۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

طلاق: تصمیمی دشوار میان بد و بدتر

حتماً دیده اید که جدا شدن به سادگی اتفاق نمی افتد. در ارتباط با طلاق معمولاً یکی از همسران چنین تصمیمی می گیرد ولی طرف مقابل خواهان ادامه زندگی است. درصد طلاق هایی که هر دو طرف مایل به جدایی باشند به مراتب کمتر است.

با اقدام به طلاق مقداری از ناراحتی ها، مشکلات و تعارض های فرد با همسرش برطرف خواهد شد. ولی طلاق در بهترین شرایط نیز دشواری ها و مشکلاتی را برای هریک از طرفین به همراه دارد. چون هریک از اعضای خانواده ازجمله فرزندان، به نوعی درگیر عوارض مختلفی خواهند شد. این مشکلات قابل پیش بینی است و شخص باید از قبل آمادگی های لازم جهت مواجهه با آن ها را کسب نماید.

طلاق قبل از به اجرا درآمدن فرایند پیچیده ای از تصمیم گیری را به همراه دارد. حالت های مختلف این تصمیمات به این شکل است:
1- تصمیم میان خوب و خوب تر
2- تصمیم میان خوب و بد
3- تصمیم میان بد و بدتر

تصمیم گیری در دو مورد اول مشکل چندانی به همراه ندارد. زیرا در تصمیم میان خوب و خوب تر، فرد حتی اگر تصمیم اشتباهی بگیرد و خوب را به جای خوب تر انتخاب نماید، حداکثر زیانش این است که از مقداری خوبی بیشتر محروم شده.

همچنین تصمیم میان خوب و بد، امر چندان دشواری نیست و شخص می تواند با کمی مشورت به انتخاب صحیح دست یابد. البته گاهی اوقات افراد با توجه یه دلایل احساسی و عاطفی یا از روی ناآگاهی، در برابر امر خوب، بد را ترجیح می دهند. که به طور معمول انتخاب درستی نخواهد بود.

اما تصمیم درمورد بد و بدتر امری است که دشواری هایی به همراه دارد و اغلب اشتباه هایی که رخ می دهد در همین مورد است. چون فردی که در برابر دو امر بد قرار گرفته، نمی داند کدامیک بد و کدام بدتر است.

تصمیم میان بد و بدتر برای هر فردی می تواند متفاوت باشد، انتخاب راهکاری به نام طلاق می تواند برای یک فرد بد و ادامه زندگی، بدتر باشد و برای فردی دیگر با شرایط مشابه عکس این حالت را داشته باشد یا اینکه در زمان، موقعیت و شرایط خاصی اقدام به طلاق ، بدتر و ادامه زندگی، بد باشد.

در مجموع فردی که قصد طلاق دارد، دچار تعارضی می شود که لازم است میان بد و بدتر یکی را انتخاب نماید. زوجین بدون داشتن راهنمایی و آموزش های لازم، ممکن است مسیرهای نادرستی را طی کنند. پس با بررسی و مشورت های لازم می توان به انتخابی کم آسیب تر دست یافت.

آرزومند بهترینها برای شما
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره


اعتماد به نفس در کودکان با رسیدن به وزن ایده آل


































سلام به همگی اصلا نمی دونم از کجا شروع کنم . من الهام . ک از تهران هستم . 1 دختر 10 ساله و 2 پسر دو قلوی 12 ساله دارم . دختر من عسل خیلی چاق شده بود و در مدرسه و بیرون و هر جایی که فکرش را بکنید دوستانش او را مسخره می کردند و بر چسب هایی از قبیل چاقالو ، خرس مهربون و ... به او می زدند .

عسل اعتماد به نفسش را خیلی از دست داده بود و هر وقت از مدرسه به خانه می آمد گریه می کرد و من و پدرش را هم نگران و ناراحت می کرد و باید کلی با او صحبت می کردیم تا آرام شود .

از همه بدتر معلم هایش هم به من اطلاع دادند که عسل از نظر تحصیلی خیلی افت کرده . بعنوان مادر که می دانم همۀ مادرها من را درک می کنند خیلی برایش غصه می خوردم چون خودم را مقصر می دانستم . عسل حدودا 1 سال پیش 58 کیلو شده بود و من و پدرش مدام در استرس و نگرانی به سر می بردیم .

یک شب که از غصه خوابم نمی برد به این فکر فرو رفتم که من از وقتی که عسل شروع به غذا خوردن کرد برای اینکه چاق و تپل بشه و خوب غذا بخوره برایش جایزه می خریدم و بهش قول بستنی ، کیک ، شکلات ، چیپس و پفک و ... می دادم و هیچوقت هم به خاطر ندارم که جلوی زیاد خوردنش را گرفته باشم ، تازه تشویقش هم می کردم و می گفتم نوش جونت دخترم . عسل دیگه معنی سیری را نمی فهمید و روز به روز چاق و چاق تر می شد . وقتی دیدم اوضاع وخیم شده از همه چیز محرومش کردم بخصوص جایزه ها و بیرون رفتن ها . پیش خودم گفتم حتما به وزن متناسب بر می گرده ، ولی متاسفانه یک روز متوجه شدم که دور از چشم من در اتاقش تمام تنقلاتی که دوست دارد را می خورد ، دقیقا همان چیزهایی بود که من روزی به عنوان تشویق برایش می خریدم . انگیزه ای هم برای ورزش نداشت و همیشه می گفت ورزش را دوست ندارم .

بعد از پرس و جوهای لازم از دوستان و فامیل و جستجو در اینترنت با خانم زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی صدای سلامت آشنا شدم . خیلی خوشحال بودم که می تونستم یک مشاورۀ تلفنی داشته باشم تا حتی عسل هم بتونه راحت صحبت کنه چون اواخر خیلی خجالتی شده بود بخصوص در صحبت و معاشرت .

روز اول خانم زرساز با صدای گرم و صمیمانۀ خود با عسل صحبت کرد و به عسل یاد داد که چطور مشکلش را حل کند و کلی هم آگاهی های لازم در زمینۀ تغذیه به عسل داده شد .

عسل بعد از صحبت کردن با ایشان خیلی خوشحال و مصمم هم برای یک برنامۀ غذایی صحیح و هم برای ورزش بود . خانم زرساز به عسل گفته بودند که حتما باید صبحانه به طور کامل خورده شود ، شب ها زود بخوابد و صبح ها زود بیدار شود تا عسل بتونه یک شاگرد خوب و زرنگ بشه .

من هم که مدام با ایشان مشاورۀ تلفنی داشتم خیلی خوشحال بودم از اینکه پشتیبانی دارم که لحظه به لحظه می تونه به من کمک کنه .

زنگ تفریح مدرسه برای عسل ساندویچ پنیر و سبزی و گردو آماده می کردم و برایش میوه هم می گذاشتم و او تمامی این خوراکی ها را دوست داشت .

سعی کردم لحظه به لحظه با عسل باشم تا اعتماد به نفسش برگردد . با هم پیاده روی می کردیم ، هفته ای 2 بار به استخر می رفتیم .

عسل هفته ای 350 گرم وزن کم می کرد و بعد از 10 ماه کاملا به وزن مطلوب رسید .

هر بار که عسل خوب وزن کم می کرد به گفتۀ خانم زرساز به جای خرید بستنی ، کیک و ... برایش لباس ورزشی ، دوچرخه و در کل چیزهایی که او را برای ادامۀ راه تشویق می کرد را می خریدم .

حالا وضعیت روحی من عالی شده چون دیگه عذاب وجدان ندارم و دخترم یک زندگی سالمی را دارد .

نهایت تشکر را از خانم زرساز و صدای سلامت دارم چون روز اول که با ایشان تماس گرفتم مرتب گریه می کردم و نا امید بودم ، ولی به طور قاطع به همۀ شما خوانندگان و همراهان عزیز عرض می کنم که واقعا یک تصمیم کوچک من در زندگی الان تاثیر بزرگ خودش را گذاشته و از شما مادران عزیز می خواهم که از همان بدو تولد واقعا به فکر سلامتی فرزندتان باشید چون وظیفۀ ماست که آگاهی های لازم را به آنها بدهیم .

من حتی گاهی اوقات که در منزل نیستم عسل را تشویق می کنم که با خانم زرساز صحبت کند و حس استقلال و اعتماد به نفسش بالا رود .

و الان عسل موفقیت خودش را جشن گرفته و اعلام می کند که من دیگر عضو خانوادۀ صدای سلامت هستم .

با تشکر

بر اساس نظر سنجی از الهام . ک مادر مهربان عسل عزیز

فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی

تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشید

ارتباط ریزش مو با نمک و چربی

























پرسش :


با سلام و درود فراوان و با تشکر از راهنمایی های شما در زمینۀ تغذیه و رژیم درمانی
آقایی 28 ساله هستم . شنیده ام که ریزش مو با مصرف نمک و چربی در ارتباط است آیا این مطلب صحت دارد ؟

پاسخ :

با سلام خدمت شما و تشکر از ابراز لطفی که به اینجانب دارید .

دانشمندان ژاپنی بر اساس پژوهش های خود معتقدند که وجود چربی زیاد در رژیم مردان ، مکانیسم طاسی را سرعت می بخشد ، به این ترتیب که قسمتی از پوست سر آنزیمی تولید می کند که این آنزیم باعث تبدیل هورمون مردانۀ تستسترون به دی هیدرو تستسترون و در نتیجه باعث ریزش مو می شود . غدد چربی مجاور هر فولیکول مو نیز این آنزیم را تولید می کند و وجود چربی زیاد در مخاط باعث تحریک غدد چربی و افزایش فعالیت این غدد برای تولید این آنزیم می گردد . ( این آنزیم گاما آلفا ردوکتاز است ) .

بنابراین توصیه می شود غذاهای مفید و خوشمزه ولی کم چرب مصرف کنید . البته این عمل باعث رویش مجدد در موهای جدید نمی شود ، اما می تواند از ریزش بیشتر مو جلوگیری کند . ضمنا ، در مورد کاهش مصرف نمک و اثرات آن در توقف ریزش مو نظریه هایی ارائه شده که به بحث و تحقیقات بیشتری نیاز است ، ولی در هر حال کاهش مصرف نمک برای سلامتی بدن مفید است و به همگان توصیه می شود .

فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی

تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشید

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

گرسنگی جسمانی یا گرسنگی هیجانی!؟

شاید برای بسیاری از شما این سؤال مطرح باشد که گرسنگی جسمانی و گرسنگی ناشی از هیجان را از کجا بفهمیم؟

دوستان عزیز! برای تمایز این دو نوع گرسنگی اول باید ویژگی های هرکدام را بشناسید به همین منظور در اینجا ویژگی های گرسنگی هیجانی و گرسنگی جسمانی را برایتان مشخص می کنم. امیدوارم این آگاهی و توجه، به شما کمک کند تا از دوره های پرخوری هیجانی پیشگیری نمایید.

گرسنگی جسمانی، تدریجی بوده و معده تحریک می شود و این حرکات تا جایی پیش می رود که شما متوجه می شوید زمان خوردن است.
درحالیکه گرسنگی هیجانی، ناگهانی است. تا یک دقیقه پیش اصلاً به غذا فکر نمی کردید و حالا در طی یک دوره کوتاه 60 ثانیه ای احساس ولع زیادی به غذا خوردن دارید.

گرسنگی جسمانی، از معده ناشی می شود و از طریق حواس معده قابل تشخیص است. شما در معده تان احساس سایش و خالی بودن می کنید.
اما در گرسنگی هیجانی، کنترل آن از نواحی بالای گردن است. میل و اشتهای هیجانی از دهان و ذهن آغاز شده و دهان به دنبال این است که طعمی را بچشد و ذهن تان با افکاری دربارۀ غذای مورد نظر مشغول است.

گرسنگی جسمانی، مستلزم آگاهی و انتخاب آزادانه غذاست. یعنی به غذای داخل قاشق، دهان و معده توجه دارید و انتخاب می کنید که آیا همه ساندویچ را بخورید یا نصف آن را.
اما در گرسنگی هیجانی، خوردن به صورت خودکار و بدون فکر است. گویا دست شخص دیگری به شما بستنی می خوراند و آن را در دهان تان می گذارد و شما متوجه نمی شوید چگونه خورده اید.

در گرسنگی جسمانی، وقتی سیر شدید غذا خوردن را متوقف می کنید و به محض برآورده شدن هدف، از خوردن دست می کشید.
درگرسنگی هیجانی، بدون توجه به سیری، خودتان را با خوردن مشغول می کنید. این شاید از میل به پوشش احساسات دردناک ناشی شود.

در گرسنگی جسمانی، فرد معتقد است که خوردن نیز مانند تنفس، امری ضروری و حیاتی است و احساس گناه یا شرم به فرد دست نمی دهد.
در گرسنگی هیجانی، شخص می خورد تا احساس بهتری داشته باشد و وقتی غذا تمام می شود خود را به خاطر خوردن سرزنش کرده و قول می دهد تا این پرخوری را جبران کند (من از فردا ورزش می کنم، رژیم می گیرم، وعده هایم را کم می کنم و غیره)

این بار وقتی احساس گرسنگی کردید، توجه کنید که آیا اشتهای شما بیشتر براساس نشانه های عاطفی و هیجانی است یا نیازهای جسمانی.

پیروز باشید
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

عنوان ندارد


یه سلام خیلی گرم تو این هوای نسبتا سرد D:


امیر یکی از مراجعین ، در جواب من که تصور کن همسرت کنارت نشسته چه خواسته هایی ازش داری خوب فکر کن و خواسته هاتو برام ایمیل کن، متنی فرستاد که به نظرم جالب بود و به قول معروف شاید آدمو گرم نکنه اما دلگرم میکنه!!! :)

بی مناسبت نیست که شما هم بخونیدش:


"می خواهم بدون اسارت دوستت بدارم

با آزادی در کنارت باشم

بدون اصرار تو را بخواهم

با احساس گناه ترکت نکنم

با سرزنش از تو انتقاد نکنم

و اگر تو نیز با من چنین باشی

ما یکدیگر را غنی خواهیم کرد!"


چند لحظه فکر کنین!

چند درصد خواسته هاتون این شکلیه؟!


خوشبخت باشید ! این یک دستور است :)


هدی صادقی :) کارشناس ارشد روان شناسی

حوزه های فعالیت : مشاورۀ فردی ، خانواده و ازدواج

شمارۀ تماس 9092301919

کد مشاوره 2380

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

به مشاوره قبل از ازدواج فکر کردید....؟



آیا می دانید بسیاری از طلاق ها و جدایی ها به این دلیل رخ می دهد که زوج ها برای ازدواج آماده نیستند؟
معمولاً زوج ها وقت خود را بیشتر صرف آماده سازی و چگونگی مراسم عروسی کرده و زمان کمتری را برای برقراری ارتباط مناسب با یکدیگر و شناخت بیشتر، اختصاص می دهند.

بر اساس تحقیقات انجام شده، ازدواج های دارای مشاوره، تا 9 برابر، موفقیت را تضمین می کند.




پژوهشها در سال های اخیر نشان دادند که:
برخی مردم نباید ازدواج کنند.
بعضی باید ابتدا خود را معالجه کنند و بعد ازدواج کنند.
برخی نیز بعد از ازدواج باید خود را معالجه کنند.

واقعیت این است که اختلافات زناشویی باید به اختلالات زناشویی تغییرنام دهد. آمارهای جهانی نشان می دهد که وقتی زوجین با یکدیگر درگیری پیدا کنند به احتمال زیاد یکی از آنان یا هردو دچار بیماری افسردگی، اختلالات شخصیت یا خودشیفتگی هستند.

خوب است بدانید یکی از عواملی که باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد مربوط به تاریخچه هر یک از زوج ها است مثل پویایی های خانوادگی هر یک از آن ها، عوامل فشارآور خانوادگی، شیوه های حل تعارض و...

عامل دیگر به ویژگی های فرد و شخصیت او مربوط است. ثابت شده که در راستای زندگی زناشویی به مدت 30 سال چیزی که افراد را نگه می دارد خصوصیات مشابه شخصیت است.

عامل دیگر هوش و تفکر در زوجین است. زنی با هوش 70 با مردی با هوش 150 به احتمال قوی نمی توانند زندگی خوبی داشته باشند.
همچنین دامنه گسترده تفکر چنان که شخص، طرف خود را با اشارتی می فهمد بسیار مهم است.

عامل دیگر مربوط به عاطفه می باشد که مانند هوش، ارثی است. به طور مثال برخی مردم سرد مزاج اند، برخی مزاجی گرم دارند حال ازدواج دو فرد از دو قشر درباب عاطفه، احتمال دارد به شکست منجر شود.

همین طور نزدیک بودن تحصیلات مرد و زن نیز مؤلفه مهمی در ازدواج می باشد.

مشاوره قبل از ازدواج فرصتی را فراهم می سازد که زوج ها درباره این عوامل و عناصر کلیدی و مهم به تأمل و تفکر بپردازند.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره

نشانه های افسردگی ات را بشناس!

افسردگی چگونه احساسی است؟
احساس افسردگی بسیار قوی تر و ناخوشایندتر از دوره های کوتاه غمگینی می باشد. کلید اصلی افسردگی غمگینی و عدم لذت است.

افسردگی انسان را از زندگی عادی و طبیعی خود باز می دارد. از جمله علایم بالینی افسردگی می توان به احساس یأس و ناامیدی، گناه و شکست، نگرانی بی حد در برخی مواقع، اختلال در خواب و اشتها، نداشتن میل جنسی، کند شدن روند فکر و حرکات، افکار مکرر مربوط به مرگ و خودکشی اشاره کرد.

تحقیقات نشان می دهد حتی اشکال خفیف افسردگی می تواند زنگ خطر ابتلا به بیماری های روحی و روانی شدید باشد. خطر ابتلا به افسردگی شدید در کسانی که از علایم افسردگی با شدت متوسط رنج می برند تا شش برابر بیشتر است.
دانشمندان علوم رفتاری بر این باورند که افسردگی خفیف تنها نیمه آشکار کوه یخ است. کسانی که گاهی اوقات و نه همیشه حداقل دو هفته از علایم افسردگی مانند غمگینی، بی توجهی، اختلال خواب و تغییر اشتها رنج می برند به افسردگی خفیف مبتلا هستند.

حال اگر علایم مذکور برایتان آشنا هستند، برای معالجه خود، با درمانگر مشورت کنید.
می توان به وسیله اتکا به نفس و ایجاد زمینه های کار و تغییر محیط و فراهم آوردن موفقیت هایی هرچند کوچک، با این بیماری مقابله کرد و به درمان قطعی رسید.

(افسردگی ضعف نیست بلکه افسردگی انسان را ضعیف می کند.)

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره


۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

با فشارهای اقتصادی چه کنیم؟

مطالعات نشان داده که زوج ها بیش از هر موضوعی بر سر پول و مسائل مالی و اقتصادی دعوا و مشاجره دارند.

زن و شوهرها اغلب بر سر این موضوع که چگونه مخارج خانه را پرداخت کنند اختلاف نظر پیدا می کنند حال چه پولدار و ثروتمند باشند و چه فقیر و تنگ دست. دعواها معمولاً حول این مسائل می چرخد: چه کسی برای چه چیزی پول اضافی خرج کرد؟ قیمت فلان چیز چه قدر بود؟ آیا خرید آن ضرورت داشت؟ طولی نمی کشد که دو طرف یکدیگر را متهم می کنند.

زن و شوهرها در راستای این اختلاف نظر، ممکن است جزئیات و اطلاعات اقتصادی خود را از یکدیگر پنهان کنند و از این جاست که مشکلات جدی تر بعدی آغاز می شود.

بد نیست این راه حل را امتحان کنید!
همانطور که می دانید ارزیابی وضعیت مالی و اقتصادی به این صورت است که ابتدا درآمد خود را با مخارج، هزینه ها و قرض های تان مقایسه کنید. بفهمید که آیا مجموع درآمد شما و همسرتان برای تمام مخارج و هزینه های خانواده کافی است یا نه؟
مرحله دوم آن است که تعیین کنید مسئولیت کدامیک از هزینه ها و مخارج با هردوی شما و مسئولیت کدامیک تنها به عهده یکی از شماست. ممکن است این مرحله در ظاهر بی اهمیت به نظر برسد اما انجام آن این فرصت را در اختیارتان قرار می دهد تا سوءتفاهم های خود را در مورد این که به راستی مایل اید چقدر از درآمدتان را صرف هزینه های مشترک خانوادگی کنید، شناسایی و درک نمایید.
برای این کار در جدولی درآمدها، مخارج و هزینه های خود را در ستون های مربوط بنویسید. اگر بعضی موارد را مشترک و باهم پرداخت می کنید درباره این موضوع گفتگو کنید که آیا می بایست آن را مساوی تقسیم کنید یا یکی از طرفین سهم بیشتری از آن را پرداخت کند.

به هنگام تنگ دستی
؟
آیا شده به هنگام تنگدستی خود، با برهه ای روبرو شوید که می بایست از هزینه ها و مخارج زندگی خود بکاهید؟ پایین آوردن هزینه ها ممکن است نتیجه بیکار شدن یکی از طرفین و یا برنامه ای برای پس انداز بیشتر به منظور سرمایه گذاری باشد.
صرف نظر از دلایل این تصمیم، هرگاه شما زن و شوهر مانند یک تیم با یکدیگر همکاری کنید شانس موفقیتتان زیاد خواهد بود. در این راستا هر کدام از شما جداگانه از لیست مخارج زندگی، مواردی را که می توانید حذف کنید علامت بزنید و دور مواردی که به هیچ وجه نمی توان حذف کرد یک دایره بکشید. در پایان پاسخ های تان را با یکدیگر مقایسه کرده و فهرستی مشترک و واحد تهیه کنید.

«انسان ها دو دسته اند: آنان که پول دارند و آنان که ثروتمندند.» کوکو شانل

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره




کاهش وزن و افزایش انرژی در بدن


با سلام ، من سپیده . ق 24 ساله از تهران هستم . من موفق شدم تا در دورۀ رژیم درمانی خود طی 3 ماه ، 15 کیلوگرم وزن کم کنم و از این بابت بسیار خوشحالم .

در حال حاضر دورۀ رژیم درمانی من به پایان رسیده و بنابر راهنمایی های خانم زرساز مشاور تغذیۀ صدای سلامت سعی در نگه داشتن وزن مطلوبم دارم و به خودم قول دادم که هرگز به وزن اولیه برنگردم .

در اوایل دورۀ رژیم درمانی کم کردن 15 کیلوگرم برایم غیر قابل تصور بود در حالیکه در طی این 3 ماه موفقیتی که در رژیم درمانی خود کسب کردم شاید یکی از مهم ترین کارهایی بوده که تا به حال انجام دادم چون همیشه برای من کم کردن این مقدار اضافه وزن یک کابوس بود .

در واقع انگیزۀ من از آنجا شروع شد که خانم زرساز سوالاتی را در رابطه با سابقۀ برخی بیماری ها در خانواده ام پرسیدند ، من خودم بیماری خاصی نداشتم ولی در خانواده ام سابقۀ بیماری های قلبی و دیابتی بالاست و اینجا بود که یکدفعه به فکر فرو رفتم که من در طول این سالها فقط به چاقی و لاغری فکر می کردم و اصلا به عواقب خطرناکی که ممکن بود چاقی برایم ایجاد کند فکر نکرده بودم .

بالا خره تصمیم خودم را گرفتم و رژیمم را شروع کردم و هر وقت هم که به مشکلی می خوردم ، مثلا رفتن به مهمانی و یا مسافرت ، با یک مشاورۀ تلفنی با ایشان و راهنمایی های لازم تغییری در برنامه ام ایجاد نمی شد و من از این بابت دیگر مشکلی نداشتم .

به پیشنهاد ایشان برای انگیزۀ بیشتر در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کردم .

رژیمم را دقیق رعایت کردم ، سبزی و میوه های چربی سوز ، لبنیات کم چرب مصرف می کردم و نوشابه ، سوسیس ، کالباس ، پفک ، چیپس و خیلی از تنقلات مضر و چاق کننده را کنار گذاشتم .

الان خیلی احساس خوبی دارم چون از زمانی که وزنم کم شده انرژی بیشتری دارم و از همه مهمتر اعتماد به نفسم بالا رفته و خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم . لباس هایی که روزی حسرت پوشیدنش را می خوردم تا به تنم بخورد ، الان با سایز کوچکتر می خرم . خلاصه این موفقیت در زندگی من باعث شد تا من کارهایی که نمی توانستم به اتمام برسانم و نیمه تمام رها می کردم را انجام دهم و نهایت تشکر را از خانم زرساز و صدای سلامت دارم .

نظر سنجی از سپیده . ق از تهران

فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی

تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشید

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

عشق یا سوءاستفاده عاطفی?


بسیاری از دختران و زنان سوءاستفاده را تنها در مفهوم آزار جسمی و جنسی خلاصه کرده و سوءاستفاده عاطفی را نادیده می گیرند.
سوءاستفاده عاطفی هر رفتاری است که به قصد ایجاد کنترل طرف مقابل انجام می گیرد و همانند شستشوی مغزی به طور منظم، اعتماد به نفس و خودپنداره فرد را تخریب می سازد.
سوءاستفاده عاطفی چه بوسیله زخم زبان و تحقیر مداوم انجام گیرد و چه تحت عنوان «راهنمایی»، «آموزش» و «پند»، نتیجه اش همیشه یکسان است. سوءاستفاده عاطفی به ارزش شخصی فرد مقابل آسیب رسانده و زخمهایی ایجاد می کند که عمیق تر و مزمن تر از جراحت های بدنی است.


چگونه شستشوی مغزی اتفاق می افتد؟

فردی که قصد شستشوی مغزی دارد، طرف مقابل را در یک حالت ناآگاهی نگه می دارد. او دارایی دیگری را کنترل می کند، برای او برنامه ریزی می کند، پشت سر او بدگویی می کند و فرد را کم کم در یک قرنطینه نگاه می دارد و او را از ارتباطات صمیمانه قدیمی اش دور می کند.

فردی که قصد شستشوی مغزی را دارد، تلاش می کند دیگری را مجبور سازد مطابق میل او فکر کند و صحبت نماید، به عبارتی هرچه او می گوید، همان می شود.

سه الگوی عام رفتار سوءاستفاده گرانه عبارتنداز:

1- پرخاشگری: بدزبانی، متهم سازی، تهدید و سرزنش، دستور دادن، شکل های مستقیم سوءاستفاده پرخاشگرانه می باشند. شکل غیرمستقیم سوءاستفاده پرخاشگرانه می تواند با رفتار «یاری کردن» خلط شود. انتقاد، نصیحت، موشکافی و پرسش از دیگران در برخی موارد تلاشی در جهت کنترل یا خوارسازی است نه کمک. سوءاستفاده کننده وقتی می گوید «من این را بهتر از همه می دانم» در روابط هم سطح، نابرابری ایجاد می کند.

2- انکار: سوء استفاده کننده واقعیت را نمی پذیرد. برای مثال اگر سوءاستفاده شونده به او بگوید که رفتارت توهین آمیز بود، سوءاستفاده کننده مصرانه می گوید «من نمی دانم تو درباره چه صحبت می کنی». امتناع از برقراری رابطه و قهر کردن، شیوه دیگر انکار است که «اصلاح از طریق سکوت» خوانده می شود.

3- ناچیز شماری: در این شیوه سوءاستفاده کننده، حادثه را انکار نمی کند ولی تجربه عاطفی سوءاستفاده شونده را در قبال آن حادثه زیر سؤال می برد. عباراتی چون «تو بیش ازحد حساس هستی» یا «تو از کاه کوه می سازی» بیانگر این نکته است که عواطف و دریافت های سوءاستفاده شونده معیوبند.

افراد سوءاستفاده شده، اغلب گرفتار احساساتی چون ناتوانی، آزار، ترس و خشم هستند. نکته طنزآمیز این است که سوءاستفاده کننده ها هم گرفتار همین احساسات هستند و به سوی اشخاصی که خودشان را ناتوان دانسته و برای دیدگاههای خود ارزش قائل نمی شوند، جذب می گردند تا احساس امنیت و کنترل بیشتری کنند.
سوءاستفاده کننده ها معمولاً با دو شخصیت متفاوت توصیف می شوند. گاه فردی دوست داشتنی و مهربان، گاه فردی ظالم و خطرناک. بنابراین با چنین شخصیتی، توانایی عجیبی در اغفال و متقاعد ساختن دیگران دارند.

دختران عزیز! در روابط عاطفی دوسویه، هشیار باشید که حقوق پایه ای خود را مدنظر قرار دهید.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره


۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

اهمیت علم تغذیه



پرسش :

علم تغذیه و رژیم درمانی تا چه حدی در زندگی افراد مهم است ؟

پاسخ :

به اندازه ای که زندگی برای افراد مهم است ، علم تغذیه نیز مهم است . اگر مردم علم تغذیه را بشناسند در حقیقت در اغلب موارد سلامتی خود را تضمین می کنند .

شاید چند سال عمر زیاد یا کم در نظر بعضی ها اهمیت نداشته باشد اما مهم این است که چند سالی که زنده هستیم ، سالم و شاداب و فعال زندگی کنیم .

فرناز زرساز مشاور تغذیه و رژیم درمانی

تماس : 2301919 - 909 کد مشاور : 2270

شاد و تندرست باشید .

آب شدن یخ فاصله ها...

تحقیقات نشان داده است، افرادی که آنقدر دربارۀ مشکلاتشان صحبت نمی کنند، تا کاسه صبرشان لبریز شود، دچار مشکلات جسمی و روحی زیادی می گردند. اضطراب، افسردگی، خستگی، دردهای مزمن و مشکلات گوارشی در این افراد زیاد دیده می شود. بسیاری از زوجین از چنین مشکلاتی شکایت دارند، درحالی که درمان اصلی مشکل آنها، تقسیم احساسات و صحبت کردن با یکدیگر است. بنابراین هشدار من به شما این است که کاسه صبر خود را لبریز نکنید.

قرن هاست که متخصصان معتقدند قدرت بیان احساسات و تقسیم آنها با فرد دیگر یکی از مؤثرترین روش هایی است که می تواند مرهمی بر زخم های به وجود آمده باشد. در آغاز قرن 19 میلادی، فروید صحبت درمانی را پیشنهاد کرد و صدها سال است که این روش، همچنان ادامه دارد.

آیا صحبت از مشکلات، واقعاً آنها را حل می کند؟

در علم روان شناسی این کاملاً جا افتاده است که مؤثرترین روش درمانی چه از نظر مدت زمان لازم و چه از نظر بقای نتایج آن، فقط صحبت کردن درباره مشکل است. چون باعث می شود فرد علل استرس ایجاد شده را بررسی کند و درباره راه های کاهش آن، بیشتر متمرکز شود. در یک نظرسنجی اخیر مشخص شد که از هر 10 آمریکایی، 9 نفر معتقد بودند صحبت درمانی به آنها کمک کرده است.

زوج های عزیز! درباره احساسات خود با یکدیگر صحبت کنید، هرچند دلایل هر کدام از شما برای صحبت باهم تفاوت داشته باشد.

اکثر زنان وقتی برای درمان زخم های کهنه و تازه، مدام از احساسات خود حرف می زنند، دراصل به یک شنونده حساس نیاز دارند. آنها اصلاً به دنبال راه حل نیستند بلکه فقط می خواهند به لحاظ روحی تخلیه شوند. یادتان باشد 90 درصد احساساتی که در یک لحظه پدید می آید، انعکاسی از تجربیات گذشته شماست و تنها 10 درصد این احساسات، جدید و تازه است.

از طرف دیگر مردان با شنیدن احساسات دیگران، از رسیدن به نتیجه ای جدید بهره می برند.
اکثر مردان وقتی استرس دارند، تنها درحدی احساسات شان را بیان می کنند که لازم است و در عوض بیشتر منتظرند تا طرف مقابل حقایق و عقاید خود را بگوید. آنها به این طریق اطلاعات جدیدی به دست می آورند، دوباره به غار تنهایی خود برمی گردند و بعد درباره حل مشکل تصمیم می گیرند.

مردها صحبت می کنند تا راه حل های جدیدی به دست آورند و زن ها صحبت می کنند تا احساس واقعی خود را بروز دهند و راحت شوند. هردوی آنها از نظر عاطفی و احساسی خود را تخلیه کرده و انرژی مثبت به دست می آورند اما روش و هدف شان کاملاً متفاوت است.

همیشه درباره احساسات خود با همسرتان صحبت کنید. اوایل ممکن است کمی سخت باشد اما وقتی نتایج مثبت را دیدید، خودتان بیشتر به ادامه این روش راغب می شوید.

مریم جهانبخش
کارشناس ارشد مشاوره