان سؤال كنيد، آيا احساس ناكامي و درماندگي من به كار نيفتاده است؟ از چه چيزي ناراحت هستم؟ وقتي به نامناسب بودن رفتار خود پي برديد، كنترل آن آسان مي­ شود.متقابلاً وقتي كسي نسبت به شما بي ادبي مي­كند، اگر متوجه باشيد كه اين كار را ازروي عمد انجام نمي­ دهد، بلكه ناشي از مكانيزم خودكار اوست، ناراحت نخواهيد شد. به خودتان بگوييد حتماً نتوانسته است از روحيه تهاجمي براي رسيدن به هدفي كه داشته استفاده كند.
وقتي در شلوغي ترافيك كسي به شما بي ادبي كرد، فكر كنيد: از من عصباني نيست، شايد صبح،‌ همسرش برايش صبحانه خوبي آماده نكرده است و يا شايد در پرداخت كرايه خانه­ اش مشكل دارد و شايد هم از كار اخراج شده باشد. به اين ترتيب تحمل شرايط براي شما راحت­تر مي­شود.

در واقع كسي كه به هدف نمي­رسد حالت لكوموتيو بخاري را دارد كه نمي­ داند بخار اضافي را كجا تخليه كند. شما هم براي تخليه بخار اضافي احساس ، نياز به يك سوپاپ ايمني داريد. در اينجا به برخي از اين سوپاپ ها اشاره مي­ كنيم.
انواع ورزشها براي مهار روحيه پرخاشگري مفيد هستند؛ پياده روي،‌ ژيمناستيك و به خصوص گلف ،‌ تنيس ، بولينگ و مشت زدن به كيسه بوكس كه در آنها شما به چيزي ضربه مي­ زنيد، مناسبتر هستند. خانم­هاي زيادي به اين نتيجه رسيده­ اند كه براي رهايي از شدت عصبانيت ، حركات شديد عضلاني مثل جا به جا كردن ميز و صندلي بسيار مفيد است. به كسي كه اسباب ناراحتي شما را فراهم كرده نامه بنويسيد. هرچه مي­ خواهيد بنويسيد و ذهنتان را از ناراحتي راحت كنيد و بعد نامه را از بين ببريد. ‌بهترين روش اين است كه روحيه تهاجمي را براي رسيدن به هدفي مشخص به حركت درآوريد. اين كار يكي از بهترين داروهاي آرام بخش روحيه ناراحت است.
شما مي توانيد فقط بايد امتحان كنيد
برگرفته از كتاب سايكوسيبرنتيك نوشته ماكسول مالتز

رفتار با كودك شب ادرار

پسر 8 ساله ای دارم که کلاس دوم دبستان است. گاهی شب ادراری دارد. با او چه رفتاری داشته باشم ؟ (م.حميدي)

پاسخ مشاور
با توجه به این که فرزندت گاهی شب ادراری دارد به نظر می رسد از میان علل پزشکی ، احساسی-عاطفی ، تکاملی و نوع خوابیدن، احتمالاً علت احساسی-عاطفی در وی شدت بیشتری داشته باشد . بنابراین با ثبت این شب ادراری ها معلوم کن که علتش چیست. تمام دعواهای خانوادگی ، مشکلات درسی ، اضطراب امتحان و مشاجرات با دوستان و ... را در نظر بگیر. بعد از رسیدن به نتیجه آن ها را با فرزندت در میان بگذار و او را تشویق کن تا در مورد مسایلش با تو صحبت کند.کمک کن تا قبل از خواب آرامش داشته باشد، با ماساژ و موسیقی همراهی اش کن و هر بار که فاصله ی شب ادراری ها کم شد او را تشویق کن و جایزه بده. در این زمینه از یک روان شناس هم کمک بگیر.

از عوارض بيماري مننژيت چه مي دانيم؟

با سلام
از این که مزاحمتون می شم عذر می خوام اما یک سوال دارم در موردعوارض بیماری مننژیت . در مورد علائم و راههای انتقال می دونم اما عوارض این بیماری چی هست از کسی شنیدم که می تونه به هیدروسفالی تبدیل بشه یا عامل ایجاد هیدروسفالی بشه که نهایتا با شنت درمانش می کنند . اطلاعاتی در این مورد می خوام که این حرف درسته یا نه و در مورد شنت و عوارض اون اگر منبع خاصی که به درد من بخوره می شناسید لطف کنید و بهم معرفی کنید ممنون می شم.با تشکر

پاسخ مشاور
عوارض اين بيماري متنوع ، شديد و پايدار است از تشنج گرقته تا كوما و از جمله همان هيدروسفالي كه البته شايع نيست در مواردي آسيب بخشي از مغز و از بين رفتن عملكرد ان قسمتها را نيز مي توان ديد مثل كوري ، كري ، اختلال يادگيري و لال شدن.همچنين مشكلات رفتاري و فلج اندام ها هم ديده مي شود.
درمان هيدروسفالي در برخي موارد شنت است . از عوارض عمده شنت هاي مغزي بسته شدن و عفونت مي باشد در ضمن مي توانيد سري هم به اين آدرس بزنيد
http://mayoclinic.com/health/meningitis/DS00118/DSECTION=complications
موفق باشيد
دكتر امير سخاوتي

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

طرح برنامه ریزی غذایی در عید نوروز


معمولا در بعضی از روزها و ماه های سال به دلیل شرایط خاص خود نوعی تغییر و عادت غذایی خاصی را به دنبال دارد . به عبارتی در این ایام مردم با فرهنگ و سنت خود عمل می کنند مثلا در ماه مبارک رمضان به اقتضای این روز مبارک مصرف مواد قندی ، زولبیا و بامیه افزایش پیدا می کند . و یا در عید نوروز مصرف شیرینی و آجیل بیشتر می شود .
چرا باید در عید نوروز بیشتر از روزهای عادی مواظب کنترل وزن خود باشیم ؟1- از نظر روانشناسی وقتی انسان از جایی به جایی دیگر تغییر مکان می دهد یا سفر می کند این تغییر مکان و تغییر آب و هوا باعث افزایش اشتها می گردد حتما تجربه کردید وقتی به مسافرت می روید میل به غذا خوردن در شما چند برابر می شود به اصطلاح اشتهایتان باز می شود .
2- افزایش مواد غذایی متنوع و مواد قندی مانند شیرینی و آجیل
3- کاهش تحرک فعالیت های بدنی : طبیعی است در خانۀ میزبان مثل منزل شخصی خودتان فعالیت بدنی ندارید و بیشتر به استراحت می پردازید.
بنابراین سه عامل افزایش میل غذا ، وجود سفره های رنگین و غذاهای چاق کننده ، کاهش فعالیت های بدن باعث افزایش وزن غیر منتظره در عید نوروز خواهد گردید .
مقدار انرژی زایی آجیل و تنقلات چقدر است ؟معمولا کالری تنقلات مانند پسته و فندق و ... در هر 100 گرم بین 500 تا 600 کیلوکالری می باشد . در مقابل هر 100 گرم برنج بین 200 تا 250 کیلوکالری انرژی تولید می کند که تقریبا نصف تنقلات می باشد . از طرفی هر 100 گرم برنج حدود 8 قاشق می شود پس کسی که 100 گرم تنقلات استفاده کرد به معنی آن است که حدود 16 قاشق برنج مصرف کرده است ( یعنی یک بشقاب پراز برنج ) .
پیشنهاد ما برای عید نوروز چیست ؟1- مصرف شیرینی و آجیل را به حداقل برسانید و درهر مهمانی که می روید به فکر مهمانی بعدی باشید که خواهید رفت .
2- حداقل روزی 30 دقیقه پیاده روی کنید .
3- قبل از غذا مقدار زیادی سالاد و میوه مصرف کنید .
4- از غذاهایی که کمتر روغن دارد یا کمتر چاق می کند استفاده کنید .
به یاد داشته باشید اگر در طول عید نوروز رژیم غذاییتان مناسب نباشد حدود 3 کیلو افزایش وزن پیدا خواهید کرد .
5- وقتی به شما شیرینی و مواد خوراکی دیگر تعارف می شود برای اینکه میزبان ناراحت نشود آن را قبول کنید و بعد از مدتی بدون آنکه میزبان متوجه شود آن را سرجایش قرار دهید .
شاد و تندرست باشید
فرناز زرساز مشاور ارشد تغذیه و رژیم درمانی صدای سلامت
تماس : 9092301919 کد مشاور : 2270

ايا بيماري رواني ارثي است؟

اینجانب بعد از چندین مورد خواستگاری رفتن دختری را که با معیارهای من مطابقت داشت پیدا نمودم منتهابعد از 2 جلسه صحبت متوجه شدم پدر ایشان از بیماری روحی روانی رنج میبرد البته اسم بیماری ایشان را نمیدانم فقط میدانم حدود 18 ساعت از شبانه روز به وسیله قرص خواب هستند حال سوال مهم بنده این است که آیا بیماریهای روحی روانی جنبه ارثی دارد یا خیر و آیا میشود با آزمایشاتی مانند ژنتیک اطمینان صد در صدی پیدا نمود که برای دختر خانم و فرزند ایشان در آینده هیچ مشکلی از لحاظ بیماری های روحی روانی وجود نخواهد داشت ؟و کلا خواستار مشاوره در مورد فوق را دارم با تشکر
پاسخ مشاور
با سلام
بله در واقع بيماريهاي رواني زمينه ژنتيكي دارند اما نه ارثي يعني اينكه فرزندي با بيماري رواني بدنيا نمي ايد اما زمينه و شانس ابتلا در ان وجود دارد و اين امكان هست كه با فراهم امدن شرايط محيطي نظير استرس بيماري شروع شود
يك نكته مهم اينكه سهم ژنتيك و محيط در بروز اين دسته بيماريها مشخص نيست و از سوي ديگر براي بررسي اين وضعيت بايد از يك مركز مشاوره ژنتيك كمك بگيريد شايد با ترسيم شجره نامه كمي در اين خصوص به شما كمك شود
موفق باشيد
دكتر امير سخاوتي

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

چقدر حضور دارید؟ ، یک تست روان شناسی


یکی از چیزهایی که ذهن انسانها را در طول تاریخ به خود مشغول کرده و اهمیت آن در نوشته های فلاسفی ، ادبی و حتی مذاهبی به وفور به چشم می خورد ، حضور و یا هشیاری خودآگاه در زمان حال (mindfulness) می باشد.  اخیرا دو روانشناس آمریکایی به نامهای کرک وارن براون و ریچارد رایان در مقاله ای به نام "فواید زندگی در لحظه ، حضور و نقش آن
در سلامت روانی" (The Benefits of Being Present: Mindfulness and its Role in Psychological Well-Being)  تستی را ارائه داده اند که به کمک آن می توان میزان خصوصیت یاد شده را در یک فرد سنجید.

هر چه بیشتر به سوالهای زیر جواب نه بدهید نشان می دهد که با حضور و هشیاری بیشتری در لحظه زندگی می کنید. جواب من که به اکثر سوالات مثبت بود ، شما هم امتحان کنید:

1- ممکن است بعضی احساسات را بدون اینکه متوجه باشم تجربه کنم و بعدا به این موضوع پی ببرم.

2- من چیزها را به خاطر بی توجهی یا فکر کردن به چیزهای دیگر می شکنم و یا می ریزم.

3- برای من مشکل است که به چیزی که در لحظه اتفاق می افتد تمرکز کنم.

4- من عادت دارم که تند راه بروم تا سریعتر به جایی که می خواهم برسم ، به جای اینکه به چیزهایی که در طول مسیر تجربه می کنم توجه کنم.

5- اصولا متوجه فشار یا ناراحتی فیزیکی نمی شوم مگر اینکه واقعا توجه مرا جلب کند.

6- اسم اشخاص را به محض اینکه برای اولین بار می شنوم فراموش می کنم.

7- به نظر می رسد که کارها بدون اینکه متوجه باشم به طور خودکار انجام می دهم.

8- کارهای مختلف را یکی پس از دیگری انجام می دهم بدون اینکه به تک تک آنها توجه کنم.

9-آنقدر به هدفی که می خواهم به آن برسم توجه می کنم که ارتباطم را با کاری که مرا به آن هدف می رساند دارم انجام می دهم ، از دست می دهم.

10- در حال گوش کردن به یک نفر کار دیگری انجام می دهم.

11- به طور خودکار به جایی می روم و بعد از خودم می پرسم من اینجا چکار می کنم؟

12- ذهنم درگیر گذشته و یا آینده است.

13- بدون اینکه متوجه باشم ، چیزی می خورم.


حضور و هشیاری فواید زیادی دارد از جمله اینکه وضوح و جلای خاصی به لحظلات انسان می دهد. این تست به ما کمک می کند تا نقاط ضعف خود را شناسایی و برای بهبود آن تلاش کنیم. مثلا من خیلی وقتها در حال غذا خوردن به چیزهای دیگر فکر می کنم و به همین دلیل از غذا لذت نمی برمو حالا دارم تمرین می کنم که در تمام طول غذا خوردن بر روی میز حاضر باشم!



ترجمه و ویرایش: علی سخاوتی